به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در نظر عدهای حکم اعدام در رابطه با برخی جرائم نظیر محاربه، قصاص، افساد فیالارض و… موجب ترویج خشونت و عملی ضداجتماعی است. خبرگزاری فارس درباره فلسفه این قضیه و لزوم چنین برخوردهای قاهرانهای از سوی نظام کشورها با حجتالاسلام و المسلمین محمد ملکزاده، عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه به گفتگویی پرداخته است که در ادامه حاصل آن را میخوانید.
حیاتبخشی به جامعه با اجرای اعدام
محمد ملکزاده در ابتدا گفت: مسأله اعدام برای مجازات قصاص، محاربه، افساد فی الارض و… یکی از احکام کیفری اسلامی است که در شریعت، ثابت است و در قانون مجازات کشور ایران به تبع پیروی از فقه شیعی و اسلامی جریان دارد. به تعبیر قرآن، این نوع برخورد در جای خود حیاتبخش و مایه زندگانی است.
از اعدام خوشحال نمیشویم، اما چارهای نیست
وی افزود: طبیعتاً کسی از مرگ و یا کشتن شخص خاصی اظهار خوشحالی نمیکند و در باب اعدام هم به این معنا نیست که ما خوشحال میشویم و از اعدام کسی پایکوبی میکنیم! شبهات و سوالات پیرامون آن هم دقیقا به همین مسأله اشاره دارد که چه میشود ما مجبور به سلب حیات کسی در مجازات میشویم؟
او ادامه داد: اما وقتی به فلسفه این قبیل واکنشهای کیفری از سوی شریعت اسلام نگاه کنیم، متوجه خواهیم شد که سعادت اجتماعی و مردم یک جامعه در گرو امنیت آسایش و احترام متقابل به حقوق همدیگر است و مسأله اعدام هم برای ایجاد امنیت مردم و حفظ یکپارچگی مردم جامعه است.
با اجرای واکنشهایی مثل اعدام زندگی و امنیت اجتماعی تأمین میشود
محمد ملکزاده گفت: وقتی خداوند در سوره بقره از قصاص به عنوان امری که در آن زندگی و حیات نهفته است، یاد میکند به این موضوع اشاره دارد که به مسأله قصاص به عنوان مرگ یک شخص نگاه نکنیم، بلکه از این دریچه قصاص را ببینیم که تامین کننده و حافظ جامعه از کجرویها و انحرافات است و جان شهروندان به وسیله این مجازات حفظ خواهد شد. در باب مجازات سلب حیات برای یک آدم جنایتکار و یا محارب هم قضیه به همین شکل است. با اعدام این قبیل افراد، حاکمیت زندگانی را بار دیگر به جامعه هدیه میکند.
او گفت: شهید مطهری وقتی به آیه قصاص میرسد به همین موضوع اشاره میکند و میگوید که قصاص یک قاتل یا یک شخص مستحق سلب حیات، زندگی دوباره را به جامعه هدیه میکند؛ چرا که اگر آن شخص مجازات نشود، موجب مرگ افراد دیگر خواهد شد و یا موجب میشود کسان دیگر هم دست به جنایات گستردهای بزنند.
مجازات اعدام و دوگانگی رأفت اسلامی و خشم اسلامی!
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه بیان داشت: سوالی که مطرح میشود این است که آیا مجازات اعدام برای برخی جرایم از سوی قانونگذار اسلامی منافاتی با رحمت و رأفت اسلامی ندارد؟ در پاسخ باید گفت که این قبیل موضوعات و سوالات از قدیم الایام بوده است. اول انقلاب که گروهکهای منافق دست به کشتار مردم بیگناه و انقلابی میزدند، وقتی دستگیر شدند و برایشان حکم اعدام بریده شد، نزد امام خمینی آمدند و گفتند که چرا اینها را میخواهید اعدام کنید. شاید اعدام نکردن آنها به مصلحت باشد و حتی به نفع خود این مرتکبین جرم. پس مهربانی و رحمت اسلامی کجا میرود؟ امام در پاسخ گفت: چرا شما فقط آیات مهربانی قرآن را میخوانید. چرا از آیات قصاص صحبت نمیکنید؟ به تعبیر امام، مسأله قصاص و اعدام خود نوعی رحمت اسلامی است که در قبال جامعه صورت میپذیرد.
ملکزاده در انتها گفت: به طور مثال قاتل شهید صیاد شیرازی نمونه جالبی است؛ چرا که او یک زن از سازمان منافقین ضدخلق بود که در سال ۶۷ مورد عفو دادگاه قرار گرفت و از مجازات اعدام رهایی یافت، اما همان زن نه تنها اصلاح نشد، بلکه ۱۱ سال بعد صیاد شیرازی فرمانده شهیر ارتش جمهوری اسلامی ایران و قائم مقام ستاد کل نیروهای مسلح را مقابل منزلش به ضرب گلوله به شهادت رساند. عفو و بخشش گاهی نتیجه عکس میدهد.