وحدت اسلامی یک مسئله استراتژیک برای کل جهان اسلام است

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به بهانه انتشار کتاب «اراده برادری» وحدت اسلامی؛ تاکتیک یا استراتژی؟!، در گفتگویی با محمدحسن شاهنگی عضو شورای علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه و نویسنده این کتاب، با این اثر ارزشمند بیشتر آشنا می شویم:

مضمون اصلی کتاب اراده برادری چیست؟
بی‌شک دوران کنونی، دوران بیداری و هویت یابی مسلمانان است؛ در این دوران پر فتنه، مجهز شدن به دو عنصر هشیاری و بصیرت برای هر مسلمانی واجب است تا بتواند به سلامت از گردنه‌های پر پیچ و خم عبور کند و فریب قلم‌ها و زبان‌های مسموم تفرقه‌انگیز را نخورد. مسلمانان باید به این نکته آگاهی یابند که از وادی انسجام اسلامی فاصله گرفته‌اند. توجه به کوتاهی‌ها و مسئولیت خود، نقطة شروع بیداری اسلامی است. بیداری و خود‌آگاهی در جهت شکل‌گیری هویت واحد اسلامی، ترکیبی از دو حالت شرمندگی و عزم بازگشت است؛ شرمندگی در برابر عزتی که خداوند به مؤمنان وعده داده و امروز مسلمانان از آن بی بهره‌اند و عزم بازگشت به اسلام و آموزه‌های اصیل آن. البته مقصود از بازگشت، بازگشت به گذشته و سیر قهقرایی نیست؛ بلکه منظور، نوعی جبران اجتماعی است؛ یعنی مسلمین به فاصله عظیمی که در عقیده، اخلاق و عمل اجتماعی از مفاهیم و ارزش‌های اسلامی همگرا‌کننده گرفته‌اند، توجه کنند و برای جبران کوتاهی‌های چند قرن اخیر بکوشند. هدف از این بازگشت، ساختن یک تمدن جدید اسلامی براساس درون‌مایه‌های فکری گفتمان تقریب مذاهب اسلامی است.

برای رسیدن به آرمان وحدت اسلامی در این کتاب چه راهکارهایی ارائه شده است؟
بیدار کردن افکار و اندیشه‌های بشر، در سرلوحة برنامه‌های انبیای الهی قرار گرفته است؛از این رو اگر به جایگاه بلند انسانی که با اندیشیدن رقم می‌خورد، خدشه وارد شود، پیامدهای ناگوار و ناهنجاری متوجه جامعة بشری خواهد شد. از سوی دیگر گوناگونی فکرها نیز امری فطری است؛ فرهنگ اسلامی ضمن هویت‌بخشی به گفتمان تقریب بین مذاهب برای آنکه هم به تفکر و تعقل احترام گذارد و هم به اختلاف اندیشه‌ها خدشه وارد نشود، به «تبادل نظر»، «گفتگو» و «تضارب آرا» اهمیت داده و آن را وظیفة هر عاقل و صاحب‌فکر دانسته است. پیامدهای جلوگیری و محدود کردن تبادل نظر، رکود استعدادها، سطحی‌نگری، تسلیم‌پذیری و جمودگرایی است که هر یک در جای خود نه تنها سبب احیای تمدن اسلامی نخواهند شد؛ بلکه افول آن را تداوم خواهد بخشید.
اگر اندیشمندان عقل‌های خود را شریک ساخته و با رعایت روش گفتگو، حق‌جویی، عقل‌مداری، آزادمنشی، توافق ارزشی، خوش‌خویی و تحمل اندیشه‌ها، فضای تبادل نظر را مهیا سازند، راهی بزرگ، مستحکم و ژرف را در برابر دیدگان احیای تمدن اسلامی گشوده‌اند. به هر روی باید توجه کرد اگر ظرفیت شنیدن اقوال گوناگون را نداشته باشیم، نمی‌توانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم، ناگزیر علاوه بر آنکه روح هم‌یاری و هم‌کاری از میان می‌رود، تعصب و بدتر از آن، خشونت بر مباحث نظری حاکم خواهد شد و این مساوی است با مرگ اندیشه و اگر فرهنگی اندیشه نداشته باشد، تمدن نیز نخواهد داشت.

ویژگی ممتار این اثر چیست؟
در این کتاب اشاره می شود که عامل انسانی در ایجاد و بسط تمدن نقش ویژه‌ای دارد، در احیای تمدن اسلامی منتج از گفتمان تقریب بین مذاهب این عامل باید فعال شود و با پالایش فکری و روحی و تصحیح انگیزه، نقش کلیدی خویش را در جاری ساختن عوامل دیگر ایفا کند، برای مثال در حوزه ترویج فضای گفتگو، تنها آگاهی از اهمیت و شرایط آن کافی نیست؛ بلکه فردی که می‌خواهد در این تبادل اندیشه شرکت جوید، باید روحیات، انگیزه، منش و اخلاق خویش را تصحیح کند تا بتواند آن پدیده را به درستی محقق سازد. در عامل انسانی مهم‌ترین آفت‌های مباحث فکری عبارتند از خود‌محوری، به جای حق‌محوری؛ نقد اشخاص، به جای نقد افکار؛ پرخاش‌گری به جای منطق‌ورزی و مطلق‌اندیشی به جای آزاد‌منشی. متأسفانه برخی از اندیشمندان جهان اسلام در فکر، آزاد‌اندیش‌اند؛ ولی در عمل آزاد‌منش نیستند.

جهت تحقق ایده «وحدت اسلامی» چه باید کرد؟
گام اول آن است که فقها از حصار خود‌ساخته پیرامون خود خارج شوند و به تبادلات فقهی و تعاملات فقهی نگاه جدی معطوف دارند و به اهمیت کارکردهای«فقه مقارن» واقف گردند. فرا رفتن از چهارچوب یک مذهب و پرداختن به دیدگاه دیگر مذاهب اسلامی، از ارکان اساسی فقه مقارن است که می‎توان بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. در سال‎های اخیر دیدگاه حوزة علميه قم، درباره فقه مقارن تغییر یافته و بسیاری از مدارس علمیه، فقه مقارن را به عنوان یکی از دروس خود قرار داده‎اند. در حال حاضر در دانشگاه‎ های بزرگ جهان اسلام، همانند دانشگاه بزرگ ام‌القری، دانشگاه بین‎ المللی مدینه، کلیه شریعه کویت و … در مدخل متون درسی‎شان، واحدهایی برای فقه مقارن در نظر گرفته شده است. سرمایه اجتماعی و نیروی انسانی قابل توجهی در دنیای اسلام وجود دارد؛ چهره‌های فرهنگی و سیاسی تاثیرگذاری در عرصه جهانی در میان مسلمانان حضور دارند، اگر اینها با هم همسو باشند و علیه هم کار نکنند، ورق برخواهد گشت و مسلمانان عزت‌مندانه خواهند زیست.

وحدت اسلامی، تاکتیک است یا استراتژی؟
بر خلاف برخی تنگ‌نظری‌ها، وحدت اسلامی یک مسئله استراتژیک فقط برای جمهوری اسلامی ایران نیست؛ بلکه این مقوله، مسأله‌ای مهم برای کل جهان اسلام می‌باشد. اندیشه «امت اسلامی» مبنای قرآنی دارد و احیای آن می‌تواند عظمت از دست‌ رفته مسلمانان را به جهان اسلام بازگرداند. انقلاب اسلامی ایران که حرکتی برای پیروزی تمامی مستضعفان بر مستکبران است، در صدد احیای اندیشة امت اسلامی در جهان است. قانون اساسی جمهوری اسلامی با توجه به محتوای اسلامی که دارد، زمینة تداوم این انقلاب را در داخل و خارج کشور فراهم می‌کند؛ به ویژه در گسترش روابط بین‌المللی با دیگر نهضت‌های اسلامی و مردمی می‌کوشد تا راه تشکیل امت واحد جهانی را هموار کند. به حکم آیة کریمة «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون»همة مسلمانان یک امت‌اند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایة ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد. تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی‌دریغ از مستضعفان جهان از وظایف جمهوری اسلامی است. مخاطب استراتژی وحدت اسلامی منحصر به طیف خاصی نیست؛ همة دولت‌ها، ملت‌ها، نخبگان، علما، فعالان گوناگون سیاسى و اجتماعى و‌… مسئولیت عملی شدن این استراتژی را به منظور جلوگیری از افزایش شکاف بین کشورها و ملت‌های مسلمان بر دوش دارند.