کارآمدی و انقلاب اسلامی

کارآمدی و انقلاب اسلامی
نوشتاری از دکتر مسعود پورفرد عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه به مناسبت ایام الله دهه فجر

ایران در سال ۱۳۵۷، زمانی که سلطنت پهلوی سرنگون شد و مردم تحت رهبری امام خمینی (ره)، کنترل سیاسی را در دست گرفتند، به جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد. از آن زمان، ایران یک جنگ هشت ساله ۱۳۵۹-۱۳۶۷ با عراق را تجربه کرده است که با کمترین امکانات و با بیشترین موانع روبرو بوده است اما چون حمایت و پشتیبانی عاملیت جمعی را با خود داشت موفق شد تمامی خاک خود را آزاد و به جنگ خاتمه دهد. در این برهه از زمان امام خمینی (ره) در سال ۱۳۶۸ درگذشت و آیت الله علی خامنه‌ای به عنوان رهبر انقلاب اسلامی ایران انتخاب شد.

ایران از زمان جنگ تا پایان آن، به لحاظ مشارکت بالای مردمی و ساده زیستی و تلاش وافر کارگزاران نظام در امر کارآمدی با توجه به امکانات کم و موانع عدیده، تقریباً موفق بود و این موفقیت هرجند با فراز و نشیب‌های همراه بود تا اواسط دهه هشتاد ادامه داشت ولی از این مقطع تا کنون به خاطر وجود تحریم‌های شدید، کاهش و عدم پویایی حرکت‌های جمعی مردم در عرصه‌های مختلف نظام سیاسی و سوء مدیریت کارگزاران متاسفانه روند کارامدی فراز و نشیب‌هایی را به تدریج تجربه می‌کند و نیاز مبرم به راهکارهایی برای مقابله با این سه محور یعنی تحریم‌های شدید، کاهش حرکت‌های جمعی مردم در عرصه‌های مختلف نظام سیاسی و سوء مدیریت کارگزاران دارد.

با توجه به اینکه جمهوری اسلامی خود ظرفی است برای حضور روح انقلاب اسلامی در آن، صحبت از کارآمدی بدون مبحث سرشت و ماهیت انقلاب اسلامی اصولا بیراهه ای بیش نیست مگر اینکه آرمان و اهداف انقلاب شناخته شود. به طور کلی انقلاب اسلامی، نشانی از یک حقیقت سرگشته در طول زندگی بشر است که خواهان بسط حقیقت خود در ساحت تاریخی انسان‌های موحد است و هر جا نشانه‌ای از آن حقیقت بیابد، در آن تجلی و حلول می یابدکه این تجسم در عصر خمینی به منصه ظهور رسید. این حقیقت در زبان شناسی رهبر انقلاب اسلامی ایران به «هدیه الهی» که برخاسته از اراده خداوند و با رضایت مردم بود به ملت ایران هدیه داده شده بود.

به همین دلیل، این انقلاب برخلاف سایر انقلاب‌ها، حاوی پیام سترگی بود که معنویت و کرامت انسانی را به همراه امور مادی به اوج و حضیض برساند و پیامی متفاوت‌تر ازسایر انقلاب‌های جهان بدهد، پیام کارامدی در تمامی زمینه‌های مادی ومعنوی همراه عدالت و آزادی به شرطی که عاملیت جمعی (مقبولیت مردمی) نقش اساسی و کلیدی در انقلاب را داشته باشد. امام همواره بر این تأکید داشتند که مردم، عامل پیروزی نهضت بودند، و عنصر مهم بقای نهضت نیز مردم هستند، ایشان در این باره می‌فرمایند: ملت بود که این نهضت را به پیش برد و ملت است که باید از این به بعد نیز به پیش ببرد.

شاید کمتر کسی فکر ‌می‌کرد پرسش درباره کارامدی نظام وآینده انقلاب‌اسلامی، یکی از اصلی‌ترین مباحث سال‌های پیش رو باشد. اگر انقلاب اسلامی به عنوان یک واقعیت در «حال شدن» تلقی کنیم. در این رویکرد، جمهوری‌اسلامی، نه عین انقلاب اسلامی، بلکه مرحله‌ای از کلیت این انقلاب است و تا دستیابی به حقیقت خود، راه‌های ناپیموده بسیاری در پیش رو دارد.

بسیاری بر این باورند که آینده انقلاب اسلامی از آینده جمهوری اسلامی قابل تفکیک نیست، اما باید به درستی بر این نکته تاکید کرد که جمهوری اسلامی، کالبدی است که در آن، روح انقلاب اسلامی حلول کرده و ظرف تحقق آن در سال‌های پیش از ظهور شده است. گرچه آینده انقلاب اسلامی تا حد زیادی به این بستر وابستگی دارد، اما ممکن است آینده انقلاب اسلامی با آینده جمهوری اسلامی متفاوت باشد بویژه زمانی که کارامدی رو به افول رود آنگاه انقلاب اسلامی مسیر خود را به آن مقید نخواهد کرد.

روح انقلاب اسلامی، در پی حلول در مکانی مناسب و شایسته است تا از طریق آن بتواند به طور کامل تجسم یابد و به منصه ظهور رسد. انقلاب اسلامی نیز هرچند با تأخیر بسیاری پس از ظهور اسلام به پیروزی رسید، اما سرشت و حقیقت این انقلاب نه مقید به تحولات ۲۲ بهمن ۵۷، بلکه در کل هستی انسان‌های مؤمن، جریان دارد و سال‌های سال است که در تاریخ پس از عصر نبوی (ص) به این سو سرگردان شده است. روح الله، با روح بلندی که داشت فاصله زمانی میان خود و پیروانش با صدر اسلام را برداشت، انسان به هم ریخته عصر مدرن را از جای کند و او را به دوره‌ای پیوند زد که در آن، هنوز انسان رنگ نباخته بود. آن دوره، همان دوره حقیقت‌های ناب و ایمان‌های خالص بود که در صدر اسلام وجود داشت و روزگاری نیز در صحرای کربلا به مسلخ عشق رفته بود. خمینی، در پی حقیقتی گم شده در جدال‌های آن روزگار بود.

اگر بحران ناکارآمدی در نظام جمهوری اسلامی و تبعاً ظهور مشکلات سیاسی و اقتصادی در آن، منجر شود که جمهوری اسلامی‌ ظرفیت‌های لازم با سرشت انقلاب اسلامی را نداشته باشد، احتمالاً این ناکارامدی پیامدهای خوبی را در پیش نخواهد داشت و بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی نیز از بحران ناکارآمدی نظام سیاسی، نگران و تبعاً آن را مهم‌ترین چالش فراروی آینده انقلاب اسلامی می‌دانند. البته برخی نویسندگان معتقدند، بزرگ جلوه دادن بحران ناکارآمدی در صحنة داخلی و افکار عمومی جهان، ریشه در تخاصم رسانه‌های تبلیغاتی غرب با جمهوری اسلامی دارد. در حالی که بحران ناکارامدی تهدیدی جدی است چون ویژگی‌ها و شاخص‌های کارامدی نظام جمهوری اسلامی ایران (عدالت، آزادی ومقبولیت مردمی) اگر از بین برودکه البته دیگران نیز به شکل دیگری (عدالت، آزادی، معنویت و استقلال) چهار آرمان و خصلت نهفته در جمهوری اسلامی‌اند مطرح کرده‌اند خطر دور شدن از انقلاب وجود خواهد داشت.

آنچه درحقیقت انقلاب اسلامی را تشویق به ماندن در ظرف جمهوری اسلامی ایران می‌کند، تداوم نظام بر تعهدات خویش است و این میسر نمی‌شود مگر به کارامدی که مهمترین بخش آن، برقراری عدالت اجتماعی است. اگر جمهوری اسلامی ایران به سمت عدالت اجتماعی پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطری است که ممکن است، انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد.

با توجه به مفهوم کارامدی که گفته شد و مؤلفه‌های های مهم آن از جمله عدالت، آزادی، نقش عاملیت جمعی و رضایت مردمی اکنون با در نظر گرفتن دستاوردهاي انقلاب اسلامي در زمینه‌های مختلف، از جمله ارزش‌های معنوی و کرامت انسانی در مجموع مبين كارآمدي وموفقيت نسبي انقلاب اسلامي است كه با رویکرد توحیدی و نقش عاملیت جمعی در بسیج مردمی و مشارکت گسترده شهروندان توانسته شرايط و مراحل گوناگون جايگزيني، دوره تأسیس، تثبيت، استقرار، گذار و تداوم را به خوبي پشت سر بگذارد كه در مجموع در مقایسه با دیگر انقلاب‌های جهان نمره قابل قبولی خواهد گرفت؛ درعين حال حوادث داخلى و خارجى انقلاب اسلامى بخصوص از دهه هشتاد نيز همواره اهداف و دستاوردهاى انقلاب را با مشكل و معضل روبه رو ساخته است و برخي اشتباهات ساختاری يا کاستی‌های مديريتي موجب ايجاد ناهنجاری‌هایی در رسیدن به اهداف، نارسایی‌هایی در تخصيص منابع و امكانات، چالش‌هایی در روابط اجتماعي و اقتصادی منجر به نارضایتی‌هایی در سطح افرادی از جامعه شده است كه اين امر نشان دهنده میزانی از ضعف و ناكارآمدي ساختارها و كارگزاران نظام جمهوري اسلامي می‌باشد که بویژه از دهه هشتاد گریبان‌گیر نظام جمهوري اسلامي ایران شده است.

بنابر این دستيابي به اهداف تعيين شده از سوي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ایران وتحقق كامل اهداف آن نيازمند نقادی عادلانه وضع موجود، علت يابي مشكلات و بررسي دلائل عدم تحقق برخي از اهداف انقلاب با ارائه پيشنهادهاي سازنده و موثرميباشد.ان شاالله در متن بعدی پیشنهادها مطرح خواهد شد