به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به مناسبت فرا رسیدن ۱۴ خرداد سالروز رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران و در گفتوگوی قدس آنلاین با حجتالاسلام و المسلمین سید سجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه، نقش مردم و مردم سالاری دینی را در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) مورد بررسی قرار دادیم.
حجتالاسلام ایزدهی در ابتدا با بیان اینکه امام خمینی(ره) بنیاد جدیدی را پایهریزی کرد که توانایی اداره یک جامعه کلان را در حد مطلوب دارد، میگوید: این نوع نگاه برآمده از دین است نه نگاه مبتنی بر مبانی نظامهای سیاسی جهان که به صورت اعتقادی از برخی نظامها مشتق شده باشد. مرحوم امام(ره) نظریه ولایت فقیه را مطرح و بعدها در قالب حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی آن را به صورت اساسی بحث کرد. قبل از انقلاب صحبت از حکومت اسلامی بود و بعدها این امر تبدیل به جمهوری اسلامی شد و بعدها فرآیند آرای مردم به جمهوری اسلامی نقش پیدا کرد. امام خمینی(ره) با طرح «جمهوری اسلامی» انواع دیگر حکومتها را به نقد میکشاند و بر روی جمهوری اسلامی«نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم» تأکید داشت. تبدیل از رویکرد حکومت اسلامی به جمهوری اسلامی جزو مبانی پیشینی اصیل است که اگر به آن نگاه نداشته باشیم در ادامه اداره کشور و نوع نگاه مرحوم امام(ره) با مشکل مواجه خواهیم شد.
او ادامه میدهد: امام خمینی(ره) در موارد مختلفی به آرای مردم تاکید کرده است. شاید بشود گفت که امام(ره) اولین یا تنها انقلابی تمامی ادوار است که انقلاب فراگیر با ویژگیهای ممتاز و متمایز انجام داد اما به فاصله بسیار اندکی این انقلاب را به رای مردم گذاشت. به فاصله بسیار کمی قانون اساسی، نهادهای قانونی، مردمی و… تعریف کرد و قانون اساسی نیز تمام امور را با واسطه و بی واسطه به رای مردم قرار داد. این باور بسیار جدی امام به مردم که طبعاً از سر تعارف و مصلحت اندیشی و ابزار انگاری مردم نبود و مردم را پایه اساس و حکومت فرض میکرد.
رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه در پاسخ به این پرسش که آیا در نظام اسلامی میتوانیم قائل به رای مردم بوده و مردم را پایه نظام تلقی کنیم اما مردم سالاری متناسب با نظام خود داشته باشیم، اظهار میکند: مرحوم امام(ره) تعبیری دارند که در بحث مردم سالاری دموکراسی حتماً نظام اسلامی و معارف اسلامی مبتنی بر مردم سالاری است. به تعبیر خود امام(ره) مانند این است که آیا نظام اسلامی باور به خدا هم دارد یا نه، معلوم است که دارد. وقتی نظام، نظام اسلامی است برای نظام اداره جامعه برنامه ارائه میکند، برای اینکه حضور مردم چگونه و در چه سطحی باشد هم برنامه دارد. مرحوم امام(ره) با نگاه مبتنی بر اداره مردم ذیل نظام ولایت فقیه و ارزشی، مردم را پایه نظام تلقی کرده، مجلس و ریاست جمهوری، خبرگان رهبری و… تمام اعضا و ارکان نظام را مبتنی بر رای مردم میداند. بحث مردم سالاری دینی که مقام معظم رهبری در سالیان بعد به آن تصریح کرد نیز در قالب نظریه مفصل از مرحوم امام(ره) صادر شد.
دکتر ایزدهی تصریح میکند: امام(ره) عملاً بحث ولایت فقیه و مردم به معنای مشارکت سیاسی را در نجف مطرح نکردند که البته زاییده فضای نجف و الزامات جامعه و شرایط آن بود اما به محض اینکه امام(ره) وارد بحث حکومت شد این فراست و درک را داشت که اگر حکومت بر پایه رای و نظر مردم نباشد، اگر مردم در حاکمیت دخیل نباشند، اگر مردم آن را انتخاب نکرده و حکومت را از جانب خود ندانند؛ آن حکومت پایایی خود را نخواهد داشت و از کارآمدی مطلوبی برخوردار نخواهد بود.
او تاکید میکند: این موضوع و محور نکتهای نیست که امام(ره) از سر رفتار عملگرایی به آن رسیده باشد بلکه نوع قرائتی است که از اسلام ارئه کردهاند مبتنی بر مبانی درون دینی است که در این مبانی درون دینی سنت پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) که عمدتاً برای رای مردم در قالب بیعت، همراهی مردم در قالب مشارکت سیاسی، نظارتها، شرکت در جهادها، اعلام حمایتها و… در نظر گرفته است. اینکه تا مردم همراهی نکردند عملاً حکومتی محقق نشد. این نوع قرائت از اسلام مبتنی بر مردم سالاری دینی است، یعنی هم دین و معارف دینی و هم حضور گسترده مردم در این فضا. امری که زاییده تفکر مرحوم امام(ره) است و با قرائتهایی که از حکومت اسلامی در عصر حاضر داریم متفاوت است.
این استاد حوزه و دانشگاه تشریح میکند: شاید در جهان، جمهوری اسلامیهای متعددی داشته باشیم اما جمهوری اسلامی که مبتنی بر معارف دینی و مبتنی بر مشارکت حداکثری مردم باشد از امتیازات این نظام و نظام ایجاد توسط امام(ره) است. باور امام خمینی(ره) به مردم، یک طرفه نبود، ضمن اینکه فقط از سنخ باور هم نبود. امام(ره) باور داشت، رفتار میکرد و عملاً مردم هم این را به فراست دریافته بودند و با او در این حوزه همراهی جدی داشتند.
رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی تاکید میکند: انتخابات به مثابه نماد اصلی مشارکت سیاسی در هر جامعهای که امروزه از آن یاد میشود، از دیدگاه مرحوم امام(ره) قابل ارزیابی است. با وجود اینکه گفته میشد انتخابات در قبال انتساب و نظام شیعی نظامی مبتنی بر انتساب است، انتخابات مربوط به اهل سنت و نظامهای غربی است اما مرحوم امام(ره) نوع نگاهی که به دین داشته و قرائتی از انتخابات را ارائه میکنند که با قرائتهای موجود از انتخابات غرب متفاوت است. بر اساس نوع قرائت مرحوم امام(ره) از انتخابات، حاکم مردم را به شور و مشاوره گرفته و در فرآیند شورا آنها را دعوت به اظهار نظر میکند. افرادی را در فرآیند انتخابات تایید صلاحیت کرده و شایستگی پیدا میکنند. از مردم نظرخواهی میشود. در زمان حضرت امیرالمؤمنین(ع) اینگونه بود که او خود افرادی را منصوب میکرد مانند مالک اشتر و… و از مردم به معنای انتخابات سراسری و مشابه امروز مشورت نمیگرفت. البته امروزه این فرآیند میتواند توسط حاکم صورت بگیرد و فردی را مستقیم منصوب کند اما به شور مردم گذاشته و مردم عملاً خود او را گزینش میکنند. البته در نهایت این ولی و حاکم اسلامی است که حاکم منتخب مردم را تنفیذ میکند. ضمن اینکه تنفیذ در جوامع غربی هم وجود دارد و تا وقتی دادگاه مبتنی بر قانون اساسی منتخب مردم را تنفیذ نکند، رئیس جمهور منتخب است، نه رسمی.
حجتالاسلام ایزدهی در پایان میگوید: نوع قرائت از انتخابات، قرائت مبتنی بر دین و نظام ولایت فقیه است اما آن چیزی که امام(ره) را از سایرین متمایز میکند این است که ولایت فقیه در زمان گذشته عمدتاً رویکرد فردی داشت و ساختاری و نهادی نبود. به رویکرد نهادی تبدیل و در قالب نظام اداره سیاسی به کار گرفته شد. خرده نظامهای متعددی برای آن ایجاد شد مانند نظام انتخاباتی، نظام مشارکتی، نظام امنیتی، نظام نظارتی، نظام اقتصادی، نظام فرهنگی و… تمام ای موارد را مرحوم امام(ره) در طول دههای که متصدی امور کشور بود، تبیین کرده و تعمیق بخشید. به تعبیر مقام معظم رهبری امام(ره) گوی انقلاب را به گونهای با قدرت پرتاب کرد که ما هنوز دنبال گوی پرتاب شده او می دویم. این منطق که در زمان مرحوم امام(ره) ارائه و تبیین و تبدیل به ساختار شد امروز مشتریان فراوانی در جهان پیدا کرده است. منطق انقلاب اسلامی از جمهوری اسلامی فراتر رفته و عملاً بسیاری از افراد، گروهها، جوامع خواستار آن هستند ولو اینکه نسبت به بخشی از آن اعلام آمادگی کرده باشد. ممکن است این جوامع شیعی باشند مانند حزبالله، سنی باشند مانند حماس، در عراق، پاکستان و… باشند. همچنان که انقلاب پیامبر(ص) علیه بت پرستی و جهالت توسعه پیدا کرد و به تمدن بسیار مفصل و عظیمی منجر شد، توقع و انتظار این است که این انقلاب، مبتنی بر انقلاب پیامبر(ص) بتواند توسعه و تعمیق پیدا کند و در مناطق وسیعی از جهان مستقر شود.