فضای مجازیِ دولت آینده
یادداشتی از دکتر احسان کیانخواه پژوهشگر فلسفه و حکمرانی سایبری
بیش از بیست سال است که کشور درگیر توسعه فضای سایبر شده است. نهادهای مختلفی در سطح سازمانی و کشوری در حال توسعه فناوریهای دادهمحور هستند. از اواخر سال ۱۳۹۰ با تاسیس شورای عالی فضای مجازی امیدها برای شکلگیری حرکت پرشتاب، هماهنگ و همافزا در استفاده حداکثری از منافع فضای سایبر و کنترل و به حداقل رساندن آسیبها و تهدیدهای سایبر شکل گرفت. اما این مجموعه که باید چابک در سیاستگذاری، نظارت و هدایت سایبری میبود، درگیر مشکلات مدیریتی، ساختاری و ماهوی شده است، این شلختگی در سیاستگذاری و ناهماهنگی اجرایی نتیجهای جز وابستگی و عقب افتادگی شتابدار در حفظ و گسترش منافع حال و آینده نداشته و متاسفانه همچنان شاهد توسعهی نامتوازن، غیر اصولی، بدون مبناء و فاقد تئوریپردازی هستیم. نگارنده در این سطور تلاش دارد برخی نکات مهم در اتخاذ رویکرد صحیح را ترسیم نماید.
۱- سایبر امتدادی عالمْ گون دارد و جهانْ زیستی است که تنوعی از زیستْ جهانها را ابتناءیافته بر فناوریهای داده بنیان محقق میسازد. عالم سایبری، عالمی بزرگتر، وسیعتر و دربردارندهی عالم عادت شده است. انسان هزاران سال است که به زیستی طبیعتْ پایه عادت کرده است. طبیعت پسزمینهی ساختهای انسانی است. اما عالم سایبرْ ساخت، نحوه جدیدی از زیست را شکل میدهد که دیگر طبیعت پسزمینهی این عالم نیست، بلکه سایبر با و در هر پدیدهی دارای امتداد سایبری یا پدیدههای بالذّات سایبری همراه است. درک مفهوم عالم سایبری برای جهتدهی به سیاستها و برنامههای توسعهی کشور ضروری است. منافع آینده درگرو عالم سازی سایبری نهفته است. اینکه ما در آینده جزء کشورهای پیشرو باشیم یا جهانسومی و مستعمره نو تابع ساخت عالم سایبری ابتناءیافته بر تمدن نوین اسلامی است.
۲- فضای سایبر و مفهوم متکامل آن عالم سایبری (عالم و جهان سایبری شده) مفهومی چند ساحتی دارد. ساحت کالبَد سایبر، ساخت فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و در مفهومی وسیعتر فناوریهای همگرا است. ساحت مناسبات، ساحت زیست، هویت و تعاملات سایبرْ پایه است. ساحت سوم، ساحت حکمرانی و تنظیم مقررات، جهتدهی و هدایت فناوری و فرهنگ است. لذا سایبری سازی مفهوم چند حوزهای، چند ساحتی و دارای تأثیرات چند بُعدی است.
۳- برای دستیابی به مزایای حداکثری سایبری سازی و بهرهگیری از فناوریها در افزایش تولید ناخالص ملی و نیز حداقل سازی تهدیدات آن، نیازمند اعتقاد به «تحول» است. تحول یعنی «گونهی جدید شدن»، «انقلاب درونی شیء» و «تغییر ماهوی پدیده». وقتی از تحول دیجیتال و دیجیتالی سازی فرایندها، کسبوکارها و نهادهای کشوری صحبت میشود، دو رویکرد قابل ترسیم است، رویکرد پیشینی و پسینی. حقیقت این است که نمیشود کشور را تعطیل کرد تا فرایندها را بازتعریف و ترسیم مجدد کرد و نهاد جدید خلق کرد. رویکرد پسینی در تحول دیجیتال، بهبود و بازسازیِ چابک فرایندها در دستیابی به بهبودهای نسبی بدون توقف در جریان کارها است. اما این رویکرد تأثیر بلندمدت و عمیق در توسعهی پایدار و پیشرفت همهجانبه نخواهد داشت. لذا رویکرد پیشینی برای ساخت سایبری کشور با نگرش راهبردی و حکیمانه در بازآفرینی فرایندها حاکمیتی و تسهیل شکلگیری، توسعه و حمایت از کسبوکارها و نهادسازی متناسب با آینده لازم و ضروری است. دولت در یک رویکرد میانمدت نیازمند چابک سازی و تحول ساختاری مبتنی بر سایبری سازی و دیجیتالی سازی است.
وجه مهم مفهوم تحول و دیجیتالی شدن کشور، ترسیم غایت این تحول و زنجیرهی ارزشی است که باید به دست آید. «برایی» دیجیتالی شدن و تجربه مطلوب مردم با دیجیتالی سازی و حفظ و رشد کرامت انسانی و دستیابی به ارزشهای والای انسانی در دستیابی به تمدن نوین اسلامی نیازمند ترسیم دقیق اهداف میانمدت و چشمانداز متمایز است.
۴- برای هدایت تحولات فناورْ پایهی کشور و رشد هدفمند و سرمایهگذاریهای ناظر به مسائل کشور و بررسی اهداف ترسیمشده، دو سطح حکمرانی موردنیاز است. سطح اول، «حکمرانی سایبری سازی» کشور که ناظر بر فناوری، ارتباطات، پردازش، داده و امنیت زیرساختی است. سطح دوم، «حکمرانی سایبری» برای حکمرانی محتوا، هنجارها و زیست است (حکمرانی سایبری یعنی جنس حکمرانی سایبری شده است). در حقیقت حکمرانی سایبری با حکمرانی محتوا (نه تعریف مرسوم از محتوا) محقق میشود. محتوا هر آن چیزی است که در درون عالم سایبر وجود دارد، اعم از اشیاء، اقتصاد، فرهنگ و اجتماعات سایبری. همانطور که بیان شد و نیز در یادداشت «حکمرانی سایبری؛ مفهوم و ضرورت» ترسیمشده است، حکمرانی با ترسیم غایت و جهت معنا پیدا میکند. حکمرانی مسیری برای «شدنهایی» در راستای دستیابی به ارزشهای متنوع و تعالی آفرین است.
۵- بر اساس آنچه بیان شد، کشور به یک وزارت سایبری سازی و توسعهی فناوریهای ساختْ سایبری کشور نیاز دارد. زیرساخت ارتباطی، چه زیرساخت زمینی و چه زیر جوی و چه فرا جوی نیازمند توسعهی هدفمند و متناسب با نیازهای کشور است. کشور در حوزهی زیرساخت ارتباطی بهویژه فرا جوی و فضایی با چالشهای جدی روبرو است. کشور فاقد ماهوارههای Sso و Geo است و نیز فاقد برنامه مشخص و هدفمند برای توسعه ماهوارههای ارتباطی Leo است و این چالش جدید سالهای آینده است.
از طرفی فناوری اطلاعات در سطح وزارتخانهها و سازمانها بسیار ضعیف است. کسبوکارهای خصوصی در کشور برای ارائه و توسعه خدمات خود نیازمند خدمات پایه و باکیفیت دستگاههای اجرایی هستند. وزارتخانهی سایبری سازی کشور باید به همیاری IT دستگاهها برود و در یک نظام یکپارچه و همگرا وضعیت فناوری اطلاعات دستگاهها را توسعه و بهبود بخشد. از طرفی باید بخش خصوصی نیز از منافع و همیاری سایبری سازی منتع شود.
لذا وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات (و نه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات؛ رجوع شود به یادداشت «فناوری اطلاعات و ارتباطات و نسبت آن با وزارت CIT» ) نیازمند بازتعریف و هدف محور شدن در راستای اهداف کشور است. وزارتخانهای که مبتنی بر اسناد بالادستی، ارزشهای پذیرفتهشده کشور و ساخت تمدن نوین اسلامی، زیرساخت ارتباطی (زمینی، جوی و فرا جوی)، زیرساخت رایانشی و خدمات پایه را توسعه دهد و همیار دستگاههای خصوصی و دولتی در سایبری سازی ارزش محور شود.
۶- کشور نیازمند فرماندهی متمرکز سایبری در تنظیم مقررات زیرساخت ارتباطی و رایانشی و تنظیم مقررات محتوا و هنجارهای سایبری دارد. این فرماندهی متمرکز هم باید از منافع سایبری کشور با دیپلماسی فعال سایبری در سطح جهانی دفاع کند، هم باید به سیاستگذاری چابک سایبری بپردازد و با رصد پیشدستانهی فناوریها، منافع حداکثری را توسعه دهد و تهدیدها و ضعیفها را مدیریت کند و هم باید فرماندهی متمرکزی برای امنیت سایبری مؤثر بنا کند. این فرماندهی متمرکز باید نبض توسعه سایبری کشور را به دست گیرد و توانهای را برای حل مشکلات کشور بسیج کند، موانع را برطرف نموده و منافع را توزیع نماید.
توسعه سایبری کشور نیازمند هدایت متمرکز و توسعهی توزیعشده است. باید حاکمیت به وظیفهی خود در هدایت، جهتدهی و تسهیل سرمایهگذاری آیندهساز عمل کند و فضای کسبوکار سایبری را با حفظ منافع نسلهای آینده برای بخش خصوصی جذاب نماید.