ضرورت تبیین حجاب توأم با اصلاح عمکلردها

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مساله حجاب شرعی و چگونگی تحقق این حکم دینی در جامعه و راهکارهای تحقق پوشش دینی در جامعه دینی ایران از مسائلی است که از ساحت های مختلف فقهی و حقوقی، اجتماعی و فرهنگی، سیاسی و… قابل بحث و بررسی است و تاکنون اندیشمندان بسیاری پیرامون آن بحث و بررسی کرده اند.

تغییر شرایط زیست اجتماعی مردم در کلان شهرها و همچنین رشد و سرعت شتابان رسانه ها به خصوص شبکه های اجتماعی و برخی تغییرات نسلی و از سوی دیگر تمرکز دشمن در جنگ نرم علیه اعتقادات و باورها و مناسک و آداب دینی جامعه ایران به خصوص نسل جوان، ایجاب می کند تا اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی با انصاف و رعایت آداب گفتگو به بحث و بررسی های عالمانه و نقادانه پرداخته و با مساله شناسی دقیق و همچنین فهم شرایط زمان و مکان، به تبیین دقیق اندیشه ناب دینی بپردازند تا در جهت تحقق احکام و مناسک دینی در جامعه و پیشگیری از منکرات و بسته شدن راه های نفوذ و فساد فرهنگی دشمن، حرکت شود.

بدون شک رهیافت عالمانه به این مساله اجتماعی از منظر کتاب و سنت امکان پذیر بوده و رفتار هیجانی برخی رسانه ها در موج سواری و اتخاذ شیوه های جذب مخاطب از طریق برجسته کردن بخشی از اظهارات یک کارشناس دینی و بی توجهی به کلان پروژه فکری وی، اشتباهی راهبردی است.

پیش از انتشار این گفت‌وگو در خبرگزاری رسا، سایت جماران مصاحبه‌ای با تیتر: «آیت الله علیدوست، عضو جامعه مدرسین: حجاب یک ضرورت شرعی است؛ باید درباره آن بحث و گفت و گو شود/ اگر نهی از منکر عده‌ای را روی دنده لج بیندازد، دیگر نهی از منکر نداریم/ ممکن است افراد بی‌حجاب را بترسانید، اما اعتقاد آن‌ها را می‌گیرید» را منتشر کرد.

سایت جماران که بخشی از سخنان آیت الله علیدوست عضو هیأت علمی گروه فقه وحقوق پژوهشگاه را در تیتر خود برجسته کرد، موجب سوء استفاده برخی رسانه های اصلاح طلب و حتی رسانه های معاند شد که با سوء استفاده و تقطیع بخشی از این سخنان، تلاش کردند تا فعالیت‌های اخیر مسؤولان در راستای مقابله با بی حجابی را مورد هجمه قرار دهند.

خبرگزاری رسا در دو مقطع (قبل و بعد انتشار مصاحبه جماران) با آیت الله علیدوست عضو هیأت علمی گروه فقه وحقوق پژوهشگاه پیرامون مسأله حجاب و اهمیت اجتماعی آن گفت‌وگو داشته و به راهکارهای نهادینه کردن حجاب و امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، پرداخته است که مشروح نظرات ایشان تقدیم خوانندگان گرامی می شود.

اهمیت و جایگاه پدیده حجاب در دین اسلام چگونه است؟

پوشش فرق نمی‌کند چه زن در مقابل مرد و چه مرد در مقابل زن یک ضرورت دینی و نه فقط مذهبی به شمار می‌رود. دین اسلام، هم شیعه و هم غیر شیعه بر این امر متفق هستند؛ بنابراین روشن است که یک ضرورت دینی به حساب می‌آید. متأسفانه اخیراً برخی تردید‌هایی را ایجاد کرده‌اند. برای مثال گفته‌اند زمان پیامبر حجاب‌ها به این شکل نبوده است. این در حالی است که در خود قرآن از حجاب آیه داریم. برخی می‌گویند که آیا حجاب سند محکمی دارد؟ اگر دارد چرا در قرآن نیامده است؟ آیه جلباب یکی از آیاتی است که درباره حجاب آن هم از نوع پوشش سرتاسری صحبت می‌کند. روایات معتبر متعددی هم داریم با این همه متأسفانه اینطور القا می‌شود که حجاب از سند محکمی برخوردار نیست.

در طول تاریخ هیچ فقیهی در این باره تردید نکرده است. حال اینکه فلان نماینده دوره ششم یا فلان نظامی بازنشسته تحت عنوان حجاب در عصر پیامبر بنویسد که مطالبی را به‌صورت گزینشی بیان کند این از آن مصیبت‌هایی است که متأسفانه باید درباره‌اش تأمل کرد. علی ای حال حجاب یک ضرورت دینی است. چنان که عدم حجاب یک منکر به شمار می‌رود. پدیده بی‌حجابی نباید مغفول واقع شود؛ یعنی باید با شرایط خاصی و به نحو معقول و مقتضی به مقابله با آن پرداخت.

آیا حجاب صرفاً نوعی ارزش دینی است یا ضامن حفظ و بقای سلامت جامعه و خانواده خواهد بود؟

یکی از آقایان در یک جایی بودیم که می‌گفت همانطور که بستن کمربند ایمنی در حین رانندگی جا افتاد یا ترک سیگار در مراکز عمومی میان مردم پذیرفته شد، حجاب نیز باید چنین فرآیندی را طی کند. مردم در آنجا احساس می‌کردند که اگر پلیس رفتار و برخوردی هم دارد، به نفع خود مردم است؛ چون می‌دانستند بستن این کمربند هیچ نفعی برای حاکمیت ندارد. آن‌ها در مقوله سیگار کشیدن در مراکز عمومی به این باور رسیدند که برای آن‌ها ضرر دارد. ولی گاهی وقت‌ها می‌خواهیم مسأله را به این معنا سیاسی کنیم که حجاب صرفاً نیاز و خواست حاکمیت است. برای مثال اگر حجاب رعایت نشود فقط حاکمیت متضرر می‌شود. من مخالف این نوع تبلیغ هستم و می‌گویم که در این صورت حالت لجبازی ایجاد می‌شود.

باید حجاب را به طور معقول جا بیندازیم. جامعه عفیف و محجب بسیار می‌تواند به صلاح و سداد نزدیک شود و جامعه یله مفاسد زیادی به دنبال خواهد داشت. این موضوع باید با زبانی خوب تبیین شود. از این رو صداوسیما و خبرگزاری‌هایی مانند خبرگزاری رسا و دیگران باید به تبیین این موضوع بپردازند.

برخی می‌گویند کسی که حجاب را رعایت نمی‌کند حتماً به دنبال فحشا است. اینکه از چنین فردی بچه‌های حرام به وجود می‌آید و… . لازم نیست از این قبیل حرف‌ها بیان شود. بسیار مؤدب‌تر و با زبان درست می‌توان مفاسد عدم حجاب را گفت و درباره اثری که روی خانواده‌ها و جامعه می‌گذارد، صحبت کرد. بنابراین باید هنر حاکمیت، روحانیت، خبرگزاری‌ها، رسانه ملی و … این باشد که حجاب را به درستی در فرهنگ عمومی جا بیندازند. باید این تصور صورت بگیرد که عدم رعایت حجاب مانند عدم بستن کمربند ایمنی و سیگار خطراتی دارد.

البته ای کاش همان‌طوری که ما می‌خواهیم تلاش کنیم به سوی جامعه با حجاب پیش برویم و به دنبال این هستیم که زنان محجبه و مردان محجوب داشته باشیم و جامعه عفیف شود، سعی کنیم به سمت جامعه عادل، بدون اختلاس و بدون تبعیض حرکت کنیم.

 دستگاه‌های اجرایی کشور چطور می‌توانند با دشمن که حجاب را اولویت اول خود قرار داده و آن را به صحنه جنگی ترکیبی تبدیل کرده‌اند مقابله کنند؟ آیا ورود به این حوزه فقط وظیفه فراجا و وزارت کشور است یا تمام دستگاه‌هایی که در شورای فرهنگ استان‌ها حضور دارند بایستی برای این موضوع برنامه ریزی و اقدام نمایند؟!

سه نهاد هستند که باید مقابله کنند. آن‌ها باید پدیده حجاب را معروف و عدم حجاب و برهنگی را یک منکر قلمداد کنند. نهاد اول، نهاد مردم است. مردم باید باور کنند که حجاب یک معروف شرعی و یک واجب شرعی است. از طرف دیگر باید بدانند که عدم رعایت حجاب، بدحجابی و بی حجابی خود یک منکر است.

دوم نهادهای مرتبط با مردم مانند صداوسیما، نهاد روحانیت، مبلغان، دانشگاهیان و فرهیختگان هستند. نهاد سوم نیز نهاد حاکمیت است. منظور از حاکمیت مجموعه کسانی است که قدرت را در اختیار دارند. این نهاد از کسی که در رأس هرم قدرت حضور دارد تا دیگرانی که بخشی از حاکمیت را اداره می‌کنند شکل گرفته است. البته باز هم در اینجا تکرار می‌کنم بایستی به طور معقول و با شرایط خاص با این پدیده برخورد گردد تا جامعه اصلاح شود.

البته این موضوع شرطی دارد. همه فقها در شرط نهی از منکر می‌گویند احتمال تأثیر می‌بایست وجود داشته باشد. باید احتمال اثرگذاری در کوتاه مدت و دراز مدت دیده شود. اگر اثرگذاری بخواهد باشد برای مثال باید در بخش حاکمیت همه افراد یک دست باشند. متأسفانه گاهی ما در برخورد با برخی از مشکلات و منکرات چه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… یک دستی حاکمیت را نمی‌بینیم. گاهی حتی هم دیگر را خنثی می‌کنند و این لطمه می‌زند. دقیقاً مانند بچه‌ای که مادرش یک چیز به او بگوید و پدر ضد آن را بگوید. طبیعی است که آن بچه سرگردان می‌شود. اگر حاکمیت بخواهد موفق باشد، باید بتواند خودش را هماهنگ کند. اگر نمی‌تواند خود را هماهنگ کند همان بهتر که وارد نشود.

به نظر من نکته دیگر در شرط اثر گذاری این است که حاکمیت باید از خودش شروع کند. لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ؟ این فرمایش فقط برای فلان روحانی یا فلان آخوند نیست. حاکمیت هم باید به طور معقول سعی کند که این مطلب را جا بیندازد و سعی کند از خانواده خود شروع کند. حال اگر بنا شد ادارات و نهادهای مرتبط با حاکمیت از مراکز عدم رعایت حجاب باشند حاکمیت چطور می‌خواهد انتظار داشته باشد که در جامعه در موضوع حجاب موفقیت کسب کند؟ پس اول یک دستی حاکمیت و دوم اینکه حاکمیت بایستی از خانواده خود شروع کند. نکته سوم نیز باید بداند که جا انداختن حجاب در میان مردم هم برای کشور و هم برای مردم امری لازم و مفید است.

عقیده من این است که اگر کسی بخواهد حرفش برای مردم اثر بگذارد، باید همه منکرات را ببیند و به همه آن‌ها بپردازد. اینکه فقط انگشت روی یک منکر بگذاریم صبح تا شب و هر روز هفته از نماز جمعه تا تیتر روزنامه‌ها را به یک نکته اختصاص بدهند، مردم حساس می‌شوند که مسأله چیست؟ مردم عاقل و بالغ هستند. آن‌ها می‌گویند چرا نباید با سایر منکرات مبارزه شود؟ چرا پرداختن به این مسأله باید برای برخی تبدیل به حاشیه‌ای امن شود؟ چرا هنوز برای برخی از پست‌ها و مسؤولیت‌ها باید آزمون و خطا وجود داشته باشد و فردی برای کاری گذاشته شود که بعد از مدتی وقتی با ناکامی روبرو شد، آن را کنار بگذارند؟

اگر همه اینها دیده شود، پدیده بی حجابی جمع می‌شود. مردم ما عموماً مردم عفیفی هستند. حتی این مردم پیش از اسلام نیز مردمی عفیف بودند. وقتی اسلام آمد، مزید بر علت شد و تشیع نیز آن را مضاعف کرد. اگر این طور باشد موفقیت‌های فراوانی برای کشور پیش بینی خواهد شد؛ اما اگر اینطور نباشد، جامعه‌ای غیرعادل، اقتصادی غیر عادل و به دور از شایسته سالاری خواهیم داشت.

 دشمن برای مقوله حجاب با اولویت اول و همه جانبه وارد شده است، از طرفی بازار مد و پوشاک را قبضه نموده، از طرفی چه در داخل و چه در خارج آثاری که تولید می‌شوند بسیار زننده هستند، از طرفی طرح‌ها و برنامه‌هایی مانند چهارشنبه‌های سفید و … توسط امثال مسیح علی‌نژاد در حال پیاده سازی است، حالا آیا مسؤولان نباید با این جنگ ترکیبی یک برخورد ترکیبی و همه جانبه داشته باشند؟

اینکه دشمن در این باره فعال است و بخشی از کار از بیرون هدایت می‌شود بحثی نیست؛ اما اینکه آیا فعالیت دشمن تأثیر اساسی هم دارد یا نه، می‌توانیم تردید کنیم. شاید من با شما برای مثال در بعضی از فضاها کمی اختلاف داشته باشم که بگویم این قدر قدرت تأثیر را به آن‌ها بدهیم و بگوییم نقش اساسی با آن‌هاست و اگر ما آمدیم روی آن‌ها انگشت گذاشتیم، حتماً در مسأله حجاب موفق می‌شویم.

من معتقدم اینجا یک فرافکنی صورت می‌گیرد. البته الزام ندارم بر نظر خود اصرار کنم که درست است؛ ولی معتقدم آن‌ها این قدر هم موفق نیستند. آن جریانات به نظر من به‌قدری افتضاح است که خودشان به مرور زمان، خودشان را رسوا می‌کنند. شما مستحضرید جریانی که در اسفندماه راه انداختند که پهلوی و چند نفر دیگر در آن جمع شده بودند، بعد از مدتی اعلان انحلال کردند. این جریان به قدری افتضاح بود که حتی یک ماه نتوانست دوام بیاورد. همین موضوع بسیار جالب بود که مردم ببینند چقدر دشمنان پوچ و توخالی هستند. اینکه تلاش اپوزیسیون یا فلان دخترک یا فلان نماینده سابق مجلس چیست به نظر من نقش عمده را ندارند.

البته من قطعاً نقش آن‌ها را انکار نمی‌کنم؛ نمی‌خواهم بگویم پدیده حجاب کاملاً داخلی و غیر سیاسی است؛ اما این که تمام موفقیت‌ها و تأثیرات از سوی دشمنان باشد، اینطور نیست. اینکه باید نقش عمده را برای آنها گذاشت، به نظر من درست نیست. اگر حجاب درست و مودب تبیین شود همان‌طور که من گفتم، آثار و پدیده‌های خوبی به وجود خواهد آمد. من دیدم یکی از آقایان در یکی از خطبه‌ها بسیار قشنگ وارد شده بود. او هم از اختلاس و تبعیض و هم از بی‌حجابی صحبت کرده بود. وقتی اینها را کنار هم بیاوریم، مردم باورشان می‌آید که درد مردم را داریم. من هم قبول دارم که عامل دخیل در این مسائل، هم عامل سیاسی، هم اقتصادی و هم مذهبی است و بایستی به همه جوانب آن پرداخت.

پس از این مصاحبه و انتشار مصاحبه آیت الله علیدوست با جماران و ایجاد حواشی پیرامون آن، مجدد خبرنگار خبرگزاری رسا به سراغ آیت الله علیدوست رفت تا پیرامون مطالب مطرح شده، نظر نهایی را از ایشان جویا شود.

شما در مصاحبه‌ای که با جماران داشتید گفته بودید حجاب بحث سیاسی نیست، عوامل دیگر در موضوع کشف حجاب چیست که باید بدان رسیدگی کرد؟

من بسیار تشکر می‌کنم که زحمت کشیدید آن مصاحبه را دیدید و سؤال می‌کنید. من نگفتم که کشف حجاب سیاسی نیست. گاهی امکان دارد کشف حجاب یک حرکت فردی، بدون برنامه و حتی امکان دارد یک امر با نقشه و برنامه ریزی شده و کاملاً سیاسی باشد. نکته‌ای که من در آن مصاحبه گفتم این است که ما در مبارزه با بی‌حجابی و کشف حجاب یا مسأله را سیاسی نکنیم یا صرفاً سیاسی نکنیم و بیشتر بر روی مسأله فرهنگی و اعتقادی تأکید کنیم. در آنجا مثالی هم بیان کردم که یک موقع کسی بخواهد افراد بی‌میل به حجاب را به حجاب در کشور دعوت کند، می‌آید می‌گوید توطئه خارجی است و با زدن حجاب به دنبال زدن ولایت فقیه هستند و … این استدلال ممکن است خوب نتیجه ندهد و برخی از این افراد نیز بگویند که اتفاقاً ما به دنبال همین هستیم.

اگر ما با آیات و روایات، زبان ملایم و منطقی؛ نه اینکه به شکلی برخورد کنیم که بی‌حجابی از حالت زشتی خود خارج شود. ما باید ضمن تأکید بر زشت و منکر بودن بی‌حجابی با استفاده از تعبیرات روایی و … وارد شویم تأثیر بیشتری دارد تا اینکه بخواهیم برای آن‌ها بر مسأله سیاسی ماجرا تأکید کنیم. وقتی بخواهیم عوامل بی‌حجابی را بررسی کنیم، یک دفعه همه حواس‌ها را به طرف خارج می‌بریم که صرفاً از خارج هدایت می‌شود؛ اما هیچ سهمی برای سوء مدیریت‌ها، مشکلات کشور و … قائل نمی‌شویم. این غلط است. حتی در برخی از صحبت‌ها گفتم مانند این است که دشمن به سر ما ضربه می‌زند؛ اما زره را به کمر بسته‌ایم. ما باید هر کدام را به تناسب خود بپردازیم. تأکید می‌کنم که حتماً دست‌هایی در کار وجود دارد.

برای مثال در مصاحبه جماران وقتی که منتشر شد، اینترنشنال قسمتی را که خود می‌خواست را انتخاب کرد و بعد از آن سیل انتقادات و هجمه‌ها علیه من سرازیر شد. معلوم است که نقشه‌ای در کار بود. مگر آن‌ها چه کار دارند که می‌آیند مصاحبه شخصی را بگیرند و این چنین پخش کنند؟

من معتقدم که اگر برخی سوء مدیریت‌ها، اختلافات و … نبود و برخی روشنگری‌ها صورت می‌گرفت، دشمن به این میزان نمی‌توانست عمل کند. من نمی‌گویم مسأله بی‌حجابی سیاسی نیست. متوجه باشید که سیاسی است. الآن بی‌حجابی با زمان‌های دیگر تفاوت می‌کند؛ اما الآن باید به عوامل دیگر نیز توجه کرد.

 رهبر انقلاب بحث عوامل خارجی را به صراحت مطرح فرمودند. بخشی از این ماجرا امثال علی‌نژاد هستند؛ اما بخشی دیگر دشمن در ترویج و تبلیغ کشف حجاب با اخلال در بازار پوشاک، ایجاد مدهای زننده، تشویق سبک زندگی غیر اسلامی و … تأثیر می‌گذارد. بخشی از بیانات شما هم که ناظر به کم کاری یا اختلافات مسؤولان است. ما حدود ۲۶ نهاد داریم که هم در شورای فرهنگ عمومی استان‌ها و هم شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارند که وظیفه ترویج حجاب چه ایجابی و چه سلبی را برعهده دارند. بخشی از صحبت‌های شما ناظر به این بود که نمی‌توان این‌ها را با جریمه تعقیب کرد. پس حدود ۲۵ نهاد دیگر به این علت که کار نمی‌کنند، آیا باید فراجا هم طرح خود را متوقف کند یا اینکه نهادهای دیگر کار کنند؟

اینکه شما می‌‎فرمایید ۲۶ نهاد کم کاری کرده‌اند، من در صدد این بحث نیستم. قطعاً کم کاری‌ها، ترک فعل‌ها و … بوده؛ اما باید داوری درمورد آنها را به وقتی دیگر موکول کنیم؛ چون کاری پیش نمی‌برد. آنچه اهمیت دارد یکدست بودن حاکمیت و نهادهای پیرامون است. مواردی را دیده‌ایم که وقتی مسأله‌ای پیش می‌آید، حاکمیت انسجام و هماهنگی لازم را نشان نمی‌دهد. این هماهنگی یا در عرض یا در طول دیده نمی‌شود. منظور از عرضی این است که وقتی فلان نهاد انجام می‌دهد؛ اما نهاد دیگر تعهدی نشان نمی‌دهد. برای همین ما مشکل را در خانواده حاکمیت و دولت شاهد هستیم.

مقطعی حرکتی صورت می‌گیرد؛ اما چون با برنامه، دقیق، حساب شده و کارشناسی شده نیست، جلو نرفته و رها شده است. از این جهت هم باید کار از نظر عرضی دارای انسجام و هم از نظر طولی یا زمانی اگر به درستی برنامه ریزی شود، دیگر نیازی نخواهد بود که ما یک روز دنبال کنیم و یک روز رها. در آن مصاحبه من گفته‌ام که واقعاً از کارشناسان امین و صاحب فکر باید دعوت شود. صحبت‌های برخی از مسؤولان نشان می‌دهد که مسأله فراتر از بی‌سوادی است. وقتی کسی حرفی می‌زند که پشتوانه حقوقی، فقهی و اجتماعی ندارد، مشخص است که مشکل دارد. باید چنین طرح جامعی توسط فرهیختگان حوزه و دانشگاه که این وضعیت خیابان و بازارها آن‌ها را آزار می‌دهد، تدوین شود تا کارگزاران نظام آن را پیاده کنند. بنابراین یک پارچگی در عرض و امتداد در طول بایستی شکل بگیرد. شرط آن نیز استفاده از نظر کارشناسان امین است که گاهی ما در رأس قدرت شاهد این نیستیم.

شما در مصاحبه گفته بودید که نباید جریمه را جایگزین ترس از خدا کنیم، این صحبت هم توسط رسانه‌های مختلف اصلاح طلب و رسانه های خارجی بازتاب پیدا کرد و آن را به طرح پلیس ربط دادند. آیا باید کشف حجاب را مانند سایر جرایمی که در قانون اساسی تعریف شده مورد تعقیب قرار بدهیم یا خیر؟

اینکه دیگران و رسانه‌ها از صحبت من چه برداشتی داشتند، بالأخره برداشت می‌کنند. امکان دارد برداشت کننده نظر خاصی داشته باشد که من عهده دار آن نیستم. خدا خیرتان بدهد که سؤال می‌کنید تا بیشتر توضیح بدهم. مطلب من این بود که اصل اولی که در خود مصاحبه من وجود دارد، هنر حاکمیت باید این باشد که بتواند این قضیه را به جوششی از درون تبدیل کند. قرآن کریم وقتی هدف پیامبران را بیان می‌کند، نمی‌فرماید که ما اینها را فرستادیم تا مردم را به عدالت وادار بکنند. لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ یعنی باید مردم برای اجرای قسط قانع شوند و بدان بپردازند. هنر حاکمیت، روحانیت، رسانه ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی و … باید به اینجا برسد.

من معتقدم باید همانطور که در بستن کمربند ایمنی یا عدم مصرف مواد مخدر مردم فایده آن را فهمیدند، بایستی با تبیین، مسأله حجاب را نیز برای آن‌ها روشن کنیم. از طرفی اصلاح عملکردها نیز باید صورت بگیرد. همه این موارد یک بسته است که بایستی با همدیگر جلو برود. هدف من بیشتر از بیان این سخن این بود که بایستی ما روی باور مردم کار کنیم. إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ، اول ایمان و بعد عمل صالح است. ایمان همان اعتقاد است و میوه آن عمل صالح می‌شود. حال شما اگر آن درخت را خشک کنید و بعد بخواهید عمل صالح بدهد، صورت نمی‌گیرد. عمل صالح باید بر درخت تنومند ایمان به عمل بیاید. برنامه ریزی‌ها بایستی به این سو صورت بگیرد.

اما اگر شما بخواهید فقط به سراغ جریمه کردن بروید، درست نمی‌شود و توفیقی حاصل نخواهد کرد. ما یله و رها بودن جامعه را قبول نداریم؛ اما اصل اولی و برنامه ریزی باید به سمت این برود که دولت تمام حوزه‌ها را درست کند و پیش برود. اقتصاد درست شود، مردم محرم شناخته شوند، حضور مردم بیشتر شود و … همگی جواب می‌دهد. اگر کسی بگوید که فلانی گفته است مطلقاً نباید جلوی منکرات گرفته شود، درست نیست. من به مجموعه‌ای اعتقاد دارم و اینکه کسی می‌آید بخشی از حرف را می‌گیرد، مشکل رسانه‌هاست.

 نظرتان درباره صحبت‌ها و انتقاداتی که در فضای درون حوزوی درباره آن مصاحبه مطرح شده چیست؟

فردی مطلبی نوشته بود، بسیار اشتباه می‌کند که با این ادبیات داوری می‌کند. آیا این ادبیات منکر نیست؟ یعنی چه اینطور قضاوت‌ها. من خودداری کردم و چیزی نگفتم؛ اما اینکه ایشان با آن ادبیات سخن بگوید، از نظر اخلاقی صحیح نیست. من گفتم که نهی از منکر باید در صورتی باشد که مفسده بر آن مترتب نشود و سلب اعتقاد مردم، مفسده است. این که بگوییم این فقه غیرفعال یا منفعل است، این که کلام حضرت امیر است که می‌فرمایند: اگر شما در بلاد کفر بر شخصی اجرای حد کردید و ملحق به کفار می‌شود، اجرای حد نکنید.

فقها یا فتوا به حرمت یا کراهت داده‌‎اند. تمام فقهای ما در طول تاریخ گفته‌اند: از شرایط نهی از منکر این است که مفسده بر آن مترتب نشود. بعد بگوییم که اگر کسی چنین سخنی بگوید، فقه منفعل دارد!؟ این که حرف جدیدی نبود. ممکن است در صغری مناقشه وجود داشته باشد که بایستی بحث کرد تا ببینیم اینطور است یا خیر. برای مثال اینکه چند ماه است بررسی می‌کنند ببینند کارشان چقدر پیش رفته است. اگر پیش رفته، جلو می‌رویم و اگر بدتر شده است، باید ببینیم که کار را به شکل دیگری دنبال کنیم. یا برای مثال اینکه گفته شود، پس اجرای حدود هم که می‌کنیم، خداوند فرموده اجرای حدود کنید. همان خداوند فرموده اگر مفسده‌ای وجود دارد، حدود به تأخیر می‌افتد و حتی گاهی متوقف میشود. همه این‌ها باید در یک نظام دیده شود. وگرنه قصه آن دزد نان و انار می‌شود که مال مردم میدزدید و صدقه می‌داد.

درباره آن آقای دیگر هم اصلاً من بحث مصلحت را به‌عنوان سند افتا نیاورده‌ام و نیست. من ۹۰۰ جلسه فقه مصلحت دارم که می‌گویم مصلحت کارآیی ابزاری دارد؛ نه کارآیی سندی. سوگ‌مندانه این‌ها تشویق هم می‌شوند! نقد ادب و طریق دارد. وقتی می‌خواهید روش شناسانه بحث کنید، باید یک فیلسوف فقه و فقیه باشید.

من می‌گویم اگر مفسده‌ای مترتب شود، توقف می‌کنیم ولی آقا می‌آید با آوردن عبارت‌های مختلف بحث می‌کند. منکر ما فقط بی‌حجابی نیست. همین که هیچ کسی در نقد مرزی نشناسند و همه، همه‌دان و سخنران شوند. گاهی اوقات در تلویزیون در تمام موضوعات دینی ابراز نظر صورت می‌گیرد؛ ولی وقتی رزومه‌شان را می‌خوانید، در هیچ رشته تخصصی نیستند. اینها هم به نظر من منکر است.