صدرالمتألهین و مواد دینی حقیقی و مدلولات برهانی
یادداشتی از حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی اردستانی عضو هیأت علمی گروه فلسفه پژوهشگاه
علامه طباطبایی با تأمل در حیات علمی صدرالمتألهین به این نتیجه رسیده است که ایشان در اواخر دوره اول زندگى علمى خود، این معنا را دریافته که طریق وصول به حقایق علمى و به خصوص در «فلسفه الهى»، اختصاص به تفکر خشک و خالى ندارد که سبک سیر علمى مشائیه است، بلکه شعور و ادراک انسانى که مایه و پایه افکار کلى فلسفى است، چنانکه محصولى به نام تفکر و اندیشه از راه قیاسات منطقى بار داده، نمونههاى دیگرى نیز به نام کشف و شهود و وجد از خود بیرون مىدهد و چنانکه در میان افکار قیاسى چیزهایى پیدا شده که انسان در اصابت و واقعنمایى آنها هرگز تردید ندارد، در موارد کشف و شهود و وحى نیز همان خاصیت پیدا مىشود و به عبارت دیگر، پس از آنکه به موجب برهان علمى، واقعبینى انسان مکشوف شده و به ثبوت رسیده که ادراکات غیرقابل تردید انسانى، بیروننما بوده و از واقعیت خارج حکایت کرده، فرقى میان برهان یقینى و کشف قطعى نخواهد ماند و حقایق حاصل از راه مشاهده کشفى قطعى، همانند حقایق به دست آمده از راه تفکر قیاسى است و همچنین پس از آنکه برهان قطعى، صحت و واقعیت و ثبوت وحى را تأیید نمود، میان مواد دینى حقیقى توصیفکننده حقایق مبدأ و معاد و مدلولات برهان و کشف، فرقی نمىماند.
صدرالمتألهین در نتیجه این تنبّه و انتقال ذهنى، پایه بحثهاى علمى و فلسفى خود را روى توفیق میان عقل و کشف و شرع گذاشت و در راه کشف حقایق الهیات، از مقدمات برهانى و مطالب کشفى و مواد قطعى دینى استفاده نمود و اگر چه ریشه این نظر در کلمات ابونصر فارابى و ابنسینا و شیخ اشراق و محمد ترکه و محقق طوسى نیز به چشم مىخورد، ولى این صدرالمتألهین است که توفیق کامل انجام دادن این مقصد را پیدا کرد.