ایکنا ـ از نظر شما راز جاودانگی واقعه عاشورا چیست و چرا این رخداد همچنان زنده است؟ آیا این وضعیت به پدیدآورندگان آن برمیگردد یا اهداف و پیام عاشوراست که آن را ماندگار کرده است؟
به تعبیر شهید مطهری، حادثه عظیم عاشورا تجسم عینی اسلام است؛ یعنی میتوانیم تمام مؤلفهها و ابعاد اسلام را در این حادثه پیدا کنیم. در هر دورهای این حرکت مانند تابلویی است که انسان میتواند راه سعادت را در آن ببیند. حادثه عاشورا ابعاد مختلفی دارد و میتوان گفت اسلام ناب محمدی(ص) در کربلا اجرا شد؛ یعنی حرکت امام حسین(ع)، خانواده و یاران باوفایش نقاشی کاملی از اسلام برای بشریت است. پیام عاشورا و نهضت حسینی فرازمانی و فرامکانی است و در عاشورای سال ۶۱ هجری محصور نماند و شور، شوق و شعور حسینی تمام بشریت را فراگرفت.
ایکنا ـ عاشورا و محرم و مناسک آن چگونه میتواند به اصلاح وضعیت دینی و اخلاقی جامعه کمک کند و در سالهای اخیر چه تأثیری در جامعه داشته است؟
امروز پیوند شور و شعور حسینی را در جامعه میبینیم و برای امام حسین(ع) گریه و عزاداری میکنیم و روحمان را با امام پیوند میزنیم و معرفتمان را نسبت به حضرت افزایش میدهیم و شعور حسینی و جنبه بینشی و اندیشهای را در درونمان تقویت میکنیم.
در واقعه عاشورا تفکر میکنیم که امام حسین(ع) برای چه حج را ناتمام گذاشت و به سمت عراق حرکت کرد؟ عامل شهادتش چه بود؟ سخنان امام در بین راه و با اصحاب و حتی شب عاشورا چه بود؟ باید واکاوی کنیم که چه چیزی برای امام حسین(ع) مهم بود؟ ما همان را سرلوحه و اساس زندگی خود قرار داده و نیز سبک زندگیمان را تغییر دهیم. بیگمان تا زمانی که شناخت کافی از اهداف و دلایل قیام امام حسین(ع) نداشته باشیم، موفق به تغییر سبک زندگیمان نخواهیم شد.
کربلا نماد غیرت حسینی و عفت زینبی است. وقتی که شمر بن ذی الجوشن به خیام حسینی حملهور شد، حضرت فرمودند که شما با من سر جنگ و نزاع دارید و به زنان و کودکان چرا هجوم میآورید؟ اگر دین ندارید، لااقل آزادمرد باشید، این یعنی غیرت حسینی. همچنین حضرت زینب(س) به یزید ملعون رو کرد و فرمود که ای پسر کسی که جد ما شما را آزاد کرد، رواست که عصمت رسول الله را از شهری به شهر دیگر در انظار نامحرمان بچرخانید؟ این همان عفت زینب(س) است که باید الگوی امروز زنان و دختران باشد.
واقعه عاشورا برای ما درس است. زمانی که حضرت سیدالشهدا(ع) به خواهرشان فرمودند که برای من لباسی بیاورید، گفتند که لباسی باشد که با شخصیت انسان سازگاری داشته باشد. لهوف نقل میکند که امام فرمود: «فَقَالَ لَا ذَاکَ لِبَاسُ مَنْ ضُرِبَتْ عَلَیْهِ الذِّلَةُ». از نقل مناقب ابن شهرآشوب استفاده میشود که امام فرمود: «وَ قَالَ هَذَا لِبَاسُ أَهْلِ الذِّمَّةِ» یعنی امام توجه کرد که لباس بیگانگان و اهل ذمه نباشد. در واقع در کربلا عنصر حجاب و غیرت تجلی پیدا کرد و حتی به پوشش اشاره شده است.
واقعه عاشورا اختصاص به یک دوره خاص ندارد و نمیتوان مدعی شد که این دوره گذشته است و ما دیگر به امام حسین(ع) احتیاجی نداریم. از اهداف قیام امام حسین(ع) این بود که با جهالت مبارزه کند؛ جهالت در مقابل «علم» و «عقل». در زیارت اربعین میخوانیم که چه کسانی امام حسین(ع) را کشتند؟ چه کسانی کار را به اینجا رساندند؟ امام حسین(ع) برای اینکه مردم را از جهل خارج کند قیام کرد. در واقع یک بُعد قضیه علم است. امام حسین(ع) میخواست به مردم بصیرت، علم و قدرت شناخت دوست و دشمن را بدهد. اگر این بصیرت نباشد، انسان به جای اینکه این تیر را به سمت دشمن پرتاب کند به سوی دوست پرتاب خواهد کرد.
بُعد دیگر قضیه، جهالت در مقابل عقل و عامل آن دنیاطلبی است، یعنی همین عبارتی که در زیارت اربعین هست. گاهی انسان راه را از چاه تشخیص میدهد، اما برای دنیاطلبی به روی امام زمانش شمشیر میکشد. همانند سخن فرزدق، شاعر عرب، که به امام حسین(ع) گفت که دلهای کوفیان با توست و شمشیرهایشان علیه تو. چرا چنین حالتی برای انسان حاصل میشود؟ چون در مقابل امام میایستد و نمیتواند از دنیا دل بکند.
کسی که میخواهد در مسیر امام حسین(ع) قرار گیرد، هم باید بصیرت داشته باشد و دوست و دشمن را خوب بشناسند و هم باید دل از دنیا بکند و از مسیر حق به دلیل دنیاطلبی منحرف نشود. اینها پیامهای عاشوراست که میتوانیم از این پیامها درس بگیریم. تبلیغاتی که علیه نظام اسلامی، دین، امام حسین(ع) و حتی در ایام عاشورا از سوی دشمنان و معاندین انجام میشود تا مردم محرم را کنار بگذارند، بر پایه جهالت است و نقش جهاد تبیین بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
مبلغان حوزههای علمیه و نهادهای فرهنگی و نیز سازمانهایی که نقش تبلیغی و فرهنگی دارند باید فلسفه عاشورا، قیام امام حسین(ع)، حماسه حسینی را برای بصیرتافزایی بیشتر برای تمام اقشار تببین کنند. مطرح کردن و استمرار دستاوردهای نهضت حسینی و پیام عاشورا دسیسه دشمنان را نقش بر آب میکند و شور و شعور حسینی در جامعه ارتقا مییابد. روز عاشورا امام و یارانش بارها برای دشمن سخنرانی کردند و یکسوم وقتشان صرف تبلیغات و روشنگری شد.
گاه سؤال میشود که چرا امام حسین(ع) یکباره کار را تمام نکرد و یاران خود را به میدان نبرد حق علیه باطل فرستاد؟ در کربلا امام(ع) افراد را تکتک به صحنه نبرد فرستادند تا زمان بیشتری داشته باشند، یعنی به جای اینکه واقعه در یک ساعت تمام شود، نصف روز طول کشید تا این صحنههای پیامآور ثبت شود. لذا تبلیغ رکن مهم حادثه عاشورا بود و تکتک افرادی که وارد میدان میشدند، رجز و شعر میخواندند و سخنرانی میکردند و اینها حاوی پیام و درس برای ماست و اکنون سخنرانی حضرت زینب(س) در کوفه و مواجهه او با عبیدالله و مواجهه امام سجاد(ع) با عبیدالله و سخنرانی او در مسجد اموی قابل بررسی است.
نباید جهاد تبیین را دستکم بگیریم. پیام عاشور، که مورد نیاز جامعه جهانی است، باید از طریق فضای مجازی به مردم دنیا انتقال داده شود تا مردم را با امام حسین(ع) و نهضت حسینی آشنا کنیم. امروز دشمن با به خدمت گرفتن تمام ظرفیتهای خود در عرصه رسانه به دنبال پوشاندن چهره حقیقت و پیام عاشوراست و جامعه رسانهای ایران اسلامی میتواند همچون حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) عمل کند و نگذارد که کربلا در کربلا باقی بماند. همچنین مهمترین درسهای عاشورا برای سراسر تاریخ توبه، ادب و احترام، عرفان و نماز، توسل و قرائت قرآن، استکبارستیزی، ایثار و شهادت، انتخاب رفیق خوب، بندگی و خلوص نیت، امامشناسی و شناخت دوست و دشمن است.
ایکنا ـ برخی معتقدند که رشد اخلاقی و معنوی جامعه به میزان و متناسب با رشد و توسعه مراسم و مناسک عزاداری نبوده است و انگار در اولی رو به ضعف هستیم و در دومی رو به قوت. این مسئله را چگونه میشود تحلیل کرد؟
مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) باید با شور و شعور حسینی تقویت شود. اگر قرار است مراسم ما مورد رضایت اهلبیت قرار گیرد، باید این دو امر تقویت شود. نمیتوانید فقط به شعور بپردازید و کاری به شور و احساس نداشته باشید یا نمیتوانید فقط شور را تقویت کنید و کاری به انتقال پیام امام و عقلانیت نداشته باشید، متأسفانه به دلیل نبود این دو با هم برخی از مراسم عزاداری دچار آسیب شدهاند. اگر این دو نکته همزمان با هم تقویت شوند، یقیناً رشد دینی و اخلاقی اتفاق میافتد، چون این مراسم همانند یک کلاس درس با محوریت پیام حسینی است که ما مردم شاگردانش هستیم و استادش امام(ع) است.
وقتی سخن و پیام امام منتقل شود، طبیعتاً شاگردها از استاد راه و رسم زندگی و اصلاح آن را فراخواهند گرفت و همین امر موجب میشود که مردم از نظر دینی و اخلاقی ارتقا پیدا کنند و عشق و محبت به امام افزایش پیدا میکند.