نقدِ عاقلانه، عالمانه، عادلانه و سخن شناسانه (بایدها و نبایدها)

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجت‌الاسلام و المسلمین محمدجواد رودگر مدیر گروه فلسفه پژوهشگاه در یادداشتی، مطالبی را به بهانه نقد آرای عالم ربانی و سالکِ توحیدی علامه حسن زاده آملی در فضای مجازی بیان کرد که بدین شرح است:

ارتحال جانگداز علامه زمان ما و دانشمندِ ذوفنون دورانِ حاضر “صبرجمیل” می خواهد که به حقیقت تجربه چنین صبری صعب است و مستصعب. این روزها در فضای مجازی نقد و نقض و ابرام های شگفت انگیز که گاهی از رهگذر “جهل علمی” و گاهی “جهالت عملی” و بسیار روزنامه ای و در برخی موارد و مواقع خیلس سطحی  منتشر شده و می شود. غرض بستن باب نقدِ عالمان، عاقلانه و عادلانه علامه و اندیشه و آرای آن بزرگمرد عرصه معرفت در ساحات گوناگون معرفت دینی و علوم متکثر تجربی، تجریدی و تجردی نیست. علامه نیز مانند هر متفکری باید نقد شود که البته با نقدهای آگاهانه و منصفانه در حوزه های مختلف، اندیشه و آرایش بیشتر و بهتر شناخته شده و نوآوری های علمی اش متجلی خواهد شد و بایسته است از ناقدانی از این سنخ قدردانی کرد، لکن نقدهای غیرمتخصصانه، غرض ورزانه، متحجرانه و قشریگرایانه، حسودانه و ژورنالیستی مایه نگرانی، گم شدن حقایق وجودی آن حکیم متآله، عارف توحیدی، عالمِ ربانی و متکلم، ادیب، ریاضیدان و منجم ماهر و باهر که از نوادر روزگار بوده اند، خواهد شد. اکنون متواضعانه و دلسوزانه درخصوص نقدِ علمی، منطقی، اخلاقی و همراه با عدل و انصاف به ویژه در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، نکاتی را متذکر می شوم:

فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتّبعون احسنة اولئک الذین هدیهم الله و اولئک هم اولوا الالباب”(زمر-۲۰)

بشارت بده بندگان مرا، آنان که سخن را استماع می کنند. بعد چکار می کنند؟ آیا هر چه را شنیدند همان را باور می کنند و همان را به کار می بندند، یا همه را یک جا رد می کنند؟ «فیتبعون احسنه»، نقادی می کنند، سبک سنگین می کنند، ارزیابی می کنند و آن را که بهتر است انتخاب می کنند، و آن انتخاب بهتر را پیروی می نمایند. آن وقت می فرماید: چنین کسانی هستند که خدا آن ها را هدایت کرده (و هدایت الهی یعنی، استفاده از نیروی عقل) و اولئک هم اولوا الالباب، اینها به راستی صاحبان عقل هستند. این، دعوت عجیبی است. حضرت خطاب به هشام این طور می فرماید: «یا هشام ان الله تبارک و تعالی بشر اهل العقل و الفهم فی کتابه فقال» خدا اهل عقل و فهم را بشارت داده و فرموده:”فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه”(اصول کافی، ج ۱، ص ۱۴؛ تحف العقول، ص ۳۸۴) از آیه و حدیث یاد شده چنین برداشت می شود که یکی از بارزترین صفات عقل برای انسان تمییز دادن و جدا کردن است، جدا کردن سخن راست از سخن دروغ، سخن ضعیف از سخن قوی، سخن منطقی از سخن غیر منطقی، و خلاصه غربال کردن. عقل آن وقت برای انسان عقل است که به شکل غربال دربیاید، یعنی هر چه را که وارد می شود سبک سنگین کند، غربال کند، آن هایی را که به درد نمی خورد دور بریزد و به درد خورها را نگاه دارد

حدیث دیگری نیز هست که ظاهرا از پیغمبر اکرم بوده و ناظر به همین مطلب است. حضرت می فرماید: «کفی بالمرء جهلاً أن یحدث بکل ماسمع؛ برای جهالت انسان همین بس که هر چه می شنود نقل کند”(جامع الصغیر، ج ۲، ص ۹۰ ).

معنای نقد

نقد به معنای سنجش و ارزیابی یک دیدگاه براساس ترازوی منطقی، در طراز علمی و معقول در راستای تعیین اعتبار، صحت و دقت آن بر مبنای ملاک های علمی، معیارهای عینی و موازین همگانی است. بنابراین نقادی و انتقاد کردن به معنای عیب گرفتن نیست، بلکه معنای انتقاد، یک فکر، اندیشه و یا رفتاری را در محک قرار دادن و به وسیله محک زدن به آن، سالم و ناسالم را تشخیص دادن است. یا نقد عقلانی یعنی جدا کردن سخن راست از سخن دروغ، سخن ضعیف از سخن قوی، سخن منطقی از سخن غیر منطقی، و خلاصه غربال کردن. یعنی عناصر درست را از عناصر نادرست جدا کردن. فرق است میان اینکه انسان از دو سخن، درستش را بگیرد و نادرستش را رها کند، و بین تجزیه کردن یک سخن، که انسان عناصر درستش را بگیرد و عناصر نادرستش را الغاء کند، و این قدر تشخیص داشته باشد، که بگوید: از این سخن این قسمتش درست است و این قسمتش نادرست. و این، همان مطلبی است که در روایات از آن تعبیر به نقد و انتقاد شده است و اندیشمندانِ هوشمند اولین منتقدان آرای خود هستند(ر. ک:مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت، ص ۴۲).

باید و نبایدهای نقد

نقدِ معیار و معیارها نقد معقول و اخلاقی دارای “باید و نباید”های علمی، اخلاقی و اجتماعی هستند که به برخی از آنها اشاره می شود:

۱- داشتن صلاحیت علمی و اخلاقی نقد اندیشه و تفکرِ اندیشمندان و متفکران.

۲- سخن شناسانه و سخن سنجانه باشد(سخنِ اهل آن سخن را بشناسد و سپس به سنجش سخن بپردازد. به بیان دیگر اول فهم سخن، آنگاه نقد سخن) در این زمینه احادیث زیاد و عجیبی داریم. یکی این است که در روایات ما از حضرت مسیح(ع) روایت شده که می فرمود: «خذ الحق من أهل الباطل ولا تأخذ الباطل من اهل الحق» (بحارالانوار، ۹۶، ح ۲)، که در اینجا ظاهرا توجه به این است که شما به گوینده سخن توجه نداشته باشید، بلکه سخن شناس باشید، تکیه تان روی گوینده سخن نباشد، ای بسا حق را از اهل باطل بشنوید، بگیرید، و ای بسا باطل را از اهل حق بشنوید، نگیرید. شاهدم این جمله آخر است که فرمود: «کونوا نقاد الکلام، صراف سخن باشید(ر. ک:مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ج ۱، ص ۴۳).

۳- موضِع شناسی نقد و موضِع گیری منطقی(بدین معنا که چه موضع و موضوعی را مورد نقد قرار می دهد؟ آن را شناخته و نسبت بدان موضع گیری کند).

۴- زبان شناسی متعلقِ نقد(زبانِ دانش مورد نقد را بشناسد و بداند. یعنی نقد عرفانی باید با دانش و زبان عرفان و نقد فلسفی، با دانش و زبان فلسفه باشد)

۵- نقد انگیخته نه انگیزه (نقدِ انگیخته و ره آورد فکری و علمی نه نقدِ انگیزه و نیت متفکر و عالم(مگر در موارد خاص) به بیان دیگر نقد قول نه قائل یا نقد سخن نه سخنگو و اجتناب از مغالطه انگیزه و انگیخته)

۶-    هدفِ نقد، نقد نظریه باشد نه تخطئه صاحب نظریه.

۷- نقد بی طرفانه بوده و جانبدارانه نباشد.

۸-  داشتن شرح صدر در نقد علمی و در نتیجه عدمِ شتاب زدگی در نقد آرای یک متفکر.

۹- مبتنی بر حکمت، موعظه و جدل احسن باشد، زیرا قرآن کریم با کمال صراحت می گوید: مردم را به راه خدا از طریق حکمت و برهان عقلی و علمی دعوت کن ادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن (نحل، آیه ۱۲۵). در واقع وظیفه داریم به ابزار و سلاحِ نقد یعنی حکمت؛ یعنی سلاحِ منطق و عقل در مسائل ماوراء الطبیعه مجهز باشیم(ر. ک: مرتضی مطهری، مقالات فلسفی، ج ۲، ص ۱۰).

۱۰-موضوعات و مسائلِ مورد نقد لازم، مفید و ثمر بخش باشند.

۱۱-فضای نقد مناسب و شیوه آن سالم و سازنده و مبتنی بر اصول اخلاق و منطق باشد.

۱۲-تبحر، تخصص و مهارت کافی در موضوعِ نقد.  امام علی (ع) در نامه ی خود به امام حسن (ع) چنین می فرماید : پس اگر دانستن چیزی … بر تو دشوار گردد آن دشواری را از نادانی خود به حساب آر! چه تو نخست که آفریده شدی نادان بودی سپس دانا گردیدی. وچه بسیار آنچه نمی دانی و در حکم آن سرگردانی، و بینشت در آن راه نمی یابد سپس آن را نیک می بینی و می دانی(نهج البلاغه- نامه ۳۱).

۱۳-نزاهت از حب و بغض در نقد اندیشه.

۱۴-حلم و بردباری در نقد.

۱۵-حاشیه گریزی و دوری از مباحث غیر مرتبط.

۱۶-پرهیز از ظن و گمان های نادرست.

۱۷-عدم توسل به تهمت و افترا درنقد.

۱۸-دوری از سیاست زدگی در نقد اندیشه اندیشمندان. مقام معظم رهبری در جایی دیگر می فرمایند:

«عزیزان من! روی مسائل فکر کنید تا به نتیجه برسید. نهضت آزاد فکری که من پیشنهاد کردم در دانشگاه و حوزه راه بیفتد، برای همین است. تریبون های آزاد بگذارند و با هم بحث کنند؛ منتها نه متعصبانه و لجوجانه و تحریک شده به وسیله جریان های سیاسی و احزاب سیاسی که به فکر آینده کوتاه مدت و مقاصد خودشان هستند و برای انتخابات و امثال آن از جوان ها استفاده می کنند؛ بلکه برای پخته شدن، ورز خوردن و ورز دیده شدن و با هدف آماده شدن برای ادامه این راه طولانی و دشوار، اما بسیار خوش عاقبت» (بیانات ۱۹/۲/۱۳۸۴٫).

۱۹-دوری از ادبیات روزنامه ای در نقدهای علمی.

۲۰-نقدِ مخلصانه و برای رضای خدا و مصلحانه نه مخرب و مغرضانه. به بیان دیگر نقدِ سازنده.

۲۱-رعایت حرمتِ نقد شونده و صیانت از شخصیت علمی، معنوی و اجتماعی اش تا با نقد نادرست سرمایه های اجتماعی را از بین نبریم.

۲۲-اجتناب از داوری های توهمی و خیالی که پشتوانه معرفتی و استدلالی ندارند.

۲۳-بهره گیری از ادبیات گفتاری و نوشتاری متین و موثر یا روش صحیح در مقام بَیان و بَنان.  به بیان دیگر حرفِ خوب(کیفی و شاکله ای) و خوب حرف زدن(کمی و شکلی) یا قول معروف و سخن سدید را نرم گوئی و نرم نویسی در مقام هدایت و تربیت رعایت کند(ر. ک: طه-۴۴) تا در واقع  براساس آیه:” ولتکن منکم امة یدعون الی الخیرویامرون بالمعروف وینهون عن المنکرویسرعون فی الخیرات واولئک هم المفلحون (و باید از میان شما گروهی [مردم را] به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتی بازدارند و آنان همان رستگارانند(آل عمران آیه ۱۰۴) نقد مصداق امربه معروف و نهی از منکر باشد.

با عنایت به باید و نبایدهای یاد شده که براساس منطق وحی، اخلاقِ اسلامی و موازین علمی مطرح شده اند لازم است به نقدِ بزرگان، اهالی تفکر و صاحبانِ نظر و نظریه اهتمام ورزید تا نتیجه نقد و تضارب آراء تولید ادبیات علمی بالاتر  والاتر در ساحات مختلف علمی، معرفتی و دینی باشد. در پایان با عطف توجه به “جهاد تبیینی” در فضای مجازی توجه عزیزان را به باید و نبایدهای تعیین شده در فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری جلب می کنم:” بایدهای تبیین و افشای حقایق:

✅ منطقِ قوی

✅ سخنِ متین

✅ عقلانیت کامل

✅ همراه با زینت عاطفه و عواطف انسانی

✅ به‌کارگیری اخلاق

نبایدهای تبیین و افشای حقایق:

❌ دشنام

❌ تهمت

❌ فریب

❌ دروغ

(بیانات ۵/۷/۱۴۰۰)