به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نخستین میزگرد علمی همایش عرفان اهل بیتی با موضوع ماهیت و منطق عرفان اهل بیتی، ۷ آبان ماه با حضور اساتید و پژوهشگران عرصه عرفان در تالار اندیشه اداره کل پژوهش های اسلامی صدا و سیما برگزار گردید.
حجت الاسلام و المسلمین محمدجواد رودگر دبیر علمی همایش عرفان اهل بیتی در این نشست هدف از برگزاری اولین میزگرد علمی را در درجه اول ایجاد یک بستر و زمینه برای بارش فکری که نتیجه این بارش های فکری تبادل و تضارب فکری معرفتی در ساحت عرفان اهل بیتی عنوان کرد و گفت در درجه دوم بر این باوریم که کتاب و سنت این ظرفیت و جامعیت و کمال را دارد که حقایق عرفانی را در حوزه های معرفتی و دقائق و رقائق در حوزه سلوکی در اختیار ما قرار بدهد یعنی دانش عرفان هم در حوزه نظری و هم دانش سلوکی و عملی که البته مهارت های اجتهادی را در مواجهه با نصوص وحیانی باید منظور داشته و تجربه کنیم. سوم اینکه بر اساس کتاب و سنت تولید عرفان اهل بیتی هم ممکن و هم مطلوب است چهارم اینکه چرا و چگونه به چنین کاری اهتمام بورزیم(چرایی و چگونگی) اگر چه ممکن است در همین بحث چرایی و چگونگی امکان و مطلوبیت هم مطالبی را مطرح کرده است.
دبیر علمی همایش عرفان اهل بیتی در ادامه گفت با عنایت به این نکته که ما با یک عرفان گرانسنگ قدیم تاریخی موجود مواجه هستیم و دارای بنیادها، پایه ها، ساختارها و نظامات خاص خود را دارد و مزید برآن بسیاری از بزرگان و عالمان بر آن باورند که این عرفان، عرفان شیعی است.
وی معتقد است امکان و مطلوبیت و آنگاه چرایی و چگونگی سوالات فراوانی مطرح است بخصوص از زمانی که عرفان اهل بیتی مطرح شد قرائت های مختلفی مطرح شده است. قرائت اول اینکه این عرفان موجود و مصطلح انحرافی است و اسلامی نیست بلکه اسلامیزه شده و چنین عرفانی مغایر با کتاب و سنت است.
طیف دیگر قائلند این عرفان موجود همان عرفان اهل بیتی و مبتنی بر کتاب و سنت است و لا غیر و در طول قرون مختلف از قرن هشتم بوسیله سیدحیدر و بزرگانی چون ملاصدرا در حکمت متعالیه یک ساختار شیعی معرفتی پیدا کرد و تا زمان علامه طباطبایی به اوج خود رسید.
طیف سوم قائلند به اینکه ما عرفان اهل بیتی را باید آن را از آیات و روایات و احادیث و ادعیه را با الزامات علمی و معنوی یا فهم عرفانی و سلوکی و به بیان دیگر معرفت و تجربه عرفانی تولید کنیم.
دکتر رودگر در ادامه یادآور شد در نتیجه لازم است ما باید به سمت یک کسب مهارت اجتهادی پیش برویم یعنی عرفان اهل بیتی وحیانی که به دنبالش هستیم تحصیل و تولیدش این است که یک کار اجتهادی صورت بگیرد.
و بقول علامه جوادی آملی عرفان اهل بیت با دوبال امکان دارد.
بال علمی و معرفتی و دوم اینکه باید حنانه شدن(تجربه سلوکی- شهودی با ریاضت ها و مراقبت های درونی و ناله و لابه کردن به درگاه الهی و شب زنده داری و خلوص) که بال اول اجتهادی به معنای مصطلح است و بال دوم جهاد اکبر است.
دومین سخنران نشست حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضا الهی منش مدیر سابق دانشکده عرفان دانشگاه ادیان در ابتدا به رابطه دین و عرفان پرداخت و گفت اینکه عرفان چه ربطی به دین دارد؟ آیا عرفان بیرون از دین است یا جزئی از دین؟ نسبت دین با عرفان چیست؟ نیاز به تبیین دارد. وی در ادامه به تعریف دین پرداخت و گفت دین مجموعه ای از سه بخش معارف هستی شناختی «اعتقادات» معارف اخلاقی، معارف عملی است . به این سه مجموعه با انظار مختلف می شود توجه کرد نظر کلامی، بر اساس متون آیات و روایات یکبار بر اساس مبانی عقلی و یکبار از نگاه عرفانی که عمیق تر ین نگاه به این سه ساحت است زیرا مدعای عرفان استخراج حقایق باطنی از دین است و البته چون کتاب تکوین و تدوین دو روی یک سکه است.
استاد دانشکده عرفان معتقد است آنچه که اگر آیات و روایات به عنوان کتاب تدوین مطرح است استعدادش در نفس هر انسانی نهفته شده که با نقشه که عرفان نظری است و علم عرفان عملی ایجاد و پیدا می شود می توانیم سلوک کنیم و به باطن حقایق از طریق نفس مان دست یابیم.
دکتر الهی منش گفت اسلام به عنوان آخرین دین الهی که جامعیت کامل را داراست باید حقایق باطنی و معارف عرفانی در آن گنجانیده شده باشد در غیر این صورت به عنوان دین و معارف کامل حساب نمی آید. آیه «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی» با نصب ولایت امیرالمومنین علیه السلام نعمت تمام میشود و ولایت کمک کار سالم در دستیابی به باطن کتاب تدوین و تکوین است. لازمه پذیرش دین کامل پذیرش ساحت حقایق عرفانی است که دستیابی به این حقایق دستور خدا، اولیائ است و آیات زیادی مارا به سیر الی الله دعوت میکند. چنانچه «ففروا الی الله ،انیبوا، وبشروالمخبتین»که علامه طباطبایی در ذیل آیه مراحل هدایت را در پنج چیز «ایمان، اسلام، ولایت، اخبات، اخلاص» می داند و علامه جوادی آملی نیز موارد را اضافه کرده و مراتب و سطوح سلوک را در نه مقوله تقسیم بندی کرده است. «اسلام ،ایمان، عبادت ،اخلاص، یقین، توکل، رضا، تسلیم، تفویض».
وی معتقد است به نظرم مجموعه معارف این استعداد را دارند که بتوان دستور سلوکی خاصی را استخراج کرد. عارفان یقیناً از معارف اهل بیت استفاده کرده اند ولی هیچکدام فحص کامل و قاطعی نسبت به معارف اهل بیت نداشته اند و حال اینکه آن مجموعه استعداد هایی که خدا در وجود انسان قرار داده هم به نقشه راه نیاز دارد و هم نقشه سلوکی و ادیان گذشته هیچکدام چنین ظرفیتی نداشته اند و فقط تمام این استعداد ها در نبی اکرم صلی الله علیه و آله قرار داده شده است و معارفی که در اسلام هست می تواند شخصیتی مثل نبی اکرم صلی الله علیه و آله تربیت کند و ائمه اطهار علیهم السلام ذیل این معارف به این مقامات رسیده اند یعنی به این معارف تعبد پیدا کرده اند و سلوک همین تعبد است لذا تجلی ششم روح که «من امرنا»باشد اختصاص به پیامبر و اهل بیت علیهم السلام دارد که پیامبر در دوران قبل از بعثت توسط فرشته ای تحت تربیت و سلوک الهی قرار داشته اند.
در ادامه پژوهشگران عرصه عرفان اهل بیتی و عرفان پژوهان به دیدگاه های خود در باره موضوع پرداختند که اهم مطالب طرح شده در این نشست عبارتند از :
چگونه می توان عرفان اهل بیت را برای مخاطب رسانه ملی طرح کرد؟
ادبیات عرفان اهل بیتی و شاکله و ساختار مناسب با گروه های سنی و تحصیلی برای طرح عرفان اهل بیتی در رسانه ها چگونه باید باشد؟
ما نیازمند نسبت عرفان اهل بیتی و رسانه هستیم و چرا از این مساله رسانه غفلت کرده است؟
روش تحقیق در عرفان اهل بیتی چگونه است ؟ آیا دارای فرضیه هم هستیم ؟
معارف عمیق و پیچیده در عرفان اهل بیتی چگونه قابل طرح در رسانه و جامعه است؟
چرا اندیشمندان بعد از گذشت ۴۳ سال از انقلاب اسلامی با نسل جوان با زبان عرفانی مفاهمه نکرده اند؟
عرفان اهل بیتی چگونه مسائل و مشکلات اجتماعی را حل می کند ؟