به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نقل از خبرگزاری فارس، انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی به عنوان یک جریان اسلامی و ضداستعماری که موفق شد آرمانها و اهداف خویش را در برقراری حکومت اسلامی و تقابل در سطح گسترده با غرب را پیگیری کند، همواره مورد توجه خیلی از جنبشهای اسلامی و حتی آزادیخواه، نه تنها در خاورمیانه بلکه در دنیا واقع شد.
از «جهاد اسلامی» در فلسطین تا «انصارالله» و حوثیها در یمن، از «جبهة الدیمقراطیة لتحریر الفلسطین» تا حکومت کمونیستی ـ مارکسیستی هوگو چاوز در ونزوئلا، همهوهمه نگاهشان به انقلاب اسلامی در ایران و نظام جمهوری اسلامی به دید یک پناهگاه و مأمن، برای آزادیخواهانِ ضداستکبار است.
تقریباً همه نهضتهای اسلامی در آن سالها با شکست روبهرو شده بودند و طمعخواهیهای صهیونیسم و غصب اراضی کشورهای اسلامی به شدت غرور مردم منطقه را جریحهدار کرده بود. در این بین، سید خمینی به پشتوانه قیام مردمی و با اصل قرار دادن قرآن، سلطنت پهلوی را که به منزله ابزار اصلی جبهه غرب در منطقه بود، ساقط کرد و عَلَم مقاومت و تقابل با استعمار را برافراشت. سفر اشخاصی چون یاسر عرفات رهبر ائتلاف فتح فلسطین، فتحی شقاقی بنیانگذار جهاد اسلامی فلسطین، سیدحسین بدرالدین رهبر مبارزان حوثی یمن، مبارزان لبنانی چون سیدحسن نصرالله و سیدعباس موسوی و… به ایران و ملاقات با رهبران انقلاب به خوبی حکایت از این داشت که انقلاب قرار است فصل جدیدی از تاریخ را برای مردم ستمدیده بگشاید.
در این راستا با دکتر محسن ردادی، عضو هیات علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه همکلام شدیم تا توضیحاتی در مورد اثربخشی انقلاب ایران بر جنبشهای مبارزهای جهان اسلام و حتی دنیا بدهد.
شکلگیری محور مقاومت از ابتدای انقلاب
ردادی در ابتدا در مورد شکلگیری منسجم جبهه مقاومت پس از انقلاب گفت: یکی از مهمترین نتایج انقلاب، به وجود آمدن رشته منسجم و منظم مقاومت در سطح منطقه بود. جهاد اسلامی فلسطین به رهبری شهید فتحی شقاقی و حزب الله لبنان، دو گروه مقاومتی بودند که مستقیماً با اثرپذیری شدید از نهضت امام و حمایت انقلاب ایجاد شدند.
وی افزود: این نفوذ و گسترش خط و مشی مقاومت در کشورهای اسلامی به حدی بود که هواخواهان غرب و متحدانش در کشورهای اسلامی دست به تأسیس شورای همکاری خلیج فارس زدند تا در این سازوکار تا حدی جلوی پیشرفت این جریان را به بهانه تقابل با تروریسم بگیرند. سال تأسیس این نهاد به سال ۱۹۸۱ میلادی برمیگردد؛ یعنی تنها دو سال پس از پیروزی انقلاب و این یعنی آن شور و خیزشی که در کشورهای حاشیه خلیج فارس با اثر پذیری از انقلاب به وجود آمد، نگرانی و دلهره شدیدی را برای دولتهای اروپا دوست عربی به شدت برانگیخته بود.
حمایت سختافزاری و نرمافزاری
ردادی ادامه داد: حمایت ایران از گروههای مقاومت دو جنبه داشت که من آن را به سختافزاری و نرمافزاری تقسیم میکنم. منظورم از سختافزاری، کمک مالی و تسلیحاتی است که ایران در دهه اول انقلاب به دلیل اشتغال خودش به جنگ و تحریم سنگین مالی قدرت این نوع حمایت را نداشت، اما حمایت نرمافزاری که حمایت معنوی یا آموزش نیروهای آزادیخواه بود، همیشه توسط نظام اسلامی پیگیری شد. عمده تأثیر ایران هم از همین سنخ بود، ایران به مقاومت معنا بخشید و ثابت کرد تقابل با استعمار، شدنی است و صرفاً یک شعار و آرمان نیست. همین اطمینان خاطر به مردم منطقه و جهان از سوی ایران که نشان داد ملتها توانایی ایستادگی در برابر ظلم غربی را دارند جوهره تأثیرگذاری ایران در سطح بینالملل است.
استاد مطالعات انقلاب با تأکید بر اینکه هدف انقلاب اسلامی فارغ از دید ایدئولوژیک و مذهبی، دشمنی با استکبار است، گفت: هدف ایران فقط حمایت از مسلمین مبارز نیست، بلکه تا الآن ایران از گروههای چپ فلسطینی به طور مثال کمکهای زیادی کرده است و متقابلا دید این گروههای مسلمان غیراسلامی به ایران هم مثبت و متمایز از دیدشان نسبت به کشورهایی نظیر عربستان و ترکیه است. بین کشورهای اسلامی تنها ایران است که در سطح گسترده با اسرائیل درگیر شده و این برای خیلی از سوسیالیستها و کمونیستها مثل ونزوئلا هم جذاب و مهم است.
وی افزود: داشتن دشمن واحد و درک اینکه در برابر این دشمن باید اتحاد داشت، چیزی است که خیلی از این قبیل حکومتها به آن رسیدهاند. ونزوئلا با ما از لحاظ خط فکری تفاوتهای بسیاری دارد، اما به خاطر این که دشمنش با دشمن ایران یکی است حاضر است که با ایران متحد شود.
قرار نیست کسی بله قربان گوی ما باشد
ردادی با اشاره به اینکه هدف امام خمینی رساندن مردم دنیا به بلوغ ضداستبدادی است، گفت: امام خمینی همواره تأکید داشتند که ما باید جبهه جهانی مستضعفین را تشکیل بدهیم. معنی این سخن آن نیست که ایران لشکری را برای آزادسازی ملل گسیل کند به بخشهای گوناگون، بلکه هدف این است که ملتها خود به درک و فهمی برسند که توانایی رویارویی با استکبار را داشته باشند. یعنی ایران به عنوان کشوری که توانست به وسیله قیام مردمی که برخاسته از روحیه ضداستکباریشان است، شاه را سرنگون کند، باید در وهله اول این فرهنگ را در حد توان و وسع خود در بین سایر مردم جهان هم بسط و گسترش دهد.
وی افزود: صدور انقلاب به این معنی نیست که کشورهای مورد حمایت ایران و حتی گروهها و احزاب سیاسی نزدیک به ما، بله قربان گوی ایران باشند. استقلال و حیثیت کشورها باید حفظ شود. ایران از کشورهای آزادیخواه حمایت میکند اما این به معنای دخالت در امور کشور نیست و اساساً تفاوت ایران با سایر قدرتها در همین است که علی رغم توانایی و نفوذ بالا هیچگاه برای مردم کشورهای دیگر تعیین و تکلیف نمیکند و به دنبال این نیست که با اِعمال سیاستهای گوناگون که زندگی مردم را تحت شعاع قرار میدهد جایگاهش را حفظ کند. ایران درایتهای خود را دارد اما اهمیت به زندگی و معاش کشورهای دیگر اولویت است.
ردادی ادامه داد: فرهنگ مقاومت و اصالتبخشی به این چشمانداز بزرگترین دستاورد انقلاب در سطح جهانی است. اینکه مقاومت در اولویت قرار بگیرد امیدبخشی حائض اهمیتی را دارد و اصلا زمان پیروزی در اینجا موضوع اصلی نیست، بلکه آن مسیر تقابل با قدرتها اهمیت دارد و با همین روش پیروزی میتواند دست یافتنی باشد.
نبرد سیف القدس نمونه پیشبرد اهداف مقاومت بود
وی گفت: نمونه بارز تاریخی این فرهنگ مقاومت را میتوان در نبرد اخیر «سیف القدس» که در ماه رمضانی که گذشت، دید. عدهای با استهزا و تمسخر چنین عقیده داشتند که راکتهای حماس چگونه قرار است با موشکهای اسرائیل برابری داشته باشد؟ اما اصلا مسئله این نیست، آنچه که اینجا مورد بحث است، این است که فلسطینیان از سنگاندازی به راکت و موشک زدن رسیدند و توانایی در موقعیت قرمز قرار دادن تلآویو را دارند؛ مقاومت یعنی این، یعنی پیشرفت و افزایش انگیزه در تقابل با دشمن.