به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، و به نقل از خبرگزاری شبستان؛ نشست نقد و بررسی رمان «همه نوکرها» نوشته محمدرضا حدادپور جهرمی در راستای مجموعه نشستهای «روایت داستانی از امر قدسی» به همت گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه با حضور احمد شاکری، حسین فاضل و سعید محمدی برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر احمد شاکری، عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: یک ساحتی از رمان «همه نوکرها» نوشته محمد رضا حدادپور به وجوه تاریخی برمیگردد و یک ساحتی از موضوع به عناوین مرتبط با امر قدسی بر میگردد. مطلبی که میتواند به عنوان نقطه شروع مطرح شود، متنی است که اقای حداد پور جهرمی در ابتدای کتاب همه نوکرها آورده است؛ خود این متن حاوی نکاتی است از جمله اینکه این داستان به صورت بریدهبریده و پیاپی در کانال خودشان در فضای مجازی و در پیام رسان ایتا منتشر کردهاند و بازخوردهای مثبتی هم از خوانندگان خودشان دریافت کردهاند و ترغیب شدهاند تا این کار را به صورت تجمیعی هم چاپ کنند. نکته دیگر اینکه ایشان سعی کردهاند تا این متن مستند به متون تاریخی باشد و برخی از جملاتی که به حضرت ابیعبدالله نسبت داده شده بر اساس مستندات است و برخی از آنها بر اساس حدسیات و تخیلات است، این حدسیات و امور غیرمستند هم به زبان داستان داستان هم کشیده است. ما در آثار تاریخی زبان را به گونهای که اقای حدادپور به کار برده است، به کار نمیبریم. نکته دیگر نوع نگاه ایشان در این اثر است که مثل آثار قبلی ایشان به سمت و سوی امنیتی و یا با مسامحه اطلاعاتی است؛ با تکیه بر واقعه عاشورا باید دید این نگاه امنیتی تا چه حد صحیح است و نمودهایش چیست و چقدر میتواند واقعه عاشورا را باز بتاباند؟
وی ادامه داد: در حسننیت نویسنده تردیدی نیست؛ اما باید دید ایشان آوردهای برای ادبیات عامه پسند دارد؟ سنخشناسی کتاب مهم است؛ اینکه ایشان چقدر در مستندات چقدر جدی عمل کرده است باید پاسخ داده شود. هر نویسندهای یک اعتباریاتی برای خود دارد، اعتباریات این کتاب محل خدشه باشد. نکته بعدی این است که چه توجیهی دارد که تاریخ به زبان امروز بیان شود؟ آیا تاریخ به همان زبان خودش اگر مطرح شود، ایرادی دارد؟ تنزل شخصیت معنوی الهی و آسمانی امام حسین(ع) به فرمانده در این اثر، یک تنزل جدی در حوزه امر قدسی است. این نحو آشناییزدایی، تحریف آمیز است. آیا من نویسنده اجازه دارم با ژانر امنیتی عاشورا را روایت کنم؟ آیا عاشورا یک واقعه امنیتی بوده است؟
دکتر محمد رضا سنگری، مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست گفت: در خصوص امر قدسی ملاحظاتی وجود دارد؛ این ملاحظات باید توسط نویسندگانی از جمله اقای حدادپور که صفا و صداقت و تعهد و دلدادگی خودشان را در نگارش اثاری از جمله کتاب همه نوکرها نشان دادهاند، مورد توجه قرار گیرد. نکته اول برگرفته از سخن مولا در وصیت خودشان به فرزندان وجود دارد؛ ایشان میفرماید: من تاریخ و سرگذشت امم پیشین را چنان میخوانم که گویی با انها زیستهام. معمولاً ما تاریخ را به صورت معاصر میفهمیم؛ گاهی اوقات وقتی ما تاریخ را میخوانیم چون دقیق آن را فهم نمیکنیم، یک درک امروزی از آن پیدا میکنیم و این نگاه را به تاریخ تحمیل مینماییم، در مورد مکان و شخصیتهای تاریخی هم این نکته وجود دارد؛ یعنی وقتی داستاننویس ویژگیهای صوری و شخصیتهای تاریخی را بیان میکند، دچار این موضوع میشود و انها را در واقعیت تاریخی خودشان نمیبیند؛ برای رهایی از این وضعیت نویسنده باید مطالعه عمیق، دقیق و وسواس گونهای انجام دهد، این نکته در مورد داستاننویس بیشتر مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه داستاننویس وظیفه کشف اجزایی را دارد که زیاد به چشم نمیآیند.
وی ادامه داد: پردازش تاریخی شخصیتها در این اثر بسیار شتابزده بوده است. نگاه امنیتی در این اثر غالب است؛ تعابیری مانند عملیات، مسئولان حکومتی، نیروهای نظامی و امنیتی، مشکل دیپلماتیک، مدیریت بحران و… یعنی مخاطب در فضایی کاملاً امروزین قرار میگیرد، اما از یک جایی به بعد در داستان نویسنده از پس کار بر نمیآید. از منظر نشانهشناختی وقتی اسم کتاب، همه نوکرها گذاشته شده است، از همینجا معلوم است که ما وارد ژانری عامیانه شدهایم، قلمرو از همین عنوان مشخص شده است. این ادبیات نوکر و اربابی چندان قابلدفاع نیست؛ برخی مداحان اهل بیت (ع) را به عنوان ارباب معرفی میکنند؛ یعنی واژگانی که مربوط به قاجار است، وارد این ادبیات کردهاند. نویسنده مرز میان تاریخ و داستان را فهم نکرده است؛ این خیلی نکته بزرگ و مهمی است روایت تاریخی، زمانمند و مکانمند است و شخصیتهای آن مشخصاند.کتاب کف خیابون اقای حداد پور موفق است؛ ای کاش همه نوکرها در سطح کف خیابون بود و نثری و بیانی قوی داشت.
حسین فاضل (منتقد ادبی) گفت: شخصیت ضحاک در این داستان مجموعه ای از مونولوگ دارد؛ انگار دارد با ما حرف میزند، زبان ضحاک مانند یک بچه هیئتی امروز است. او میگوید که چرا پشت امام حسین(ع) خالی شده است. ضحاک برای ما نقل میکند که آخر و عاقبت افراد چه میشود. فرض نویسنده در همه نوکرها این است که ضحاک آدم مثبتی است و در کربلا، آدم عاقل است و عاشق نیست. اقای حدادپور مخاطبین پر و پا قرصی دارند؛دسته غالب آنها زنان خانه دار هستند. نویسنده از عهده شخصیت پردازیها بر نمیآید و تلاشی در این راستا نمیکند تا کار فاخرتر شود. نکته دیگر اینکه در همه فرازهای تاریخی مرتبط با امامان از جمه صلح امام حسن(ع)، فتح مکه و… وجه امنیتی جزیی از کار بوده است؛حال سوال این است آیا نمیشد بدون این تنزلها وجه امنیتی کربلا را روایت کنیم؟
سعید محمدی (منتقد ادبی) گفت: روایت داستانی از واقعه عاشورا امری دشوار و نیازمند تجربه، تخصص و تعهد مشفقانه است. واقعیت این است که در نوشتن داستانهای دینی-مذهبی، دست نویسنده در شخصیتپردازی، زاویهدید، گفتوگوها و… محدود است. مهمترین پیام عاشورا آزادگی و آزادیخواهی است که در این اثر پرداخت زیادی ندارد. از سوی دیگر کربلا نمادی از دعوت مردم به امر به معروف و نهی از منکر و دفاع از مظلوم در برابر ظالم است. حر میتوانست شخصیت محوری این داستان باشد؛ او راه صدساله را لحظهای پیمود، حربنیزید ریاحی همان کسی که حرکت امام(ع) به طرف کوفه را سد کرد و حتی نگذاشت امام(ع) برگردد و او را تحت نظر گرفت.
محمدحسن شاهنگی، عضو شورای علمیگروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان داشت: نویسنده از همان ابتدا دنبال شبیهسازی تاریخی است تا عبرت را در دستور کار قرار دهد، تقابل حق و باطل و حقیقت را به همین دلیل دنبال میکند. در این اثر هم آشناییزدایی نسبت به شخصیتها اتفاق میافتد و هم آشناییزدایی نسبت به سبکها و ژانرها؛ نویسنده،مخاطب را نمیخواهد عصری نگه ندارد، اما شکست میخورد.
در ژانرهای امنیتی، اقتضائات خاصی وجود دارد؛ مثلا چه بسا در جایی قهرمان لازم نباشد که سفید نشان داده شود و خاکستری نشان دادن او بهتر باشد، حال با تکیه بر همین نکته در مورد شخصیت معصوم(ع) چه باید کرد که جذابیت ایجاد شود؟ در این اثر ترکیبی از ژانرها وجود دارد این ایراد جدی است، دستکاری شخصیتها تشویش مخاطب را در پی دارد. تبدیل ژانر تاریخی کربلا چه ضرورتی دارد؟ خط شکنی این چنینی چه دلیلی دارد؟ نویسنده لحن راوی را میتوانست امروزی کند فردی که از زاویه امروز به حادثه دیروز نگاه میکند اقای حدادپور میتوانست از این خلاقیت استفاده کند اما این کار را نمیکند.