دریافت برخی از مبانی دینی از قرآن بعضاً سخت اما امری ممکن است

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در راستای برگزاری همایش ملی حکمرانی اسلامی نشست نقد کتاب “سیاست و حکمرانی قرآنی”، پنج‌شنبه ۵ خرداد ماه سال جاری توسط گروه سیاست پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه با همکاری پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.

در این نشست حجت الاسلام دکتر منصور میراحمدی به عنوان ارائه دهنده و حجج اسلام و المسلمین دکتر نجف لک‌زایی و سیدسجاد ایزدهی به عنوان ناقد حضور داشتند.

هدفم از تالیف این کتاب استخراج نظریه سیاست و حکمرانی قرآنی بود

حجت الاسلام منصور میراحمدی نویسنده کتاب «سیاست و حکمرانی قرآنی» نویسنده کتاب “سیاست و حکمرانی قرآنی”، با اشاره به هدف خود از نگارش این کتاب اظهار داشت: دغدغه‌هایی که من در نگارش این کتاب داشتم این بود که با توجه به اینکه تعریف های گوناگونی از سیاست ارائه شده است و در ادبیات جدید که بین حکومت و سیاست تفکیک قائل شده است، آیا ما می‌توانیم از سیاست به مثابه حکمرانی در قرآن کریم صحبت کنیم؟

وی در ادامه افزود: انجام چنین پژوهش هایی بسیار سخت است و برای من – با بضاعت اندکی که داشتم-  صحبت کردن از اینکه نگاه قرآن کریم در باب سیاست به مثابه حکمرانی چیست، بسیار بسیار دشوار است و به همین خاطر سعی کردم برای تایید برداشت های خود از قرآن کریم به تفاسیر قدیم و جدید معتبر، مراجعه کنم.

نویسنده کتاب اظهار داشت: از نظر مقدمات و پیش‌فرض‌های نظری که این کتاب در نظر گرفته، از رویکرد درون متنی بهره گرفته است که قرآن کریم را بر حق می داند و انسجام  داشتن قرآن را مورد توجه قرار می‌دهد و من نیز از این پیش‌فرض ها در نگارش کتاب استفاده کرده و در نظر داشتم از رویکرد معناشناختی بهره بگیرم.

حجت الاسلام میراحمدی در ادامه افزود: از رویکرد معناشناختی این بهره را گرفتم که هر مفهومی در قرآن کریم یک نوع رابطه معناداری با کلمه کانونی قرآن کریم که «الله» است برقرار می کند؛ بنابراین هر مفهومی در عرصه قرآنی باید این ارتباط معنایی را با «الله» برقرار کند تا ما بتوانیم ساخت معنایی حکمرانی در قرآن کریم را استخراج کنیم.

نویسنده کتاب ابراز کرد: ما شناخت معنایی را – با توجه به اینکه آموزه های قرآن کریم به سه دسته تقسیم شده است- به سه زیرساخت معنایی جهانی، زیرساخت معنایی فرهنگی و زیرساخت معنایی شرعی تقسیم کردیم و این تقسیم بندی از این جهت در این کتاب دنبال شده است که آموزه های دینی ما به سه دسته قابل تقسیم شده است.

وی در ادامه افزود: آن  سه دسته عبارتند از آموزه هایی ناظر به باورها و عقاید، آموزه هایی که ناظر به ارزش های اخلاقی دین اسلام است و آموزه هایی که ناظر به نظامات و احکام شرعی قرار می گیرد.

حجت الاسلام میراحمدی خاطر نشان کرد: از مطالعاتی که در آیات مکی انجام گرفته به این نکته تاکید شده است که عمدتا آیات مکی چون جنبه اعتقادی و ارزشی دارند مورد توجه قرار گرفته است؛ اما پس از شکل‌گیری دولت پیامبر اکرم(ص) در مدینه بخش دیگری از قرآن کریم را ناظر به الزامات و احکام شرعی آورده که از این گونه تقسیم بندی می توان نهایتاً به سه دسته از آیات قرآن کریم ناظر بر حکمرانی پرداخت.

وی اظهار داشت: دسته بندی کتاب در سه فصل اصلی است که فصل اول آن به ساخت جهانی سیاست و حکومت قرآنی اختصاص پیدا کرده و فصل دوم به ساخت فرهنگی سیاست و حکمرانی قرآنی و فصل آخر نیز به ساخت شرعی سیاست حکمرانی قرآنی پرداخته شده و در نهایت نیز سعی کردیم به عنوان نتیجه گیری نظریه سیاست و حکمرانی قرآنی را استخراج کنیم.

حجت الاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی رئیس پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه و ناقد این نشست اظهار داشت: دریافت برخی از مبانی دینی از قرآن کریم در عین حال که بعضاً سخت است؛ اما امری ممکن است؛ لذا توقع و انتظار این که بشود از سوره های قرآن، سیاست و بحث حکمرانی قرآنی را از قرآن استخراج کرد مقداری سخت باشد؛ اما باید این مسیر را طی کنیم تا نتیجه حاصل شود.

سیدسجاد ایزدهی ابراز کرد: مدعای کتاب سیاست و حکومت قرآنی امری معلوم است و من در ادامه چند نکته را خاطرنشان می کنم.

وی در ادامه افزود: عنوان کتاب «سیاست و حکمرانی قرآنی» علی رغم اینکه گویا است؛ اما به نظر می رسد که مقداری رهزن است؛ چرا که حکمرانی طبیعتاً اختصاص به سیاست ندارد و حکمرانی می تواند در حوزه های مختلفی نیز جلوه کند.

حجت الاسلام والمسلمین ایزدهی خاطر نشان کرد: وقتی حکمرانی قرآنی گفته می‌شود، طبعاً مراد ما در اینجا حکمرانی سیاسی است و حکمرانی به معنای سیاست نیست و شاید بهتر بود به جای این عنوان کتاب، می گفتیم «حکمرانی سیاسی در قرآن» تا مقداری عنوان گویاتر باشد.

وی در ادامه افزود: نکته ای که در بحث هدایتگری وجود دارد این است که هدایتگری، هدیً للمتقین است و به نظر می‌رسد که حکمرانی، اختصاص به افراد خاصی نداشته باشد؛ لذا نسبت هدیً للمتقین با حکمرانی که لازمه آن شمول و عموم است اگر مقداری روی آن تأمل می شد بهتر بود.

رئیس پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه در ادامه نقد خود به این کتاب اظهار داشت: سه فصلی که در کتاب آورده شده است عمدتاً به گزاره ها پرداخت کرده و شاید بهتر بود تا بیشتر از هر چیزی نسبت، تناسب و ارتباط بین گزاره ها مد نظر قرار می گرفت تا آن فرآیندها شکل بگیرد.

حجت الاسلام و المسلمین ایزدهی ابراز داشت: اگر مراد از ارزش ها در آموزه های دینی که در کتاب آورده شده است اخلاق باشد، طبیعتاً معنای آن غیر از آن چیزی است که در این کتاب ذکر شده است؛ چرا که معنای ارزشی که در اینجا آورده شده است، ارزش های آن پیشینه ای است که عمدتاً احکام بر آن مبتنی است؛ درحالی که عمدتاً اینگونه نیست که فقه ما مبتنی بر اخلاق باشد؛ لذا تلازمی بین این دو برقرار نیست.

رئیس پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه در پایان گفت: شاید می شد به برخی از مسائلی که در این کتاب و در حوزه های مختلف به آنها پرداخته شده است موارد دیگری در آن گنجانید تا سبب تکمیل شدن مباحث شود.

وی در ادامه افزود: در قسمت دوم کتاب که با عنوان ساخت فرهنگی آمده است و به ضوابط حاکم بر حکمرانی پرداخته شده است نیز به نظر می رسید که اگر این قسمت نیز مقداری دقیق تر و شفاف تر بیان می شد بهتر بود.