به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، دکتر محمدرضا سنگری مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه در گفتگویی، با گرامیداشت روز زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی به تبیین نقش زبان فارسی در مقابله با تهاجمات ضدفرهنگی اشاره کرد و اظهار داشت: زبان فارسی، زبان فرهنگ و زبان انقلاب ما است. و بر این اساس از چند جهت برای ما مهم است. بعد اول آن است که زبان فارسی، دومین زبان جهان اسلام است. یعنی بعد از زبان عربی که زبان وحی است، مطرح کنندهی اندیشهها، آراء و تفکرات دینی ما در سطح جهان است.
وی افزود: پیشینهی درخشان زبان فارسی نشان میدهد که ظرف مناسبی برای پرداختن به همهی مقولههای دینی و اعتقادی و حوزهی دانشی ما است. یعنی زبان فارسی؛ فلسفه، عرفان، کلام، فقه، اصول و حوزهی مباحث عمیق شناختی در عرصهی دین مثل تفسیر و ترجمهی قرآن را برتابیده و حامل همه اینها بوده است. و اگر یک زبانی نتواند مثلاً مباحث فلسفی، کلامی، عرفانی و… را برتابد، و به عبارت دیگر اگر فلسفه یا کلام نتواند با این زبان خودش را بیان کند، نشاندهندی ضعف آن زبان است. اما دست کم یک تاریخ درخشان هزار ساله که پیشینه زبان فارسی است، نشان میدهد این زبان ظرف مناسب طرح مقولههاست.
دکتر سنگری ابراز داشت: وقتی کتاب «کشف المحجوب» علی بن عثمان هجویری را میخوانیم که اولین اثر عرفانی به زبان فارسی است آنوقت در مییابیم که چگونه زبان فارسی میتواند این مقوله را به ما بشناساند. پس این پیشینهی درخشان نشان میدهد که زبان فارسی ظرف مناسبی برای طرح این مقولهها است و ما باید به پاسداشت و حفظ آن بپردازیم.
وی گفت: بعد دوم آن است که زبان فارسی، اولین زبان جهان شیعه است. یعنی اگر در قلمرو شیعه قرار باشد رایجترین زبان را جستجو کنیم، به زبان فارسی میرسیم.
مدیر گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه ادامه داد: بعد سوم این که خود زبان فارسی ویژگیهایی دارد و ما را به بهره گیری از این زبان دعوت میکند. این زبان ظرفیت فوقالعادهای برای گسترش و واژهسازی دارد. اگر مطالعه اندکی در زبان فارسی داشته باشیم، میبینیم که زبان فارسی، زبان “وندی” است. وقتی صحبت از وند میشوند، یعنی یا پیشوند میپذیرد یا پسوند. و این وندها میتوانند به توسعهی زبان فارسی کمک کنند. و هم اکنون فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز عمدتاً با بهره گیری از همین وندها به واژهسازی و معادل سازی میپردازد.
وی با بیان اینکه زبان فارسی؛ زبانی پایا، پویا و زایا است، تصریح کرد: ویژگی زایندگی در زبان فارسی، شاید در زبانهای دیگر کمتر وجود داشته باشد. و اگر زبان عربی، زبان تصریفی است و شما میتوانید از یک واژه تا ۲۴۰ صیغه و ساخت فراهم بکنید، زبان فارسی امکانی فراتر از این را به ما میدهد. به نظر میرسد ظرفیت زبان فارسی حتی بیش از زبان عربی باشد، و این نکتهای است که مقام معظم رهبری به دقت و به درستی بر روی آن تکیه کرده است.
دکتر سنگری با بیان اینکه زبان فارسی، زبان انقلاب اسلامی است، گفت: کتاب ارزشمند «امین زمان و ادب فارسی» دربرگیرندهی راهکارهای علمی و عملی رهبر انقلاب اسلامی در صیانت، پویش و گسترش زبان و ادبیات فارسی است. و اگر کسی این کتاب را مطالعه کرده باشد، آنوقت میفهمد که زبان فارسی چقدر زبان ژرف و دقیق و در عین حال چقدر زبان زیبایی است. نکتهی دیگری که مقام معظم رهبری در آن کتاب مطرح میکنند، این است که زبان فارسی از خوش آهنگترین زبانهای جهان است. یعنی وقتی شما به گفتگوی صاحبان زبانهای گوناگون گوش میکنید، و سپس به گفتگوی فارسی زبانها گوش میدهید، آنوقت آهنگ خوش و زیبای زبان فارسی را ادراک و احساس میکنید.
زبان فارسی به درستی نشان داده است که چقدر ظرفیت واژهسازی دارد و میتواند متناسب با زمان، موقعیتها و نیازها حرکت کند. مثلاً وقتی با واژهای مثل “یارانه” مواجه میشوید، میبینید که از یک پسوند بهره گیری و استفاده شده، و به راحتی جذب زبان فارسی شده است. همچنین زبان فارسی، به گونهای است که میتواند با ترکیب دو واژهی دیگر، و با بهره گیری از پیشوندها، میانوندها، و پسوندها، واژههای جدید بسازد و این امکان را میدهد تا شما بتوانید تا بینهایت از زبان فارسی برای پاسخگویی به نیازهای نو و جدید، استفاده و بهره ببرید.
وی با اشاره به نقش روحانیت و حوزههای علمیه در پاسداشت زبان فارسی، اظهار داشت: امروز هر مبلغ حوزوی به هر کجای ایران میرود، عربی سخن نمیگوید. درست است که از آیات و روایات بهره گیری و استفاده میکند ولی به زبان مردم و قوم سخن میگوید. بنا بر این مبلغ حوزوی باید زبان فارسی را بشناسد و از آن به عنوان یک ظرفیت عظیم و عمیق بهره گیری کند. امروز وقتی سخن از تبلیغ میشود، تا میگوییم تبلیغ، اولین تصویر و ترسیمی که برای ما فراهم میشود، حوزه و مبلغین حوزوی هستند.
پس مبلغین دینی ما اگر قرار باشد اسلام را به مردم بشناسانند، باید به زبان قوم سخن بگویند. از این رو باید زبان فارسی و ظرفیتهای آن را بشناسند. و اتفاقاً موفقترین کسانی که از حوزه برخ استهاند، و توانستهاند فرهنگ اسلام را به جامعهی ایرانی معرفی کنند، زبان فارسی را خیلی خوب شناخته بودند.
این استاد دانشگاه ابراز داشت: شخصیت بزرگی مثل علامه طباطبایی(ره) واقعاً یک فارسیدان بزرگ است. اگر اندک سرودههایی که از ایشان در دسترس است را ببینیم «همی گویم و گفتهام بارها» مشاهده میکنید همه اشعار یکسره فارسی هستند و حتی کمتر از خود فردوسی از واژههای عربی استفاده کرده است.
وی افزود: حضرت امام خمینی(ره) علاوه بر این که شاعر بود و به زبان فارسی شعر میگفت، به زبان و ادبیات فارسی مسلّط بود. و در سخنرانیهای خویش بارها و بارها از تمثیلات مثنوی معنوی مولانا، اشعار حافظ و حکایات سعدی در گلستان و بوستان بهره گیری مینمود. در عصر حاضر نیز مقام معظم رهبری علاوه بر این که تسلّط کامل به ادبیات و زبان فارسی دارند، به معنای واقعی کلمه یک زبان شناس، ادیب، شاعر و نقاد بزرگ در عرصه زبان و ادبیات فارسی هستند. و در بیانات شان، جایی که میخواهند یک مطلبی را تثبیت کنند، از یک ضربالمثل فارسی و یا یک بیت شعر فارسی از صائب، مولانا، حافظ، سعدی و دیگر شعرا استفاده میکنند.
مدیر گروه ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از شعرای بزرگی است که در حفظ و پاسداشت زبان فارسی نقش ویژه و اثرگزاری داشت، گفت: حجتالاسلام منذر یک حوزوی برجستهای بود که دامن همت به کمر بست و سعی کرد شاهنامه فردوسی را در طول سالیان متمادی و با تحقیق و مطالعه و دقت و ممارست به خوبی برای جامعه ما بشناساند، این که حکیم فردوسی هم شیعه بوده، و هم بزرگترین مدافع قرآن و عترت است، و شاهنامه او پیوندگاه اسلام و ایران میباشد.
وی افزود: برای این که فردوسی را بشناسیم و بدانیم او کیست، باید ابیّات او را مورد بررسی دقیق و عمیق قرار بدهیم، تا این جفایی که از طرف برخی ملیگرا نما به او رفته است، ما دینداران مرتکب این جفا نشویم. اگر آنها سعی کردند برای تامین منافع خود، فردوسی را به عنوان یک چهرهی ملیِ دین ستیز! مصادره کنند؛ ما دینداران از قول شخصیت بزرگی مثل مرحوم حجتالاسلام ابوالحسنی منذر دریابیم که فردوسی نه تنها دین ستیز نبود، اتفاقاً بالعکس دین ستا بوده و در پی طرح اسلام است. البته با بهره گیری از شیوهها و شگردهای خاصی که ما در حوزهی حماسه میتوانیم بیابیم.
حکیم فردوسی در بیان زحمات خود در حفظ زبان فارسی میگوید؛
«بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی
نمیرم از این پس که من زندهام / که تخم سخن را پراکندهام».
یعنی من – فردوسی – بذر زبان فارسی را افشردم تا نسلهای بعدی از آن بهره گیری و استفاده کنند. و واقعاً اگر فردوسی نبود زبان فارسی به امروز نمیرسید، و بنده فردوسی را خادم انقلاب اسلامی میدانم و او را به عنوان یک چهره انقلابی بزرگ میبینم. او ثابت کرد که میشود با زبان زنده و زیبای فارسی با مردم ایران به خوبی سخن گفت و اسلام را به آنها شناساند.
وی ادامه داد: حکیم فردوسی وقتی در شاهنامه می خواهد چهره امیرالمؤمنین(ع) را معرفی کند میگوید؛ «بدان گیتیَم نیز خواهشگر است / که با تیغِ تیز است و با مِنبَر است». فردوسی در اینجا اشاره به شفاعت خود توسط حضرت علی(ع) دارد. یعنی کسی که صاحب تیغ و صاحب ذوالفقار است. یعنی کسی که صاحب منبر، و صاحب سخن، فرهنگ و کتاب است. و به احتمال بسیار قوی در آن زمان، فردوسی کتاب نهجالبلاغه را در اختیار داشت. و اگر کسی شاهنامه را مطالعه کند در جای جای آن، سخنان امیرالمؤمنین علی(ع) را میتواند در آن ببیند.
یا در جای دیگر میگوید «منم بنده اهل بیت نبی / سرایندهی خاک پای وصی». بنا بر این او یک شیعهی معتقد و حکیم است. و با سخنان محکم و با بهره گیری از نمادها، دین را تبلیغ میکند. و به گمانم شاهنامه را باید یک کتاب حوزوی بدانیم چون آفرینندهی آن هم یک حوزوی است.
دکتر سنگری در پایان با بیان اینکه شاهنامه فردوسی ادبیّات حماسی ایران است و هم ایران و هم اسلام را نجات میدهد، گفت: به عبارت دیگر حماسه صدای عزت خواهی یک ملت است و شاهنامه صدای ملت ایران است، ملتی که میخواهد عزیز باشد و زیر بار ذلت و خفت نمیرود. و این صدای دین هم است! مگر دین غیر از این را میگوید؟ کل دین همین است؛ یعنی عزیز باشید و عزت خود را از خدای خودتان بگیرید «وَ للهِ العِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلمُؤمِنین». و شاهنامه میخواهد بگوید عزت با خدا به دست میآید.