به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، منظومه فکری آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی، به همت پژوهشکده حکمت و دین پژوهی به قلم روان حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه در ۱۴۰۰ صفحه مراحل پایانی خود را پشت سر گذاشته و آماده چاپ است.
استاد عبدالحسین خسروپناه عضو هیات علمی پژوهشگاه طی گفتگویی به تبیین این اثر ارزشمند پرداخت و گفت: دین مبین اسلام با جامعیت و جاودانگی که دارد؛ در بردارنده مباحث بینشی، دانشی، نگرشی، انگیزشی، منشی و کنشی است. این جامعیت در قرآن و سنت نبوی و علوی و ولوی باعث شد تا متفکران، علما، محدثان، فقها، متکلمان و حکمای الهی، علوم اسلامی از جمله حکمت، کلام، فقه، اصول، تفسیر و حدیث و… را از منابع و آموزههای اسلامی استنباط، استخراج و استفاده کنند. این علوم اسلامی در کنار حکمت نظری و حکمت عملی برگرفته از عقل و تجربه، نقش مؤثری در تمدن سازی داشتند. اصحاب پیامبراعظم (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) با شاگردی در مکتب اهل بیت توانستند آغازگر تولید علوم اسلامی باشند و سپس اندیشمندانی مانند محمد بن یعقوب کلینی، شیخ صدوق، فارابی، بوعلی سینا، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ اشراق، خواجه نصیرالدین طوسی، شیخ بهایی، میرداماد و ملاصدرا تا صاحب جواهر و شیخ انصاری و آخوند خراسانی و علامه طباطبایی و امام خمینی و آیت الله العظمی خویی و آیت الله العظمی خامنه ایی در توسعه و گسترش علوم اسلامی ناظر به نیازها و مقتضیات زمان، نقش مهمی داشته باشند.
عضو هیات علمی گروه فلسفه پژوهشگاه افزود: یکی از شخصیتهای برجسته علمی و فقهی که در گسترش نظامات اسلامی، نقش مؤثری داشته است؛ آیت الله العظمی مکارم شیرازی است که با تألیف آثار فراوانی در حوزه فقهی و اصولی و تفسیری و حدیثی و کلامی، عرفانی و اجتماعی در تعلیم و تربیت اسلامی نوجوانان و جوانان و میانسالان و پیران و زنان و مردان مسلمان مؤثر باشند. وقتی نگارنده برای شرکت در درس خارج فقه و اصول به قم مشرف شد؛ پس از تحقیق و کاوش و کنکاش به استادان فرهیخته ای رسید که یکی از آنها آیت الله العظمی مکارم شیرازی بود که درس فقه معظم له، روان، دقیق، جامع و اجتهادی و شاگرد پرور بود. انس در دوران نوجوانی و جوانی به آثار اعتقادی و تفسیر نمونه استاد در ذهنم تجلی کرده بود. این تجلی ذهنی و تحقیق علمی سبب شد تا سالهای متمادی در مدرسه این متکلم مفسر فقیه بهره مند گردد.
وی همچنین در خصوص شکل گیری ایده نگارش این اثر گرانسنگ گفت: اندیشه طرح تدوین منظومه فکری آیت الله العظمی مکارم شیرازی هنگامی آغاز شد که هر دو کتاب منظومه فکری امامین انقلاب اسلامی در همایش کتاب سال حوزه برگزیده شدند و منتظر دریافت جایزه کتاب سال حوزه علمیه از دستان مبارک این مرجع تقلید بودم. ناگهان به صورت غیرمترقبه در ذهن و دلم، این طرح خطور کرد و پس از تأمل در آثار وی به این نتیجه رسیدم که هر سه ساحت نظامات بینشی، منشی و کنشی در آثار معظم له وجود دارد و می تواند برای تعلیم و تربیت اسلامی اقشار مختلف جامعه مفید باشد. پیشنهاد کتبی بنده محضر استاد بزرگوار ارسال گشت. اجابت استاد معظم باعث شد تا با توکل به خدای متعال و توسل به اهل بیت عصمت و طهارت به ویژه حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها)، طراحی جامع تر منظومه فکری آیت الله العظمی مکارم شیرازی انجام شود و مدخلهای چهلگانه با مطالعه گسترده آثار استاد، کشف و تدوین گشت و سرفصلهایی برای هر یک از مدخلها و نیز نویسنده آن، تعیین گردید و سپس در شورای علمی به تصویب رسید. سپس با هدایتگری لازم محققان، تأیید ساختار هر مدخلی از ایشان خواسته شد تا مقالات را تدوین کنند و پس از ارزیابی دقیق مدخل های ۴۰ گانه تائید نهایی گردید.
خسروپناه در خصوص روش تحقیق منظومه فکری آیت الله العظمی مکارم شیرازی تصریح داشت: روش پژوهش در این اثر علمی، توصیفی و اجتهادی و منظومه ای است. تبیین روش شناسی این تحقیق نیاز به توضیح روش و روش شناسی دارد که به شرح ذیل بیان می گردد. روش تحقیق به معنای عام عبارت است از ابزار گردآوری اطلاعات و فهم و توصیف و داوری نظریه و میتوان روش تحقیق به معنای عام را بر دو بخش فن تحقیق و روش تحقیق خاص تقسیم نمود:
۱- فن تحقیق یعنی ابزار گردآوری اطلاعات که آن را به میدانی و کتابخانه¬ای و میدانی را به نمونه پژوهی، پیمایشی و آزمایشی منشعب می سازند.
۲- روش تحقیق به معنای خاص؛ یعنی ابزار توصیف و داوری و فهم که آن را به لحاظ های مختلف تقسیم می کنند.
روش تحقیق به معنای خاص، از یک لحاظ به روش توصیفی، روش تعلیلی، روش تحلیلی، روش استدلالی و روش نقدی منشعب می گردد. روش توصیفی به گزارش نظریه یا پدیده و روش تعلیلی به بیان علتها و عوامل روان شناختی و جامعه شناختی پیدایش و بسط نظریه و روش تحلیلی به کشف پیش فرضها و لوازم و ملزومات نظریه و روش استدلالی به مدلل ساختن باور یا کشف مطابقت با واقع و روش نقدی به آسیب شناسی نظریه رقیب می پردازد.
روش استدلالی، همان ابزار تبدیل باور به باور صادق موجه و مدلل است که به ابزارهای عقلی، تجربی، نقلی (اعم از تعبدی و تاریخی) و حضوری تقسیم پذیر است. روش تحقیق به معنای خاص به لحاظ دیگری، به روش هرمنوتیکی، روش پدیدارشناختی، روش ساختارگرایی و روش گفتمانی دسته بندی می شود. شایان ذکر است که روش های توصیفی، تعلیلی، تحلیلی، استدلالی و نقدی ابزارهایی هستند که هویت معرفتی و دفاعی نظریه را تأمین می کنند؛ اما روش های هرمنوتیکی، پدیدارشناختی، ساختارگرایی و گفتمانی، ابزارهایی هستند که هویت تفهیمی و تفهمی نظریه را بدست می آورند.
وی همچنین در خصوص ساختار منظومه ای اندیشه آیت الله العظمی مکارم شیرازی نیز ابراز داشت: مجموعه آثار منتشره استاد علامه مکارم شیرازی از جمله تفسیر نمونه، پیام امام امیرالمؤمنین، انوارالفقاهه، انوارالاصول، دایره المعارف فقه مقارن و عرفان اسلامی، جهت استخراج عناوین اصلی و فرعی ساختار منظومه فکری، ملاحظه و بررسی گردید و فهرست مطالب به شرح ذیل مصوب گردید.
بخش نخست: شخصیت علمی، سلوکی و اجتماعی شامل: فصل اول: زیست نامه علمی و سیر تطور منظومه فکری فصل دوم: خدمات فرهنگی و اجتماعی فصل سوم: منش و سلوک سیاسی بخش دوم: منطق اسلام شناسی فصل چهارم: معرفت شناسی فصل پنجم: روش شناسی اعتقادی فصل ششم: روش شناسی اجتهادی فصل هفتم: روش شناسی تفسیری فصل هشتم: روش شناسی تاریخی بخش سوم: نظام جهان بینی اسلامی فصل نهم: خداشناسی فصل دهم: دین شناسی فصل یازدهم: اسلام شناسی فصل دوازدهم: قرآن شناسی فصل سیزدهم: حدیث شناسی فصل چهاردهم: انسان شناسی فصل پانزدهم: نبوت شناسی فصل شانزدهم: امامت و مهدویت شناسی فصل هفدهم: جهان شناسی فصل هجدهم: طبیعت شناسی فصل نوزدهم: دنیاشناسی فصل بیستم: آخرت شناسی بخش چهارم: نظامهای منشی و رفتاری اسلام فصل بیست و یکم: عبادت شناسی فصل بیست و دوم: گناه شناسی فصل بیست و سوم: نظام فقهی و احکام اسلامی فصل بیست چهارم: نظام اخلاق اسلامی فصل بیستم و پنجم: نظام تعلیم و تربیت و تبلیغ اسلامی فصل بیست و ششم: نظام عرفان اسلامی فصل بیست و هفتم: سبک زندگی اسلامی
بخش پنجم: نظامهای اجتماعی اسلام فصل بیست و هشتم: نظام خانواده اسلامی فصل بیست و نهم: نظام اجتماعی اسلامی فصل سیام: نظام فرهنگی اسلام فصل سی و یکم: نظام مدیریتی اسلام فصل سی و دوم: نظام سیاسی اسلام فصل سی و سوم: نظام اقتصادی اسلام فصل سی و چهارم: نظام حقوقی اسلام فصل سی و پنجم: نظام سلامت اسلام فصل سی و ششم: نظام قضایی اسلام فصل سی و هفتم: نظام امنیتی- دفاعی اسلام بخش ششم: نظام غایی اسلام فصل سی و هشتم: عدالت و رفاه اجتماعی فصل سی و نهم: پیشرفت و تمدن فصل چهلم: حیات طیبه و قرب و کمال الهی
وی در پایان تصریح داشت: سپاس فراوان از همه عزیزانی که به بنده، جهت آماده سازی و نشر این اثر کمک و حمایت کردند؛ به ویژه از استاد ذوفنون علامه آیت الله العظمی مکارم شیرازی که علاوه بر اذن در تألیف و تحقیق این اثر، حمایتهای علمی و معنوی به نگارندگان داشتند و دفتر خود را مکلف به همکاری با منظومه نمودند و نیز ریاست محترم پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که در سامان یابی این اثر حمایت معنوی داشتند. همچنین سپاسگزار شورای علمی منظومه آقایان حجج الاسلام و المسلمین احمد قدسی و محیالدین مکارم شیرازی، محمد جواد رودگر، سعید داودی لیمومی ، محمد عرب صالحی هستم و نیز جناب حجت السلام و المسلمین حمید ملکی که زمینه ساز نخستین این پژوهش شدند. ارزیابان متعددی در این پژوهش همکاری کردند که بسیار سپاسگزارشان هستم، اسامی ارزیابان این مقالات علاوه بر این اینجانب به شرح ذیل است: آقایان و حجج الاسلام و المسلمین اسماعیلی، محی الدین مکارم، جولایی فر، عرب صالحی، بهارلویی، سیدی نیا، یوسفی، داوودی، رمضانی، رودگر، عالی، سید باقری، بابایی، شاکرین، جبرئیلی، جواهری، مومنی.
خداوند را شاکرم که توانستم با همکاری جمعی از دانشمندان فرهیخته، گام کوچکی در معرفی شخصیت علمی آیت الله العظمی مکارم شیرازی بردارم و منظومه فکری معظم له را بعد از منظومه فکری امامین انقلاب اسلامی به جامعه علمی عرضه کنم. امید است با ترجمه این اثر، علاقمندان به شناخت اسلام جامع نگر نیز از این منظومه بهره مند گردند. این مسکین، منظومه فکری آیت الله العظمی مکارم شیرازی را به معظم له تقدیم میکنم که عمری مجاهدانه و خالصانه، زیست و انسانها را تربیت کرد و خدمات اجتماعی متعددی به مردم نمود. ان شاء الله تعالی حضرت حجت ابن الحسن ارواحنا لتراب مقدمه الفداء، این اثر را پذیرا باشد و دعاگوی این کمترین باشد.
همچنین آیت الله العظمی مکارم شیرازی نیز تقریظی بر این کتاب ارزشمند زده اند که در ادامه می خوانید:
دامنه علوم و دانش های بشری در روزهای نخست بسیار محدود و اندک و کم حجم بود که شاید همه آنها را می شد در برگ هایی انگشت شمار جای داد، اما بشر فعال و پر تلاش در این راه، آرام نگرفت و به راه خود ادامه داد، آن چنان که هر روز دامنه معلومات او توسعه یافت.
با گذشت زمان، علوم و دانش های انسانی به قدری اوج گرفت که در یک کتاب قرار داده شد و این کتاب شاخه های علوم او را در خود داشت، با این همه، به آن قناعت نکرد و به تلاش خود همچنان ادامه داد تا سرانجام علوم مختلفی پیدا شد که هر کدام عرصه خاص خود را می طلبید، اکنون به گونه ای علم و دانش بشر پیشرفت کرده که می گویند در برخی از کتابخانه های معروف دنیا آن قدر کتاب هست که برای دستیابی به کتاب مورد نظر باید سوار اتومبیل شد تا بتوان آن را پیدا کرد. به یقین این شعله همچنان پرفروغ خواهد ماند و علوم و دانش ها به جایی که باور کردنش برای ما دشوار است، خواهد رسید.
انسان در پیشرفت هر یک از علوم – چنان که اشاره شد – به یک شاخه بسنده نکرد؛ بلکه برای آن شاخه هایی سامان داد تا آنجا که تصویر و تدوین هر شاخه نیاز به کتابهای متعدد و پرشمار پیدا کرد.
از باب نمونه فقه که از علوم مادر است به شاخه های متعددی مثل کتاب الطهاره، الصلاه و نیز به فقه مقارن و غیر مقارن تقسیم شده است و یا علم تفسیر که به تفسیر عقلی و تفسیر نقلی و تفسیر موضوعی و تفسیر ترتیبی و علم کلام به علم کلام عقلی و نقلی تقسیم شده است، حتى علومی که جنبه مقدماتی دارد مانند ادبیات به صرف، نحو، اشتقاق و بلاغت تقسیم گردید و علم حدیث به علم رجال، علم مصطلح الحدیث و درایه الحدیث منقسم شده است.
نکته حائز اهمیت این است که همه دانشمندان و علمای برجسته در تمام شاخه ها، ورود پیدا نکرده اند، برخی به یک شاخه علم مثلا فقه یا تفسیر یا کلام یا فلسفه قناعت نموده اند ولی برخی دیگر که دارای افقی وسیع تر و استعداد ذاتی مخصوص بودند به چندین علم ورود پیدا کرده اند، به این ترتیب یک مجموعه معرفتی دانشورانه از خود به یادگار گذاشتند. گفتنی است که این مجموعه دانشی به صورت علوم پراکنده نیست؛ بلکه هرکدام بر اساس نظمی خاص در جایگاه مناسب خود قرار گرفته است.
از این رو اگر کسی بخواهد نظر دانشمندی را به خوبی درک کند باید شاخه های مختلف علمی او را مورد مداقه قرار دهد، مثلا شیخ طوسی هم در تفسیر ورود پیدا کرده است و هم در علم کلام و هم در علم فقه و علم اصول و علوم حدیث و رجال. اگر بخواهیم نظر او را در یک مسأله دریابیم باید آن مسأله را در چارچوب منظومه معرفتی او دریافت کنیم؛ نه جدای از این چارچوب.
اینجانب توفیق داشتم که از آغاز جوانی در میدان های مختلف علمی به تلاش و کوشش بپردازم که خوشبختانه مورد اقبال بسیار دانشوران قرار گرفت؛ به گونه ای که اکنون آثار ما – الحمدلله – یک مجموعه منسجم و هماهنگ را تشکیل می دهد. فی المثل فقه ما جدای از اصول و تفسیر و علم کلام و علوم حدیث نیست، چنان که تفسیر ما گسسته از علوم حدیث و علم کلام و فقه و اصول نیست و علم کلام ما هم جدای از تفسیر و علوم حدیث و اصول فقه نمی باشد؛ همه اینها یک بافت درهم تنیده و اندام وار را به نمایش می گذارد، و به اعتراف کارشناسان – و به فضل الهی – این مجموعه متصف به نوآوری، ابتکار، ایده ها و سبک و سیاق های تازه است.
فاضل ارجمند جناب حجت الاسلام خسروپناه با همکاری جمعی دیگر از فضلای حوزه توانسته اند تا آنجا که امکان داشته، این منظومه را از بطن آثار اینجانب استخراج کنند و در چشم اندازی روشن و در خور توجه و خواندنی در آورند؛ من از ایشان و تمام کسانی که وی را یاری کرده، در پیدایش این منظومه، مؤثر بوده اند رسما تشکر می کنم و اجر آنها را با خداوند بزرگ می دانم؛ به یقین اگر تلاش های بی وقفه آنها نبود این اثر سودمند و پرثمر به این صورت شکل نمی گرفت.