به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین محمد عابدی، عضو هیات علمی گروه قرآنپژوهی پژوهشگاه در یادداشتی اختصاصی برای ایکنا با موضوع؛ آیات مهدویت در معرض برداشتهای سیاسی و انحرافی، نوشت:
برداشتهای سیاسی از قرآن کریم به جهت نیاز جوامع اسلامی به مدیریت حیات اجتماعی از طریق آموزههای سیاسی قرآنی، نسبت به دیگر برداشتها از قرآن، همواره مورد توجه بیشتری بوده است. با اینحال این برداشتها به جهت ارتباط وثیق با منافع حکومتی و قدرت سیاسی و…با آسیبهای گستردهتری نیز مواجه بودهاند. در این میان بخشی از بسترهای آسیبزا به حوزه چگونگی کاربست قواعد معانی، یا غفلت از آنها مربوط است. در «علم معانی» چگونگی مطابقت کلام با مقتضای حال و مقام شنونده و خواننده بررسی میشود و این «علم» عهدهدار شناخت حالات گوناگون کلام، برای هماهنگ شدن با حال شنونده یا مخاطب است. این علم دارای قواعد متعددی است که توجه نکردن به آن موجب آسیب جدی به برداشتهای سیاسی از قرآن از جمله در موضوع مهدویت میشود.
برداشتهای آسیب دیده البته ابعاد مختلفی دارند و بخشی از آسیبها به برداشتهای سیاسی ناشی از بی توجهی به قاعده مجاز در اسناد یا کاربست ناردست آن است. برای نمونه «غفلت از اقتضای اراده فرد از واژه جمع» در آیه زیر نمونهای از این آسیبهاست: «وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ»(قصص،۵) «ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم»
در این آیه جمع (علی الذین استضعفوا) به کار رفته، ولی فرد، مراد است. مجوز آن نیز «هم سنخی و هم گروهی» بین افرادی که حکومت مییابند با عموم مردم است که باعث شده است ضمیر «هم» در «نجعلهم» به کار رود و اسناد جعل به همه داده شود. ولی یکی از نویسندگان با غفلت از این کاربرد، چنین برداشتی از آیه ارائه کرده است:
«حکومت موعود حضرت مهدی حکومتی است که همه مردم در رهبری نقش دارند، یعنی مشارکت عمومی در رهبری است؛ نه این که یک نفر رهبر باشد «فنجعلهم ائمه» همه امام میشوند». (شکیبا، توران، ماهنامه پیام هاجر، ش ۲۳۶، شهریور۱۳۷۷،ص ۶۹ ـ۷۰)
در این جا هر چند عبارت به صورت جمع (نجعلهم) آمده است، ولی تنها بخشی از بنی اسرائیل مراد حقیقیاند و بقیه «به مناسبت »مشمول حکم شدهاند. برای تبیین دلیل این نوع از خطاب، و آسیبی که برداشت کننده مذکور گرفتارش شده است، باید توجه داست که دو معنای لغوی و اصطلاحی به عنوان مراد از «امامت بنی اسرائیل» در این آیه معرفی شده است که بر اساس هر دو معنا، برداشت مذکور غلط است.
به معنای لغوی (قدوه، متبوع و الگو و پیشرو): ابن عاشور «امامت بنی اسرائیل» را به معنای «قدوه» بودن بنی اسرائیل بر امتهای دیگر میداند که از این جهت جعل همه بنی اسرائیل به امامت معنای واقعی دارد: «….قدوه امم در شئون کمال درآمدند و این است معنای جعلهم أئمة، یعنی اقتدای غیرشان به آنها، و مردم را به خیر دعوت کردند که اوج آن را در ملک اسرائیل در عهد سلیمان میتوان دید که به چنین مرتبهای رسیدند.»
اگر منظور آیه این معنا برای «ائمه» باشد، که اصولاً خلاف نظر برداشتکننده مذکور است که «ائمه» را به معنای «رهبران و به حاکمان»؛ و«جعلناهم ائمه» را به معنای «همگانی بودن رهبری وحکومت» دانسته است.
به معنای اصطلاحی (حکومت و زعامت): برخی مفسران امامت را در آیه به گونهای معنا کردهاند که بیشتر به معنای رهبری و زعامت و حکومت است. فخر رازی از قتاده نقل میکند «ولاة كقوله: وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً». آیت الله مکارم شیرازی از اصطلاح «پیشوا» در معنای امام استفاده میکند. در این صورت هم برداشت شخص مذکور (رهبری همه) درست نخواهد بود، زیرا در این برداشت، هر چند ظاهر آیه میگوید آنها را ائمه قرار دادیم و سخن از امامت آنها (نه فرد یا افراد خاص) است؛ اما قرائنی (نقلی، عقلی) نشان میدهد ظاهر آیه نمیتواند مراد باشد، از جمله:
چون جعل امامت برای آنان در گذشته روی داده است، میتوان به آیات دیگر و متون تاریخی مراجعه کرد که نشان میدهند هرگز همه آنان پیشوا نشدند؛ بلکه تنها برخی به حکومت رسیدهاند که نام بعضی هم در قرآن آمده است. قرائن دیگر از جمله قرینه عقلی (عدم امکان حکومت همه بنی اسرائیل) را هم باید در نظر داشت.
در نتیجه ظاهر آیه منظور نیست و مراد نمیتواند «امامت تک تک بنی اسرائیل» باشد و «همه امام شوند» تا این مسئله را در مورد حکومت امام زمان(ع) سرایت بدهیم و ادعا کنیم حکومت موعود حضرت مهدی حکومتی است که همه مردم در رهبری نقش دارند، یعنی مشارکت عمومی در رهبری است؛ نه این که یک نفر رهبر باشد. با توجه به کاربرد قرآنی این نوع بیان، و قرائن دال بر اراده نشدن ظاهر جمع، اینجا نیز منظور دادن حکومت به افرادی از این طایفه است؛ نه تک تک آنها و جعل امامت به تعداد معدودی از بنی اسرائیل که شرایط امامت را دارند، تعلق گرفته بود.
اما دلیل این کاربرد چیست؟ به این مناسبت که «ائمه» از آن طایفه بودند، جعل امامت به کل طایفه نسبت داده شد و به اعتبار «هم سنخی و همگروهی»، خطاب به کل تعلق گرفت. به این ترتیب جعل امامت برخی به همه نسبت داده شده است؛ نه اینکه همه رهبرند یا در رهبری نقش دارند.