تعدد الوهیت در عین یگانگی ذات خداوند
نوشتاری از حجت الاسلام حسین عشاقی عضو هیات علمی گروه فسلفه پژوهشکده حکمت و دین پژوهی
در آیه ۸۴ سوره زخرف چنین آمده است که «وَ هُوَ الَّذي فِي السَّماءِ إِلهٌ وَ فِي الْأَرْضِ إِلهٌ وَ هُوَ الْحَكيمُ الْعَليمُ»؛ عموم مفسران مفاد این آیه را با مفاد آنچه در آیه ۳ انعام آمده است یکی گرفتهاند، در آنجا چنین آمده است «وَ هُوَ اللَّهُ فِي السَّماواتِ وَ فِي الْأَرْضِ…»؛ بر اساس نظر عموم مفسران، حاصل معنا و مفاد هر دو آیه این است که خداوندِ زمین و آسمان یکی است؛ این دیدگاه عموم مفسران است؛ اما آیا واقعا این تفسیر درست است؟ و مفاد این دو آیه یکسان است؟ یا بین دو آیه فرق قابل توجهی هست؟ دقت در تفاوت برخی کلمات دو آیه روشن میکند که باید مفاد دو آیه را متفاوت دانست؛ «اله» در آیه سوره زخرف نکره است؛ حال آن که کلمه «الله» علَم شخصی است که بر شخص معین خداوندگار عالَم دلالت دارد؛ نکره بودن «اله» موجب میشود که با تکرار آن در آیه سوره زخرف، «اله» اول با «اله» دوم اجمالا متفاوت باشد؛ چون مألوه یا متعلَق الوهیت در یکی آسمان است و در دیگری زمین است؛ اما مفاد آیه سوره انعام این میشود که خداوند، در آسمانها و زمین همان شخص معین الله است؛ یعنی ذات شخصی الله در آسمانها و زمین فرقی ندارد بلکه یک ذات شخصی معین است؛ پس مفاد دو آیه با هم تفاوت دارد، یکی میگوید ذات شخصی الله یگانه است؛ و دیگری میگوید در آسمان و زمین دو نحوه الوهیت جاری است، الوهیتی که آسمان را اداره میکند و الوهیتی که زمین را اداره میکند. در اینجا این پرسش به نظر میرسد که آیا تفاوت الوهیت نسبت به آسمان با الوهیت نسبت به زمین به شرک در الوهیت منجر نمیشود!؟ پاسخ این است که نه، این معنی، به شرک در الوهیت منجر نمیشود؛ زیرا تفاوت دو اله گاهی به تعدد ذات اله است و گاهی به تعدد الوهیت یک ذات واحد است.
توضیح این که الوهیت یک معنای اضافی است و معنای اضافی چون یک معنای مستقل نیست تعددش گاهی به تعدد موضوع اضافه است و گاهی به تعدد متعلَق اضافه (یا مضافالیه) است؛ مورد اول مثل زید مدیر، و عمرو مدیر که در این مثال تعدد مدیریت بخاطر تغایر زید و عمرو است؛ ولی مورد دوم مثل زید شخصی واحد است که هم نسبت به خانهاش مدیریت دارد و هم مثلا نسبت به یک مجله؛ روشن است چون متعلق اضافه، دو شیء متفاوت است مدیریت نسبت به خانه غیر مدیریت نسبت به مجله است؛ بنابراین زید با این که یک شخص معین است اما درست است گفته شود زید در مورد خانه، مدیری است و در مورد مجله، مدیری دیگر است؛ مسئله در باره آیه مورد بحث نیز همین گونه است زیرا در ابتدای آیه، فقط یک ذات را موضوع این دو الوهیت معرفی میکند نه دو ذات متباین را، میگوید «وَ هُوَ الَّذي…» روشن است تعبیر «وَ هُوَ الَّذي…» از یک ذات حکایت میکند نه از دو ذات متباین؛ پس وقتی میگوید او در آسمان الهی است و در زمین الهی است، موضوع این دو الوهیت یک ذات شخصی واحد است اما الوهیتش در مورد آسمان و زمین متفاوت است؛ بنابراین مفاد این آیه، مثل مفاد این گزاره است که گفته شود «زید در مورد خانه، مدیری است و در مورد مجله، مدیری»؛ و لذا شرکی لازم نمیآید؛ پس مفاد آیه سوره زخرف این است که خداوند الوهیتش در مورد آسمانها، با الوهیتش در مورد زمین متفاوت است؛ چون در هر جائی متناسب با متعلَق، الوهیت میکند و اما مفاد آیه سوره انعام این است که ذات شخصی الله در زمین و آسمانها یکی است.