ادبیات عامه‌پسند برشی از واقعیت‌های جامعه ماست

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، همزمان با نمایشگاه مجازی کتاب تهران، گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با همکاری خانه کتاب و ادبیات ایران، سلسله نشست‌های را برگزار کرد؛ سومین نشست با موضوع «ادبیات عامه‌پسند؛ برآوردی از پیشینه، حال و آینده آن در بازار کتاب» با حضور آقایان دکتر محمد حنیف، دکتر مهدی کاموس، دکتر حامد صافی و با دبیری محمدحسن شاهنگی، روز چهارشنبه مورخ ۶ بهمن‌ماه جاری به صورت حضوری و مجازی تحت نرم افزار ادوبی کانکت برگزار شد.

دکتر محمد حنیف در ابتدای این نشست گفت: «‌ادبیات عامه‌پسند یا ادبیات مردم‌پسند یا ادبیات عامه یا ادبیات عوامانه یا ادبیات توده‌پسند، برشی از واقعیت‌های جامعه ماست و نباید به‌هیچ عنوان به فکر حذف آنها بود؛ این آثار برخاسته از یک ذائقه هنری است که در طی سالها از گذشته تا به امروز وجود داشته است. رویکرد‌های متنوعی در خصوص ادبیات عامه‌پسند وجود داشته است؛ برخی ادبیات نخبه‌پسند را در برابر ادبیات عامه‌پسند مطرح کرده اند و صحبت از آثار والا و فاخر می‌‌کنند و معتقدند در ادبیات عامه‌پسند تخدیر ملتها از سوی برخی حکومت ها مد نظر قرار دارد، برخی ادبیات ساده و عامه‌پسند را در برابر ادبیات جدی گذاشته اند. به هر حال ادبیات عامه‌پسند بر مبنای دانش اندک  مخاطب طرح ریزی می‌شود.»

وی ادامه داد: «در میان گونه‌های ادبیات عامه پسند، رمان های عامه‌پسند بر سبک زندگی مخاطبان تاثیر زیادی می‌گذارد و بر پایه ذوق و سلیقه و علاقه آنان پدید می‌آید. هدف اصلی این نوع ادبیات سرگرم کردن خواننده است و تلاش دارد تا به خوانندگان آن فضایی برای کنار زدن زندگی روزمره ارائه کند.»

دکتر حامد صافی در این نشست گفت: «ادبیات عامه‌پسند را نمی‌توان یک ژانر متاخر به حساب آورد؛ بلکه باید به گذشته‌‌های خیلی قبل بازگشت؛ توده مردم عموما با ادبیات تعلیمی‌ و آموزشی ارتباط خوبی برقرار می‌کنند و مخاطب بی‌واسطه و در لحظه با فحوای این متون می‌تواند رابطه برقرار سازد این در حالی است که در گونه ادبیات حماسی و غنایی این ارتباط با تاخیر صورت می‌گیرد؛ مثلا عموم مردم با شاعری مثل خاقانی نمی‌توانند ارتباط برقرار کنند چراکه او صرفا به دنبال تفاخر هنری بوده است. در دوره مشروطه ما شاهد نزدیک‌ترین نوع ارتباط مردم با ادبیات هستیم این وضعیت به پیشبرد نهضت مشروطه کمک می‌کند و گام در بیان آرزوها و نارسایی‌های اجتماعی و سیاسی می‌نهد؛ به گونه‌ای که می‌توان گفت مهم‌ترین رسانه در این زمان ادبیات بوده است که به تهییج مردم کمک می‌کرده است. در دوره معاصر پای اقتصاد و سیاست به ادبیات باز می‌شود و نویسنده از نوشتن آثار خود هدف کسب درآمد دارد و انگیزه‌های اقتصادی در این وضعیت تعیین کننده می‌شوند؛ در این شرایط این ذائقه مردم است که به قلم جهت می‌دهد در حالی که این قلم است که باید به ذائقه های مردم جهت دهد؛ در این وضعیت هدف فروش بیشتر می‌شود تا در قبل آن، پول بیشتری نصیب صاحب اثر گردد. این شرایط در رمان های عامه‌پسند و اشعار عامه‌پسند وجود دارد. حتی در شعر هیات بعضا مشاهده می‌شود که با هدف جذب حداکثری مخاطب اقدامات غیر جالبی صورت می‌گیرد این مساله در دیدار اخیر رهبر انقلاب با مداحان نیز مورد اشاره قرار گرفت.»

وی ادامه داد: «متاسفانه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران براساس ذائقه مردم عمل می‌کند و تولید دارد؛این رویکرد فی‌نفسه بد نیست اما وظیفه هنر و ادبیات چیز دیگری است و در دراز مدت اتفاق خوبی رخ نمی‌دهد. از سوی دیگر ارتباط دو سویه برخی مولفان با مخاطبان در فضای مجازی  از حیث زبانی اشکالاتی را ایجاد می‌کند و ذائقه مخاطب دست‌کاری می‌شود ما در واقع با چالش‌های جدی در حوزه زبان فارسی مواجهیم که نه برای ناشر و نه برای نویسنده مهم نیستند؛ حتی ناشران معتبری مثل سخن اخیرا رو به انتشار آثار عامه‌پسند نموده اند تا فروش خودشان را بیشتر کنند و در این مهم آسیب های وارده به زبان فارسی برایشان کمترین اهمیتی ندارد.رهبر انقلاب اشاره می‌کنند که ما در قبل انقلاب، شاعران خوبی مثل اخوان و نیما را داشته‌ایم اما اشکال اینها بوده است که مردم حرف‌شان را نمی‌فهمیده‌اند.شاعر و نویسنده ،متعهد باید باشد و نسبت به ادبیات و جامعه پیرامونی خود تکلیف دارد.

دکتر مهدی کاموس در این نشست گفت: «‌فرانکفورتی‌ها در رویکرد صنعت فرهنگی، رمان عامه‌پسند را در خدمت هژمونی سرمایه‌داری، یکسان‌سازی مخاطبان و توده‌سازی آنها و مانع آزادی در تفکر می‌دانند؛ اما در رویکرد مطالعات فرهنگی و مکتب بیرمنگام، ‌‌این دسته از نئومارکسیست‌ها دیدگاه متعادلی نسبت به فرانکفورتی‌ها دارند و رمان عامه‌پسند را بازتاب جامعه و قرائت غیر رسمی ‌از جامعه می‌دانند و مطالعه رمان‌‌های عامه‌پسند را به دلایل آموزش، سرگرمی‌و بازتاب زندگی روزمره افراد جامعه مهم تلقی می‌کنند. بیشتر رمان های عامه‌پسند ما رمان های عامه‌پسند عاشقانه است که در انها محورهای ثابتی مثل احساسات ،خیر وشر، فرد محوری، زندگی بر بر پایه شانس و سرنوشت و تقدیرگرایی، استفاده مکرر از کلیشه ها و… به چشم می‌خورد. داستان‌های ادبیات عامه‌پسند معمولاً شخصیت ندارند و روی تیپ بنا شده‌اند. همچنین زبان به کار برده شده نیز ساده است. صنعت نشر کتاب در ایران برای بقای خود ناگریز از چاپ کتاب عامه‌پسند است و در غیاب کتاب‌های والا و مخاطبین این کتاب‌ها، ناگزیر از توجه به کتاب عامه‌پسند است.پس از انقلاب توجه به رمان های عامه‌پسند در ابتدا متوقف شد؛در دولت اصلاحات این حوزه دوباره اوج گرفت و آثار زیادی در این مقطع تولید شدند در دولت اعتدال نیز این رمان‌‌ها از سوی مسئولین مربوطه مورد اقبال واقع شد.»

کاموس در بخش دیگری از این نشست ابراز داشت: «‌بنده با این حرف که ادبیات عامه‌پسند یک بار مصرف اند، موافق نیستم ما باید پاسخ به این سوال مهم را در نظر داشته باشیم که ادبیات عامه‌پسند در بازار کتاب امروز ما چه جایگاهی دارند. در سال‌های اخیر، فضای سایبری به خصوص‌‌اینستاگرام فرصتی برای اینستا-رمان و پاورقی‌های جدید فراهم کرده که من‌‌این گونه جدید را رمان‌های فالوور بگیر می‌نامم.‌‌ این رمان‌ها هر روز در پست‌های کوتاه مانند پاورقی‌های روزنامه‌های قدیم توانسته‌اند با تعلیق بعد چه اتفاقی می‌افتد و عموما در بستر لذت‌های بدن، هواداران زیادی را جذب و تعداد فالوورها را زیاد کنند. با‌‌اینکه بسیاری از ‌‌این فالوورها لایک می‌کنند و پست می‌گذارند و بی صبرانه برای پست بعدی نویسنده انتظار می‌کشند؛ اما من‌‌این خرده روایت‌های توصیفی را فالور پسند نمی‌نامم زیرا بر اساس ذوق، سلیقه و قریحه ادبی و فرهنگی جامعه، مخاطبان را جذب نمی‌کنند بلکه بر اساس امیال غریزی و عطش خواستن بدن، فالوورها را نگه می‌دارند. د ر‌‌این بخش مسائل زیادی در رمان‌های مشهور به ‌هات و رمان‌های ارباب رعیتی دیده می‌شود که بحث جداگانه‌ای را می‌طلبد.»

وی گفت :«بحث بین عامه‌پسند و والا ریشه تاریخی دارد و از افلاطون و ارسطو با تمایز بین شعر و کمدی آغاز می‌شود. در واقع،‌ بحث بین امر عامه‌پسند و امر والا، بحثی گفتمانی است که از طریق تضادها تبیین می‌شود، ‌هر چند که هسته و شاکله آنها یکی است. به عبارت دیگر،‌ اگرچه رمان عامه‌پسند ویژگی‌ها خاص خود را دارد اما در قیاس با رمان نخبه گرا و والا به روشنی شناخته و  درک می‌شود. رمان عامه‌پسند‌‌ایرانی رمانی است که نسبت معقولی با فلسفه و هویت رمان برقرار کند، به مسائل واقعی مردم در فرهنگ عمومی‌بپردازد و هویت انسان‌‌ایرانی در آن نمود داشته باشد. در واقع، در‌‌این بعد رمان عامه‌پسند‌‌ایرانی، رمانی است که در آن به زندگی روزمره خانواده‌‌ایرانی و تاریخ اجتماعی آن پرداخته شده و هویت‌‌ایرانی (دینی، سنتی، مدرن و عاطفی) در آن دیده شود.»

محمد حسن شاهنگی در این نشست گفت: «آمار نشر کتاب  در دهه اخیر در ایران گویای آن است چاپ کتاب و تجدید چاپ ادبیات عامه‌پسند قابل توجه است و به همین دلیل ناشران نمی‌توانند از این طیف ادبیات به راحتی عبور کنند. اکثریت خوانندگان و نویسندگان این آثار را زنان تشکیل می دهد؛ به عبارت دیگر یکی از دلایل اصلی خوش فروشی این اثار نزدیکی فکری جهان‌بینی تولید کننده و مصرف کننده است؛ در همین جا باید به این مطلب اشاره نمود که رگه‌هایی از رویکرد‌های فمنیستی به همین خاطر در برخی آثار رمان‌های عامه‌پسند نفوذ کرده است؛ آثار زنانه ای که بی تفاوتی و بیگانگی و تقابل با جهان مردانه را در دستور کار خود قرار می‌دهند. البته کتاب های عامه‌پسند در ایران محدود به رمان نیست. کتاب های عامه‌پسند روانشناختی، خودیار و…در کنار رمان های عامه‌پسند، در بازار نشر ایران حضور دارند که وجود آنها در چرخه نشر قابل توجیه است البته در این ساحت باید مراقبت های لازم چه در عرصه کمی و کیفی به عمل برآید تا شاهد مسائل حاشیه‌ای نشویم.