به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست «آیندهپژوهی انقلاب اسلامی» با حضور حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه در این نشست گفت: یک مبنای دیگری که در قانون اساسی آمده، بحث «انسانشناسی» است. بر همین اساس ما با یک سؤال جدی مواجه هستیم و آن اینکه آن انسان تراز انقلاب اسلامی چه انسانی بود؟ انقلاب چه انسانی ساخت که بر اساس آن موفق شد؟ و انسانِ ترازِ آیندۀ مطلوب انقلاب اسلامی کیست؟
مهاجرنیا افزود: انسان قبل از انقلاب یک انسان سرکوب شده است. یک انسانی که در واقع به تعبیری از آنجا مانده و از اینجا رونده و گمگشته تاریخ شده است. انسانی که آمده این طرف سنت قجری تا مدرن شود، اما افتاده در چنگال استبداد رضاشاهی، که خودش هم هویت ندارد نه معلوم است پادشاهی قدیم است، نه معلوم است غربزده مدرن آتاتورکی است، نه معلوم است ایرانیت را حفظ کرده است. یعنی یک ملقمهای از ناسیونالیزم و پادشاهی و مدرن و سنت است. انسانی هم که آمده اینجا میان افکار و اعتقادات و تکنیک و تکنولوژی و شرایط پیچیده هویتش را از دست داده است.
استاد فلسفه سیاسی در حوزه و دانشگاه افزود: اگر به انسان این دوره بگویید دقیقاً تو کی هستی، تعریف درستی از خودش ندارد. نه میتواند بگوید مسلمان هستم، چون در زندگیاش پر از غیرمسلمانی است. نه میتواند بگوید مدرن هستم، چون بسیاری از زندگی و آداب و رسوم زندگیاش بر اساس سنت است. نه میتواند بگوید سوسیالیست و چپگرا است، چون خیلی از عقایدش غربی است. نه میتواند دقیقاً بگوید غربزده است چون خیلی از چیزهای او اسلامی است. یعنی یک تلفیقی از همه چیز در این انسان واقعی انضمامی قبل از انقلاب ما داریم.
انقلاب با انسانسازی پیروز شد
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه افزود: انقلاب اسلامی یکی از هنرهایش این بود که انسان مورد نیازش را بازسازی کرد و از این پراکندگی و چندگانگی آزاد کرد، یک انسان متعهد و معتقد ساخت که تا پای جانش بایستد و بگوید «یا مرگ یا خمینی». نهضت اسلامی انسانی درست کرد و با این انسان متناسب با هویت خودش، انقلاب کرد. اگر انسانسازی انقلاب نبود، این انقلاب پیروز نمیشد.لذا ما انقلاب اسلامی را انقلاب انسانی می دانیم.
وی در ادامه افزود: الان ما میخواهیم با همین انسان آینده را بسازیم. آیا همین انسانی که آن روز ما به این شکل او را درست کردیم، با همان سلامت مانده است که ما با او آینده را درست کنیم؟ همان انسان با همان توقعات، با همان مبانی فکری، با همان زیرساختهایش، با همان اعتقاداتش مانده که ما الان برویم آینده را بسازیم؟
استاد حوزه و دانشگاه گفت: درسال ۴۲ و ۴۳ که امام را تبعید کردند، معروف است که امام فرمودند «یاران من در گهواره هستند». یاران امام آن موقع در گهواره بودند. یعنی امام حدود ۱۵ سال برنامهریزی کرد، زمینه را فراهم کرد، روحانیت را بسیج کرد و خیلی برنامهریزی کرد تا مردم را پای کار آورد. آیا الآن ما هم میتوانیم مردم را برای ساختن آینده پای کار بیاوریم؟
وی افزود: اگر بخواهیم به این سؤال پاسخ بدهیم شاید لازم باشد که انسان را تعریف کنیم. اصلاً انسان چیست؟ انقلاب یک بار این کار را کرد و حقیقتاً ما یاد گرفتیم. ما نسل انقلاب، یاد گرفتیم که انسان قرآنی و انسان دینی یعنی چه. الآن یکبار باید برگردیم و همان انسان را با شرایط موجود بازخوانی کنیم.
مهاجرنیا سپس گفت: انسانی که انقلاب اسلامی میخواهد برای ساختن آینده روی آن سرمایهگذاری کند چه انسانی است؟ آیا انسانی هست که بند اقتصاد و مادیات است و اگر مادیاتش به خطر بیفتد همه چیز را پشت پا میزند؟ یا یک انسان صرفاً معنوی و اعتقادی و بریده از دنیا است؟ یا همه اینها هست؟
۱۰ مرحله انسانشناختی بر مبنای قرآن
وی با اشاره به اینکه در قران کریم برای شناخت انسان در ده مرحله انسانشناختی بیان شده است، گفت: مرحله اول ما با یک میثاق اولیه انسان به عنوان عبد با خدا به عنوان رب در عهد الست مواجه هستیم. در مرحله دوم ماجرای نامزدی انسان به عنوان خلیفه مطرح شده است که خدا به ملائکه گفت «انی جاعل فی الارض خلیفه» اولین بار ایده جانشین درست کردن برای خدا مطرح شد. مرحله سوم،ساختن انسان از گِل گندیده «من صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُون» ودر مرحله بعد ترکیب با روح مجرد الهی «نفختُ مِن روحی»است.
وی افزود: بعد خداوند سراغ آموزش آن موجود رفت «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها»، همه رمز و رموز عالم را به او یاد داد. سپس درمرحله ششم انسان را مسجود ملائک کرد و در مرحله هفتم بار امانت الهی را به او داد «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ…وَحَمَلَهَا الْإِنْسانُ» خلیفه مسئولیت خلافت را رسماً پذیرفت. در مرحله هشتم خداوند قدرت و ابزار و امکانات و اختیارات مدیریت و تدبیر و ابداع را به انسان داد«سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض».
مهاجرنیا افزود: خداوند با اشاره به مراحل فوق از برساخته خویش در بهترین تقویم، و نیکوترین صورت در نظام احسن یاد میکند «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في أَحْسَنِ تَقْويم» تا در مرحله نهم، خدا به خودش به عنوان بهترین خالق در ایجاد بهترین مخلوق، تبریک بگوید «فتبارک الله احسن الخالقین» و در مرحله پایانی مدال افتخار کرامت را با «لقَدکَرّمنا بنی آدم» به انسان اعطا نماید.
وی گفت: از آن به بعد خداوند به خاطر همین خلیفه کریم خداوند با صفت فعلی کرامت «ربک الاکرم» و«رسول کریم» و «قرآن کریم» و سنجه کرامت «انّ اکرَمکم عندالله اتقاکم» در نهایت با «رزق کریم» و «اجرکریم» انسان را وارد «مُدخلاً کریماً» میکند. بسیاری از کارهای دنیا را خداوند با اراده خودش به همین انسان واگذار کرده است.
بازتاب نگاه قرآن در قانون اساسی
مهاجرنیا سپس افزود: بحث ما این انسانی است که قرآن و مبانی دینی برای ما ترسیم کردهاند. همین را در اصل دوم قانون اساسی به عنوان مبنای ششم قانون اساسی آورده اند. کرامت و آزادی انسان در جایگاه اصول و مبانی قانونی کشوراست. شأن نزول آن در مقابل اومانیسم غربی است که انسان را به عنوان «خدا» مطرح می کند. اگر انسان اینطوری در قانون اساسی برجسته نمیشد. در دنیای امروز برای ما نقص تلقی میشد.آوردن انسان در قانون اساسی از شاهکارهای خبرگان تدوین قانون اساسی و مخصوصاً مرحوم آیت الله شهید بهشتی بود. برای اینکه در مقابل غرب بگویند ما هم انسانمحوری داریم اما انسانمحوری ما با شما متفاوت است.
وی افزود: قبل از انقلاب انسان عاملیت نداشت. فاعل نبود. کننده کارنبود. انسان رها شده متحیّر و له شدۀ بی اراده که هیچ نقشی در تحولات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نداشت و دیگران برایش تصمیم میگرفتند، حالا انقلاب آن را طوری بازسازی کرد که ماده خام و موم در دست دیگران نیست فاعل و عامل سازنده آینده است. امام راحل معتقد بود تا انسانها ساخته نشوند جامعه ساخته نمیشود. شروع ساختن جامعه و آینده و حکومت و انقلاب و اینها از انسان شروع میشود. انقلاب اسلامی از روی انسانها درست شد. انقلاب نسخه انسان مؤمن تحولخواه است.
وی گفت: قرآن کریم میگوید که همین انسان در صورتی میتواند نقش فاعلی پیدا کند که نقش سازندگی را احیاء کند «قوا انفسکم» خودتان را بسازید. اگر ساختید آنگاه «قد افلح من زکیها» پیروز میدان میشوید.
ابداع قانون اساسی
مهاجرنیا افزود: اصل ۵۶ قانون اساسی از ابداعات و برندهای جمهوری اسلامی است. ما هیچ جای دیگر قبل از انقلاب نداریم. در هیچ کتاب دیگری هم اینها را پیدا نمیکنید بجز قانون اساسی. انقلاب اسلامی و امام راحل «امانت الهی»اعطایی به خلیفة الله را بازخوانی و بازسازی کردند. «حاکمیت الهی» مصداق برجسته همان امانت الهی است. خداوند حاکمیت خودش را به شما داد، البته نه به صورت یک واگذاری تاخودش کنار برود «کارگزاری» و اجرای آن را به شما داد، تا از طرف او حاکمیت خدا را روی زمین گسترش بدهید.
وی افزود: خداوند حاکمیتش را به ما داد و به ما قدرت انتخاب داد که همه چیزهایی که نیاز هست ما به وسیله اراده و اختیار انتخاب کنیم. یعنی یک حکومت زیبا، کارگزاران خوب، ساختار متناسب با آینده انقلاب بر تراز احکام و موازین دین ایجاد کنیم. ساختن آینده دقیقاً بر اساس این نقشه پیش میرود. دولتسازی، قدرتسازی، جامعهسازی، تمدن سازی، همه اینها را قانون اساسی به عنوان قدرت و «حاکمیت خدادادی» به انسان مطرح کرده است.
مهاجرنیا گفت: نظریه پشتیبان قرآنی این اصل هم این است که فرمود: ای انسانها، شما خلق شدید تا دنیا را آباد کنید «وَاسْتَعْمَرَكُمْ فيها»آینده دنیا را بسازید. پس آینده نگاری و آینده سازی راهش این است که باید از انسان سازی شروع کنیم.اگر از انسان کار را شروع کردیم تازه افتادیم در مسیر تدبیر سناریوی ساخت آینده انقلاب اسلامی و اینجا انسان یک نقش دوگانهای دارد. هم محور موضوع ساختن هست و هم خودش سازنده است. یعنی انسان خودش را باید بسازد و جامعه را بسازد و به تناسب آن باید دنیا را بسازد. باید حرکت کند تا آینده مطلوب جمهوری اسلامی ساخته شود.
مردم به میدان سازندگی کشور بیایند
مهاجرنیا افزود: اینکه الان ما بایستیم فقط بگوییم دولت جمهوری اسلامی و کارگزاران اینها همه کارها را بخواهند درست کنند و ملت فقط مصرفکننده و استفاده کننده باشد و ما بنشینیم آنها بیاورند، این نمیشود. انسان انقلاب اسلامی همانطوری که انقلاب را خودش راه انداخت، آمد به میدان، نقشآفرین شد و به رهبری انقلاب هم ایمان و اعتقاد داشت. آن ملتی که به میدان آمده و انقلاب کرده است، الان هم اگر بخواهد آیندهاش را بسازد همان ملت باید به میدان بیاید.
مهاجرنیا در پایان گفت: احساس بیهودگی دقیقاً نقطه مقابل تفکر آیندهسازی است. آیندهسازی یعنی همه نقش فاعلیشان را باید حفظ کنند. همه باید به میدان بیایند. جامعهای به پیروزی میرسد که همه چراغهای آن روشن شوند و شروع کند به نورافشانی و کار کند. فردی هم میتواند به تزکیه و به فلاح و پیروزی برسد که خودش را بسازد. وجودش را مدیریت کند.بنابراین برای ساختن آینده انقلاب اسلامی، «انسان سازی» و احیای نقش فاعلیت انسان، کلیدواژه آینده پژوهی انقلاب اسلامی است.