صدرالمتألهین و تأملی در خاستگاه مصائب اهل بیت(ع)

صدرالمتألهین و تأملی در خاستگاه مصائب اهل بیت علیهم السلام
نوشتاری از محمدعلی اردستانی عضو هیات علمی گروه فلسفه پژوهشکده حکمت و دین پژوهی

صدرالمتألهین، غرور به علم ظاهر و عمل بی اصل را علت شقاوت مردودان، و نفاق و فریب اهل مکر و ریا و غدر و حیله کسانی که تظاهر به علم و تقوی کرده اما اهل آنها نبوده را خاستگاه مصائب اهل بیت – علیهم السلام – دانسته است.

ایشان هشدار می‌دهد که زنهار که به علم ظاهر و صلاح بى بصیرت، مفتون و مغرور نگردى، که هر شقاوتى که به مردودان راه یافت، از غرور علم ظاهر و عمل بى‌اصل راه یافت و آنچه در قصص أنبیاء خوانده‌اى یا از احوال شهداء و اولیاء شنیده‌اى، از مصیبت‌ها و محنت‌ها که به خاندان نبوت و ولایت و اهل بیت عصمت و طهارت – علیهم السلام – راه یافته، اگر نیک دریابى، آنها همه از نفاق و کید اهل شید و ریا و غدر و حیلۀ متشبهان به اهل علم و تقوى برخاسته است. 

امام على مرتضى – علیه السلام – نه به ضرب ابن ملجم بر زمین افتاد، بلکه به سکنجبین شهد صلاح ابو موسى اشعرى و سرکۀ نفاق عمرو بن عاص، شربت شهادت نوشید، و پارهاى جگر امام حسن مجتبى – علیه السلام – از کید و غدر نهانى معاویه به خاک محنت ریخت، و امام حسین – علیه السلام  – نه به خنجر بیداد شمر ذى الجوشن خوابید، بلکه به معجون افیون پر سم مکر و افسون و تریاق پر زهر اتفاق اهل نفاق، خونش با خاک کربلا آمیخته شد، که «قتل الحسین یوم السقیفه»، و بر این قیاس هر چه به سائر ائمه – علیهم السلام – واقع شده، همه به زور شید اعدا و مکر و تلبیس ارباب زرق و ریا بوده است. 

اما با این همه ظلم و بیداد و فتنه و فساد که از اهل شقاوت سرزد، ذره‌اى از جاه و قدر و منزلت اهل ولایت و حقیقت کم نگشت و در دنیا و آخرت، معزّز و مکرّم بودند و خواهند بود. 

 

آنـان کـه ره  دوسـت گـزیـدنـد هـمـه 

در کــوى شـهـادت آرمـیـدنـد هـمـه

در  معرکۀ   دو  کون  فتح  از  عشقست 

بـا آنـکـه سـپـاه  او  شـهـیـدنـد هـمه 

 

بلکه این طایفۀ دشمنان، خود را در دین و دنیا رسوا کردند و به عذاب سرمد و سخط‍‌  الهى تا ابد، خویشتن را مبتلا ساختند و بر حسب: «وَ لاٰ یَحِیقُ‌ الْمَکْرُ السَّیِّئُ‌ إِلاّٰ بِأَهْلِهِ‌» عمل آنها به آنها بازگشت و به جزای: «وَ حٰاقَ‌ بِهِمْ‌ مٰا کٰانُوا بِهِ‌ یَسْتَهْزِؤُنَ‌» گرفتار گشتند.

 

بــا  شــیــر  و  پــلــنــگ  هـر کـه  آویـز کـنـد 

آن  بــه  کــه ز تــیــر فــقــر پــرهــیــز کــنـد 

این   همت    مردان    تو     چو    سوهان    مى‌دان 

گـــر خــود نــبــرد، بــرنــده را تــیــز کــنــد 

 

«یُرِیدُونَ‌ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللّٰهِ‌ بِأَفْوٰاهِهِمْ‌ وَ اللّٰهُ‌ مُتِمُّ‌ نُورِهِ‌ وَ لَوْ کَرِهَ‌ الْکٰافِرُونَ‌».

 

هـر که در سر چراغ دین افروخت 

سبلت  پف کنانش  پاک بسوخت