بهشت واقعیتی جدا از وجود افراد است؟

برای بهشتیان غرفه‌هایی است که نهرها از زیر آن روان است؛ امیرالمؤمنین(ع) از پیامبر اکرم(ص) پرسید این غرفه‌ها از چه بنا شده است؟ رسول خدا(ص) فرمود: این غرفه‌ها را حق‌تعالی از درّ و یاقوت ساخته، سقف‌های آن‌ها از طلاست و با نقره به هم متصل و مستحکم گشته است. فرش‌های آن بالا آمده و برخی روی برخی افتاده است. لایه‌های این فرش‌ها از مشک، عنبر و کافور است. وقتی مؤمن به جایگاه‌هایش در بهشت وارد گردد تاج کرامت و بزرگی بر سر او گذاشته می‌شود، لباس‌های طلا و نقره بافت پوشیده و درّ و یاقوت زینت‌بخش تاج او خواهد بود… متن شیرینی که خواندید برگرفته از کتاب «زندگی در بهشت» جدیدترین اثر حجت الاسلام والمسلمین شاکرین عضو هیت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بود. فرصتی دست داده است تا به بهانه ایام ماه مبارک رمضان در یادداشت هایی با این کتاب ارزشمند بیشتر آشنا شویم...

یادداشت چهارم
بهشت واقعیتی جدا از وجود افراد است یا ظهور و بروز عقاید و ملکات انسانها در وجود خودشان می­‌باشد؟

نوشتاری از حجت الاسلام والمسلمین حمیدرضا شاکرین عضو هیات علمی گروه منطق فهم دین پژوهشگاه برگرفته از کتاب ارزشمند «زندگی در بهشت»

بهشت در عین اینکه تجسم عقاید حقه و کنشها و منش‌های صالح است واقعیتی عینی و خارجی است. برای روشن شدن این مطلب باید قدری دقیق‌تر در تعابیر اهل معرفت نگریست. در تعابير اهل معرفت گاهي چنين يافت مي‏‌شود كه بهشت در انسان مؤمن است، نه اینكه انسان در بهشت باشد؛ یا اینکه بهشت قائم به انسان صالح است، نه آنكه انسان نيازمند بهشت و وابسته به آن باشد و مانند آن.

معنای درست قيام بهشت به انسان و استقرار آن در او، اين نيست كه بهشت نظير مفاهيم حصولي و صور ذهني قائم به نفس انسان و ذهن اوست؛ زيرا مفاهيم و معانی فاقد واقعیت و اثري در خارج از ذهن عالم‌­اند. در حالیکه حقيقت بهشت، موجود عيني و منشأ آثار فراواني است. همچنین اينگونه نيست كه بهشت، نظير صورت‌هاي مثالي در رؤيا به مثال متصل انسان متكي است، نه مثال منفصل و براي ديگران قابل رؤيت نيست.

بنابراین اولاً، بهشت موجود خارجي است؛ ثانياً، آثار فراوان عيني دارد؛ ثالثاً مورد مشاهده ديگران قرار مي‏‌گيرد؛ ليكن زمام وجودي آن به اذن الهی در قلمرو اراده انسان مومن است به طوري كه با اراده وي يافت مي‌‏شود و دوام مي‏‌يابد. نظير آنچه با اراده حضرت موسي(ع) يافت مي‏‌شد و دوام مي‌‏يافت، نيز مانند آنچه با اراده حضرت عيساي مسيح(ع)به اذن خدا خلق مي‏‌شد و در قلمرو اختيار آن حضرت قرار داشت. مرحوم امين الاسلام طبرسي(قده) نیز در ذيل آيه (عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجيراً) بر آن می‌­شود که نهرهای بهشتی بدون کندن زمین؛ بلکه بر اساس اراده مومن و آنچه اوترسیم می­کند، بدون هیچ رنج وتلاش دشواری جاری می‌­شود.[۱] بنابراین جريان چشمه‌‏هاي بهشت در قلمرو اراده بهشتيان است نه اینکه مانند این دنيا، انسان تابع چشمه باشد.[۲]

حضرت امام خمینی (قده) نیز در این باره می­‌نویسند:

بعضى از اهل معرفت روايت نمودند از رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و آله راجع به اهل بهشت كه ملكى مى‌‏آيد پيش آنها؛ پس از آن كه اذن ورود مى‏‌طلبد وارد مى‌‏شود و نام‌ه‏اى از جناب ربوبيّت به آنها مى‏‌دهد بعد از آن كه از خداى تعالى به آنها سلام ابلاغ نمايد. و در آن نامه است براى هر انسانى كه مخاطب به آن است:

مِنَ الْحَىِّ القَيُّومِ الَّذى لا يَموُتُ الَى الْحَىِّ القَيُّومِ الَّذى لا يَمُوتُ. امّا بَعْدُ، فَانّى اقُولُ لِلشَّىْ‏ءِ كُنْ فَيَكُونُ. وَ قَدْ جَعَلْتُكَ تَقولُ لِلشَّىْ‏ءِ كُنْ فَيْكونُ. فقال صلى اللَّه عليه و آله: فلا يَقولُ احَدٌ مِنْ اهْلِ الجَنَّةِ لِلشَّىْ‏ءِ كُنْ الّا وَ يَكُون.[۳]

در عین حال ممكن است قيام بهشت به انسان، گونه­‌های ديگري نيز داشته باشد؛ اما به هر صورت این قیام به معنای نفی وجود و اثر خارجی و عینی آن نخواهد بود.

از طرف ديگر بر اساس حکمت متعاليه معاد حقيقي انسان همان نفس وي و ملکات و منشها و کنشهاي اوست كه توسط نفس به صورت عذاب و نقمت‌ها يا لذايذ و نعمتها تجسم مي­‌يابند. بنابراين بهشت و جهنم در درون انسان نهفته است، لكن حجاب هاي دنيوي مانع توجه به آن است، چنان‌كه قرآن مي فرمايد: «لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْم حديدَ».[۴]

صاحب تفسير بيان السعادة نيز در تبيين اين مطلب مي‏گويد: «نفس انسان از جنبه‏‌هاي حيواني نمونه‌‏اي از دوزخ و انواع عذاب جهنّم است؛ اگر انسان واقعاً از خدا غايب و غافل باشد و از آخرت و ولايت منقطع گردد و ولايت را به طور كلي فراموش كند هم اكنون در دوزخ قرار گرفته و جهنّم بر او محيط است، و اگر از ولايت نبريده و به آن ايمان داشته باشد جهنّم بر او سرد و سلام خواهد بود و از انواع عذاب و آلام چيزي احساس نخواهد كرد»[۵]

 

[۱] طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏۱۰، ۶۱۷.

[۲] آیه الله جوادی آملی، توحيد در قرآن، ص ۱۵۳.

[۳] امام خمینی، آداب الصلوة، ص ۳۳، به نقل از: علم اليقين، ج ۲، ص ۱۰۶۱؛ نیز بنگرید: همو: شرح چهل حديث، ص ۴۷.

[۴] سوره حديد، آیه ۲۲؛ به راستی از اين ‏‏حال در غفلت بودى. و‏‏لى ما پرده از دیدگانت برداشتيم، پس امروز ديده­ات تيزبین شد.

[۵] بيان السعادة، ج ۳، ص ۲۱۰.