عالم وارسته و فاضل آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا پس از سالها تلاش علمی و معنوی، دار فانی را وداع گفتند و آسمانی شدند. سلوک اخلاقی و عرفانی این عالم محترم و مسلک اجتماعی و بیان جذاب و لحن شیرین ایشان منبعی پر فیض برای جمع زیادی از جوانان و راهجویان بود.
به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، «فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی» به در گفتگو با حجت الاسلام دکتر محمدجواد رودگر، عضو هیأت علمی گروه عرفان پژوهشگاه به ابعاد اخلاقی و عرفانی آن عالم ربانی پرداخت. در ادامه متن این گفتگو از نظر شما میگذرد:
باسمهتعالی، با سلام و تسلیت خدمت مخاطبین محترم رسانه فکرت، بنده در باب سلوک اخلاقی، عرفانی و اجتماعی این عالم وارسته، ۳ نکته را عرض خواهم کرد:
نکته اول
آیتالله فاطمینیا(ره) باعث شد تا تحولی در منبرهای فرهنگی و تبلیغی ایجاد شود که به نظر من خوب است اسم آن را «منبر سلوکی» بنهیم. ایشان در مجالس عمومی خود، اخلاق و عرفان را به نوعی ترکیب کردند که سویههای اخلاقی و عرفانی او، همراه با یک تربیت معنوی، درست، دقیق و همهجانبه است. به بیان دیگر میتوان مدعی شد که آیتالله فاطمینیا(ره) اخلاقِ عرفانی را ابلاغ و القاء میکردند؛ چرا که نه اخلاق به معنای اکتساب فضائل و اجتناب از رذائل، آن کارآمدی و کارایی خاص خود در تربیتِ عمومی اجتماعی خواهد داشت و نه عرفان اسلامی به معنای تخصصی کلمه؛ چه در حوزۀ عرفان نظری (به طریق اولیٰ) و چه در عرفان عملی به معنای تخصصی کلمه، آن کارکردهای خاص خودشان را در متن جامعه و میان آحاد مردم نخواهند داشت؛ مگر اینکه اخلاق و عرفان با هم ترکیب شود و در واقع «اخلاقِ عرفانی» تبلیغ، ترویج، توسعه و تعمیق پیدا نماید. در همین راستا آیتالله فاطمی نیا(ره) این مسئولیت را بر عهده گرفتند و کار را انجام دادند؛ چرا که ایشان بر اخلاق (نظری و عملی) و عرفان (نظری و عملی) دارای اطلاعات وسیع و گستردهای میباشد. همچنین ایشان دارای بیانات جالب، شیوا و دلنشینی میباشد؛ که این مطالب به خوبی در پیام تسلیت مقام معظم رهبری ذکر شد.
بنابراین ویژگیهای علمی، عقلی، رفتاری، گفتاری و بیاناتی که آیتالله فاطمینیا (ره) داشتند، توانست اوصاف و ویژگیهایی را در او جمعآوری نماید که «اخلاقِ عرفانی» را در مجالس، محافل و منبرها و حتی در شروح ایشان بر صحیفه سجادیه و… بهکار گیرد. البته جالبتر زمانی است که فردی به گونهای بحث نماید که مخاطبین آن عام، خاص و أخص باشند.(ایشان توانست هر قشری از جامعه را جذب خود نماید)
نکته دوم
آیتالله فاطمینیا(ره) براساس هنر گفتاری، نوشتاری، بیانی و بنانی خود، مباحث سلوک معنوی و عرفانی(عرفانِ عملیِ ناظر به جامعه) را در متن زندگی(فردی، شخصی، خانوادگی و اجتماعی) آورد و آنها را پیادهسازی کرد. این عالم وارسته معتقد بود که راه عرفان از اخلاق عبور میکند؛ یعنی نمیشود که شخصی حسود، بخیل، اهل غیبت کردن و… باشد و سپس به میدان بیاید و دم از ذکر، وِرد، سیر و سلوک و مقامات معنوی بزند؛ چرا که چنین چیزی مانعهالجمع است و امکان نخواهد داشت. بنابراین اگر کسی نتواند در حوزههای اخلاقی، تربیت اخلاقی خویش را درست نماید و خودسازی کند، چگونه میتواند در حوزههای سلوکی، عرفانی و تربیتِ معنویِ أنفسیِ عرفانی قدم بر دارد. (چنین چیزی ممکن نیست) به همین دلیل ایشان چنین سلوکی را در متن زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی آوردند.
آیتالله فاطمینیا(ره) در سلوک اجتماعی بسیار به این مسئله تأکید داشتند و معتقد بودند کسی که با همسر، فرزندان، پدر، مادر، برادران، خواهران، دوستان و بستگان خود نتواند سلوک داشته باشد و نیز به رعایت مبادی اخلاقی و وظیفه شناسی اهتمام نورزد و دارای اخلاق خوش و تفاهم با دیگران نباشد؛ چگونه میتواند به انجام نماز شب، سحرخیزی، ذکرگویی و… بپردازد.(چنین کارهایی با هم سازگار نیست)
نکته سوم
آیتالله فاطمینیا(ره) به سلوک و عرفان؛ جنبههای انقلابی، حماسی و تمدنی داد. اگر نوع نگاه و نگرههای ایشان در خصوص ولایت فقیه و ولی فقیه در زمان امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری را ملاحظه نماییم، متوجه این امر خواهیم شد؛ یا اینکه اگر به یادداشت ایشان در باب سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی نگاه بیندازیم؛ متوجه منظومه فکری ایشان خواهیم شد که بیانگر هوشمندیهای سیاسی، اجتماعی، ادراکات، آگاهیهای ایمانی و معنوی و سلوکی ایشان میباشد که چنین مباحثی را به شکل حماسی و انقلابی همراه با بصیرت و روشنضمیری مطرح و روانه جامعه ساخت.
ایشان همچنین به جامعه هشدار میداد تا بداند که مسائل معنوی، دعا، روزه، نیایش، سحرخیزی و… باید با مسائل اصیل اعتقادی و جریان امامت و ولایت و اکنون در مسئله ولایت فقیه و ناظر به مصداقِ ولی فقیه پیوند بخورد و نمیتوان آنها از هم گسسته و جزیرهای باشد؛ چرا که مجموعه دین و معارف دینی در حوزههای مختلف اخلاقی و احکامی؛ منظومهوار و بهم پیوسته میباشد. لذا به همین دلیل است که منبرهای سلوکی آیتالله فاطمینیا(ره)، تحولی در چنین حوزههایی ایجاد کرد. ما باید اینها را غنیمت شماریم و پیرامون آنها کار کنیم. بهعنوان مثال میتوان به این نکته اشاره کرد که ایشان غزل معروفی که مرحوم احمدآقا در ارتحال و چهلم امام خمینی با عنوان «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم» منتشر کرد را شرح میدهد و تحت عنوان «فرجام عشق» منتشر میکند. همچنین به شرح برخی از ادعیه میپردازد و گاهی در منبرها به شرح برخی از نکات لطیف، ظریف و عمیقِ نظامات موضوعی و مسائلی عرفانی را مطرح میکرد و با برخی از آیات و احادیث و فقراتی از ادعیه و اشعار، مطالب را در هم میآمیخت. لذا همین کارها نشانهی شاگردی او و بعدها استاد شدنش در چنین عرصههایی گردید. سپس همانطور که عرض شد، آیتالله فاطمینیا(ره) به نرمگویی و نرمنویسی مطالب پرداخت و آنها را در متن جامعه پیادهسازی کرد.(هنر سترگ آیتالله فاطمینیا(ره) این بود)
البته ایشان به این نکته نیز توجه داشت که آدمی باید مراقب زبان، گوش، چشم، نوع معاشرت، سبک زندگی، روابط خود با خانواده و… باشد. همچنین به این مطلب بسیار توجه داشت که «آبروی کسی را نبرید» مکرر روی آن تأکید داشت. در یکی از نوشتههای ایشان آمده است:
«آبروی مردم را نبرید: در زمان ما هیئتیها، مسجدیها و مقدسها آبرو میبرند»
خدمت آیتالله بهاالدینی رسیدم. گفتم آقا راز مقام و رتبه سیدالسکوت(که بزرگان پیش ایشان میرفتند) چه بود؟ آقا دست بالا آورد و اشاره به دهان کرد. خدا شاهدست الآن مردم خیلی دست کم گرفتهاند آبرو بردن را. ببینید خدا چند گناه را نمیبخشد:
- عمداً نماز نخواندن؛
- به ناحق آدم کشتن؛
- عقوق والدین؛
- آبرو بردن.
این گناهان اینقدر نحس هستند که صاحبانشان گاهی موفق به توبه نمیشوند. پسر یکی از بزرگان علما که در زمان خودش استاد العلما بود، برای من تعریف می کرد: به پدرم گفتم پدر تو دریای علم هستی. اگر بنا باشد یک نصیحت به من بکنی چه میگویی؟
میگفت پدرم سرش را انداخت پایین، بعد سرش را بالا آورد و گفت: «آبروی کسی را نبر» الآن در زمان ما هیئتیها، مسجدیها و مقدسها آبرو میبرند…»
در پایان باید بگوییم نکات کلیدی که بنده عرض کردم، هرکدام قابلیت بسط و تبیین و توضیح دارند. به نظرم خوب است روی آثار، افکار، اندیشهها، روحیات، سلوک و… آیتالله فاطمینیا(ره) سرمایهگذاری نماییم. ایشان یک اسوۀ سلوکی و الگویی در منبرها میباشد.