کاستیهای مدیریتی دولت / بخش اول
یادداشتی از حجتالاسلام و المسلمین علیآقا پیروز مدیر گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه
با توجه به نزدیک شدن زمان انتخابات ریاست جمهوری و لزوم آگاهی در انتخاب کاندیدای اصلح، ضروری است تا با اطلاع از کاستی های مدیریتی دولت های قبل، بصیرت بیشتری در انتخاب اصلح فراهم و نتیجه مطلوبی عاید نظام و مردم شود. بی شک مردم فردی را انتخاب می کنند که از این ضعف ها به دور باشد. این ضعف ها و کاستی ها در دو محور تخصص و تعهد مدیریتی تقدیم می شود. کاستی های محور «تخصص» عبارتند از :
ضعف تدبیر و برنامه ریزی: ضعف در طراحی برنامه توسعه ششم و اجرای ناموفق آن، ضعف در تدوین برنامه بودجه سالانه کشور نمونه هایی از این قبیل است. دولت در هدف گذاری و تحقق اهداف نمره قابل قبولی ندارد کشور در این دوره نه تنها پیشرفت قابل ملاحظه ای نکرد که در مواردی پسرفت های شدیدی نیز داشته است گرچه برخی مشکلات متاثر از تحریم هاست اما سهم قابل توجهی نیز معطوف به سوء مدیریت دولت است.
ضعف هماهنگی: برای نمونه در مسئله مرغ مشاهده شد میان برخی وزارت خانه ها هماهنگی لازم وجود ندارد و دستگاه ها هماهنگ نیستند. در ستاد ملی مبارزه با کرونا نیز هماهنگی لازم وجود ندارد و صداهای متعدد از آن به گوش می رسد و همین امر باعث مشکلاتی در مدیریت کرونا شده است .
مدیریت دستوری و دور از میدان عمل: دستور به وزیر و آن را رسانه ای کردن کافی نیست، باید پیگیری کرد و در مواردی وارد میدان عمل شد. هر چند ادعا می شود که هر یک از وزرا، ژنرال هستند اما در عمل بله قربان گو و سرباز، مطلوب است و اگر کسی منتقد شد به سرعت برکنار می شود مانند وزیر آموزش و پرورش، وزیر صمت.
غفلت از مسائل و مشکلات کشور به دلیل ترک بازدیدها: دولت ها معمولا با سفرهای استانی از مسائل و مشکلات منطقه از نزدیک آشنا می شوند و برای رفع آن تلاش می کنند دولت فعلی متاسفانه به بهانه شیوع کرونا همه سفرهای استانی را لغو کرده و حتی بسیاری از ملاقات ها نیز به شدت کاهش داده است. هرچند در غیر ایام کرونا نیز برخی از دیدارها از پشت شیشه دودی ماشین انجام می شد.
ضعف نظام تصمیم گیری و اتخاذ تصمیمات غلط و غیرکارشناسانه: تصمیمات غیرکارشناسی و ناصواب ضربات سنگینی بر کشور وارد کرده است تصمیم مربوط به گران کردن بنزین بدون زمینه سازی، کشور را تا مرز بحران پیش برد. تصمیمات غیرکارشناسی و غیر هماهنگ در ستاد ملی کرونا نیز از این قبیل است. شتابزدگی در تصویب و اجرای تعهدات برجامی نیز از تصمیمات غلطی بود که رهبری به آن التفات دادند دولت شتابزده عمل کرد و مجلس نیز همراهی کرد و تمامی تعهدات به سرعت انجام شد در حالی که طرف مقابل به هیچ یک از تعهدات عمل نکرد.
ضعف کنترل محیط داخلی: اخیرا مدیرانی به اتهام جاسوسی بازداشت شدند. برخی افراد سکولار و لیبرال نیز در مناصب دولتی حضور دارند. همان ها که امام راحل در باره آنها فرمودند نگذارید کشور به دست نامحرمان بیفتد(نفوذ افراد و جریان های معاند در بدنه دولت)
غفلت از ظرفیت های محیط داخلی: متاسفانه از ظرفیت ها و سرمایه های داخلی کشور از قبیل جوانان مستعد، متخصصان، معادن ، مواد خام بسیاری از کالاها و… استفاده مناسب نشده است. حتی برخی دولتمردان به گونه ای اظهار نظر کردند که اساساً اعتقادی به ظرفیت ها و توان داخلی ندارند!
تحلیل ناصواب از محیط بین الملل و دشمنان: (عدم شناخت دشمن و اعتماد به دشمن (آمریکا))، به زعم برخی مسئولین، بایدن با ترامپ تفاوت دارد، در صورتی که هر دو در عمل به راهبردها مساوی و به سیاست های کلان نظام آمریکا ملتزم هستند اما در تاکتیک ها با هم متفاوتند و مقابله با نظام جمهوری اسلامی جزء تاکتیک ها نیست. همچنین جامعه بین الملل را در چند کشور اروپایی خلاصه کردن از تصورات ناصواب دولت است که موجب شده از ظرفیت های کشورهای قدرتمند دیگر مانند چین و روسیه استفاده مناسب نشود (هر چند نهایتا توافق دیرهنگام میان چین و ایران صورت گرفت که می توانست سال ۱۳۹۴ انجام شود)
تمرکز بر مذاکرات برجام به عنوان هدف اصلی: اصرار بی جا بر دستاوردهای خیالی برجام و چیدن همه تخم مرغ ها در سبد مذاکرات و شرطی کردن اقتصاد داخلی به نتیجه مذاکرات و غفلت از برنامه های اقتصادی در همین راستا تبیین می شود. دولت، حل همه مشکلات را به لغو تحریم ها گره زد و اگر تولید داخلی کانون توجه می شد بی شک این وضعیت حاکم نبود.
طرح موضوعات غیر ضرور و تضییع مسائل اساسی کشور: طرح مسائلی از قبیل همه پرسی، حضور زنان در استادیوم و … از این قبیل است در حالی که کشور با مشکلات اساسی از قبیل تورم، بیکاری، کاهش ارزش پول ملی ، سختی معیشت و آسیب های اجتماعی مواجه است.
محرمانگی و پرهیز از شفافیت امور: بسیاری از قضایا بعد از مدت ها برای مردم آشکار می شود گویی مردم نامحرم هستند. محتوای بسیاری از قراردادها فاش نمی شود و اجازه داده نمی شود مردم در جریان قرار گیرند حتی محتوای برخی مذاکرات نیز برای مردم و حتی ارگان های رسمی کشور پوشیده می ماند.
بکارگیری مدیران ضعیف، ناتوان و غیرانقلابی: در این دوره برخی مناصب و پست های دولتی توسط کسانی اشغال شد که پس از مدتی جرم آنها ثابت شد پرونده های قضایی موجود در باره آنها شاهد بر این مدعاست.همچنین مدیرانی که با ترک فعل خویش ضربات سنگینی بر اقتصاد کشور وارد کردند مانند وزیر مسکن سابق.
مدیریت حرّافانه و ضعف در میدان عمل: اینکه چه اقداماتی باید و نباید انجام شود مربوط به خود دولت است که باید آنها را محقق سازد صرفا با گفتن باید ها و نباید ها نتیجه ای حاصل نمی شود. (بکارگیری« بایدهای» بی پشتوانه عمل).
تعامل تنش زا با قوای دیگر: عدم تمکین نسبت به برخی مصوبات مجلس و مقاومت در برابر طرح های آن، نوعی تنش میان دولت و مجلس را موجب گردیده است قانون لغو تحریم ها و ایراد بر لایحه بودجه و … از این قبیل است. تنش بر سر لایحه خانواده میان قوه مجریه و قضائیه نمونه ای دیگر است.
عدم مدیریت فضای مجازی: رها کردن فضای مجازی و فراهم ساختن زمینه رخنه سیاسی ،اجتماعی، فرهنگی و به ابتذال کشاندن اخلاق جامعه توسط دشمنان، محصول عدم اعتقاد به مدیریت فضای مجازی است.
برون سپاری غیر منطقی امور دولتی به بخش خصوصی: متاسفانه برون سپاری و واگذاری شرکت های دولتی به خصوصی و یا خصوصی سازی به درستی انجام نشد و کارخانه ها را به ثمن بخس به نزدیکان و وابستگان خود آن هم نه به صورت نقدی که به روش اقساطی فروختند و با سوء مدیریت جدید و زیان دهی بالا، موجب بیکار شدن طیف عظیمی از کارگران شدند.
ناهماهنگی نظام پرداخت حقوق و تفاوت فاحش میان حداقل و حداکثر حقوق کارکنان دولت: وجود حقوق های نجومی و اختلاف زیاد با حداقل حقوق حاکی از تبعیض و بی عدالتی در نظام پرداخت است تفاوت میان حقوق هیئت علمی وزارت علوم با هیئت علمی وزارت بهداشت نمونه دیگری از این ناهماهنگی نظام پرداخت است.