نسبت نعمت‌ها و لذت‌های بهشت با نعیم دنیایی چگونه است؟

برای بهشتیان غرفه‌هایی است که نهرها از زیر آن روان است؛ امیرالمؤمنین(ع) از پیامبر اکرم(ص) پرسید این غرفه‌ها از چه بنا شده است؟ رسول خدا(ص) فرمود: این غرفه‌ها را حق‌تعالی از درّ و یاقوت ساخته، سقف‌های آن‌ها از طلاست و با نقره به هم متصل و مستحکم گشته است. فرش‌های آن بالا آمده و برخی روی برخی افتاده است. لایه‌های این فرش‌ها از مشک، عنبر و کافور است. وقتی مؤمن به جایگاه‌هایش در بهشت وارد گردد تاج کرامت و بزرگی بر سر او گذاشته می‌شود، لباس‌های طلا و نقره بافت پوشیده و درّ و یاقوت زینت‌بخش تاج او خواهد بود… متن شیرینی که خواندید برگرفته از کتاب «زندگی در بهشت» جدیدترین اثر حجت الاسلام والمسلمین شاکرین عضو هیت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بود. فرصتی دست داده است تا به بهانه ایام ماه مبارک رمضان در یادداشت هایی با این کتاب ارزشمند بیشتر آشنا شویم...

یادداشت هفتم
نسبت نعمتها و لذتهای بهشت با نعیم دنیایی چگونه است؟ شباهتها و تفاوتهایشان در چيست؟

نوشتاری از حجت الاسلام والمسلمین حمیدرضا شاکرین عضو هیات علمی گروه منطق فهم دین پژوهشگاه برگرفته از کتاب ارزشمند «زندگی در بهشت»

نعمتهای بهشتی فراتر از حد تصور است و در عین اینکه شباهتهایی چون واقعی بودن و… با نعمتهای اینجهانی دارد، تفاوتهای مهمی نیز بین این دو هست. برخی از این تفاوتها عبارت است از:

  1. زوال و بقا: دنيا گذرگاه است و نعمتها و لذتهای آن فساد و زوال­پذیر. قرآن متاع دنيا را به عنوان عَرَض معرّفي كرده است.[۱] در لغت و عرف امر اصيل را جوهر و چیز ناپايدار را عَرَض مي‏خوانند. قرآن كريم متاع دنيا عَرَض را خوانده تا بفهماند که دنيا همچون عكسي است كه اصلي دارد و انسان نبايد به عكس دل ببندد، بلكه بايد به صاحب عكس دل بست. متاع دنيا رفتني و (ما عند الله) که نعمتهای بهشتی تجلی آنند باقي است[۲] و چون انسان با مرگ از بين نمي‏رود نيازمند متاع باقي و كالاي جاويد است.[۳]
  2. لذت خالص و ناخالص : نعمت‏ها و لذايذ دنيا با غم آميخته است و در آن نشاط محض متصور نيست؛ ولي در قيامت، اين دو از يكديگر جدايند؛ و لذتهای بهشت امیخته با هيچ رنج و ناگواري نيست (…لا يمسّنا فيها نصب ولا يمسّنا فيها لغوب).[۴]
  3. محدودیت، تزاحم و عدم آن: دنيا محل تزاحم، تمانع و انواع محدودیتها است و از همین رو گاهی در دنيا انسان به خواسته خود نمي‏رسد؛ ولي در آخرت، بهشتيان هر چه طلب كنند، برايشان بدون هیچ منع، محدودیت و تزاحمی حاصل است: (لهم فيها ما يشآءُون…)؛[۵] زيرا اراده آن‏ها در طول علل قريبه و موثر است.[۶]
  4. ضعف و قوت ادراک: درک انسان در بهشت بسيار شديدتر و نيرومندتر است. این از آن رو است که اولا در اين جهان ادراکات و شناخت‌ها ضعيف‌تر و از وراي حجاب‌ها و پرده‌هاست؛ ولی در سرای آخرت پرده‌ها و حجاب‌ها از برابر انسان برداشته شده و انسان مستقیم­تر حقايق را درک مي‌کند، چنان‌که قرآن کريم مي‌فرمايد: ﴿لقد كنت في غفلة من هذا فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد﴾[۷]. ثانیا ادراك بسته به قوّت وجود است و در سرای آخرت مرتبه وجود شديدتر و مظهريت نفس در تمام اعضاى جسم زياد بوده، تمام اعضاى انسانى در كمال مظهريت براى نفس است.[۸] در نتیجه لذایذ بهشتی به لحاظ قوت ادراک و التذاذ قابل قیاس با لذتهای دنیوی نیست.
  5. سهولت و دشواری: اين جهان ظرف سعی و تلاش است و درمواردی نعمتها و متاع آن با سختیها، تلاشهای طاقت­فرسا و دراز آهنگ و اسباب و وسائط متعدد به دست می­آید. در بهشت اما بر اساس آیات و روایاتی که پیشتر گفته آمد، همه چیز مهیا، در دسترس و در انتظار خواست انسان بهشتی و یا مولود اراده او است.
  6. دلزدگی و دلبردگی: بسیاری از نعمتها و لذتهای اینجهانی جنبه موقتی داشته پس از چندی به ضد خود تبدیل شده ملال آور می­شود. تا آنجا که گفته شده است در لذتهای مادی این جهان آنچه لذتبخش است عمدتا راه وصول است و پس از وصول لذت فروکش کرده و یا از بین می­رود. در مقابل لذتهای اخروی از این جهت نیز پایایی و دوام داشته و هرگز از دل­انگیزی آنها کاسته نمی­شود. در واقع انسان در اين جهان، حالت گم‌كرده‌اي را دارد که در پي گم‌شدة خويش است و آنچه را مي‌يابد، مي‌پندارد که آن را يافته است و به آن دل خوش مي‌کند؛ اما پس از چندي احساس مي‌کند که آن نيست و لاجرم خسته و دلزده در پي چيز ديگر مي‌رود. اما در جهان آخرت، مؤمن به آنچه در اعماق فطرت خويش دلبستگي داشته و گم‌شدة واقعي او بوده، يعني حيات جاويد در جوار رب‌العالمين رسيده است و به هيچ‌وجه خستگي و ملال و دلزدگي برايش پيدا نمي‌شود. از همین روی قرآن کريم مي‌فرمايد: «در آنجا (بهشت) انسان‌ها طالب دگرگوني (و وضع جديد) نيستند.»[۹].

 

[۱] (تبتغون عرَض الحيوة الدّنيا فعنداللّه مغانم كثيرة)[۱] سمره نساء، آیه ۹۴؛ نیز: سوره اعراف، آيه ۱۶۹.

[۲] سورهٴ نحل، آيهٴ ۹۶

[۳] تفسير موضوعي – ج ۴ – معاد در قرآن صفحه ۸۴و ۸۵.

[۴] سوره فاطر، آيه ۳۵. جهت آگاهی بیشتر بنگرید: آیه الله جوادی آملی، دنياشناسي و دنياگرايي در نهج البلاغه، ص ۵۶

[۵] سوره فرقان، آيه ۱۶.

[۶] دنياشناسي و دنياگرايي در نهج البلاغه صفحه ۵۸.

[۷]. ما اكنون پرده را از تو برگرفتيم، پس ديده‌ات تيزبين است ق، آيه ۲۲. جهت آگاهی بیشتر بنگرید: شهید مطهری،يادداشتها، ج ۷، ص ۱۵۲ و مرتضی مطهرى، مجموعه آثار،ج۲، ص ۵۲۳ و ۵۲۴.

[۸] امام خمینی، تقريرات فلسفه، ج‏۳، ص ۲۲۱.

[۹]. کهف، آيه ۱۰۸. جهت آگاهی بیشتر بنگرید: مرتضی مطهرى، مجموعه آثار،ج ۲، ص ۵۲۴.