از جمله مسائل اساسی که در زمینه فرهنگ باید توجه شود الزامات آن است

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به همت گروه فرهنگ پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه در راستای همایش «بازسازی انقلابی ساختار نهادهای فرهنگی کشور» یازدهمین نشست علمی با عنوان «الزامات و بایسته‌های نظام فرهنگی» با ارائه آقای دکتر سیدحسین فخرزارع و حضور نقد آقایان حجت‌الاسلام علی ذوعلم، دکتر مسعود اسماعیلی و مهدی جمشیدی، روز دو‌شنبه ۹ اسفند سال جاری به صورت حضوری و مجازی برگزار گردید.

در ابتدا دبیر اجرایی همایش محمود کولیوند ضمن خوشامدگویی و ابراز تشکر از اعضای محترم و میهمانان حاضر در جلسه به توضیح پیرامون اهداف برگزاری همایش پرداخت و یادآور شد مقرر است مجموعه نشست‌ها و کرسی‌های علمی پیش از همایش با توجه به محورهای اصلی آن برگزار گردد و امید آن می‌رود که نتایج حاصل از آن بتواند قدمی در جهت تحول ساختار فرهنگی کشور باشد.

سپس ارائه دهندة بحث ضمن توضیح مقدماتی پیرامون اهداف برگزاری همایش، خاطر نشان کرد: از جمله مسائل بسیار اساسی که در زمینة فرهنگ، نظام فرهنگی و بازسازی ساختار فرهنگی لازم است به آن توجه کافی بشود الزاماتی است که این نظام دارد و خلاءهایی است که باید ترمیم گردد. نظام یکی از انتزاعی­ترین مفاهیم است که اولا و بالذات به عناصر قابل مشاهده تعلق ندارد اما به تدریج که از جهان انتزاع خارج شده و به سوی جهان انضمامی حرکت می­کند متعلق به مفهومی عینی و ملموس می­شود که یک حوزه­ای از رفتار را شکل می‌دهد. این مفهوم در حوزۀ «فرهنگ» پیچیدگی­ها و استلزامات متفاوت­تری از نظامات مختلف دیگر دارد. نظام فرهنگی می­کوشد نسبت­های نظام­های دیگر و نیز نسبت­های همسان عامل­های سازندۀ خود را تثبیت نماید به‌طوری که در تحلیل­ها از صورتی متعارف آغاز کند و آن را با تعمیم­هایی پیوند دهد. مطالباتی که در حوزۀ فرهنگ وجود دارد شکلی عمیق­تر، پیچیده­تر و گسترده­تر از نظامات مختلف دیگر می­یابد. در نظام فرهنگی ارزش­ها و هنجارها به ایجاد همبستگی­ و وفاداری به نظام و نظارت بر آن دخیل بوده به‌طوری که ثبات نظام‌های دیگر را باعث می­شود، اما آنچه بااهمیت است این که در حال حاضر ساختار یا نظام فرهنگی جامعۀ ما با خلأها و کاستی­های زیادی مواجه است که ایجادکنندۀ دغدغه­هایی در بخش فرهنگ می­باشد. از آنجا که پویایی و پختگی فرهنگ موجب رشد و انکشاف در حوزه­ها و نظام‌های دیگر نیز بوده و هویت و موجودیت آن‌ها را کفایت و حمایت می­کند، دگروارگی و اسطوره­زدایی در نظام­پردازی فرهنگی، مهم­ترین مسئلۀ جامعۀ ما می­باشد. در این راستا پاسخ به چند مسئله بسیار بااهمیت است.

اینکه منظور از نظام­وارگی چیست؛ نقاط آغاز این دگروارگی کجاست؛ نظام فرهنگی در این فرایند، از آموزه­ها و منابع دینی تأسیسی است یا امضایی؛ این دگروارگی محتوای فرهنگ چقدر می­تواند روابط مشاهده شدۀ عینیت­یافته را دگرگون سازد؛ در تحول نظام فرهنگی و عموما نظام­های دیگر نیازمند چه عنصر یا عناصر اساسی هستیم و در این تحول به چه تعداد از این عنصر مفقوده نیازمندیم؛ این‌ها از جمله سوالات مهمی است که در این زمینه وجود دارد و باید دغدغه‌های موجود دربارة آن‌ها پاسخ داده شود.

وی ادامه داد در نظام فرهنگی و همچنین در نظام‌های دیگر ما با پاسخ‌های نامتناسب با مسائل جاری فرهنگی‌مان مواجهیم. آنچه در نظام فرهنگی ما وجود دارد یا پاسخ به دغدغه‌هایی نیست که در ساختار فرهنگی ما وجود دارد و یا متناسب با مسائلی نیست که وجود دارد و تا زمانی که این وضعیت تغییر پیدا نکند، ما همچنان مشغول بازی در میدان رقیب هستیم. در این راستا باید مسئله‌ای که ما به‌طور واقعی با آن مواجهیم را شناسایی کنیم و مصادیق مسائل فرهنگی و مبانی گفتمانی آن را مشخص نموده و آسیب‌های این وضعیت درمان شود. در شرایط فرهنگی حاضر در بسیاری از موارد ما در فضای پارادایمی توسعه‌یافته از فرهنگ‌های مسلط بیگانه تنفس می‌کنیم و انتظار تحول فرهنگی در این وضعیت تا زمانی که سرمشق‌ها و الگوهای فکری و اندیشه‌ای تغییر نیابد انتظاری قابل دسترس نیست.

فرهنگ اسلامی با داشتن ذخیره‌های معنایی، ظرفیت ایجاد کردن یک فضای پارادایمی را دارد که به الگویی مسلط و چهارچوب فکری و فرهنگی در زمینه هنجارها، نمادها، مصنوعات و مخلوقات تبدیل شود. بنظر می‌رسد با توصیف، تبیین و ترمیم این مسائل، محتوای فرهنگ دینی ما خواهد توانست به ایجاد یک پارادایم جدید و برتر منجر شود.

در ادامه ایشان خاطر نشان کرد: اینکه برای تحول و دگروارگی نظام فرهنگی نیازمند چه عنصر یا عناصری هستیم و در کدام ناحیه دچار ضعف می‌باشیم از مسائل مهمی است که باید بخوبی تبیین گردد. وی گفت به‌نظر می­رسد در حوزة فرهنگ ما جهان‌بینی، مبانی نظری، صورت‌بندی عقلانیتی و اصول و قواعد فکری اساسی عمیقی داریم، اما به‌رغم وجود این عناصر نتوانسته‌ایم در عرصة فرهنگی به ایجاد نظریه‌های منسجم و پویا دست یابیم و در حقیقت با ضعف یا فقدان نظریه مواجهیم و بایسته است اندیشمندان متعهد و قشر متخصص جامعه توان فکری و اندیشه‌ای خود را در این زمینه به خوبی مجهز کرده تا اشاعة آن را در نظام‌ رفتاری جامعه شاهد باشیم.

در پایان دبیر نشست یادآور شد: مجموعة ایده‌هایی که در نشست‌های مختلف ارائه شده به همراه یادداشت ارائه‌کنندگان در مجموعه‌ جستارهایی پیرامون موضوع همایش منتشر خواهد شد و همایش بازسازی انقلابی ساختار نهادهای فرهنگی کشور در ابتدای سال ۱۴۰۱ با همکاری و مشارکت دستگاه‌های اجرایی با حضور و ارائه سخنرانی توسط صاحب‌نظران حوزه فرهنگ برگزار می‌گردد.