به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، و به نقل تبلیغ نیوز همزمان با هفته پژوهش، وبینار تخصصی با موضوع “نقش پژوهش در علوم انسانی عطف به کارنامه چهل ساله انقلاب“ توسط گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی و گروه منطق فهم دین پژوهشکده حکمت و دینپژوهی پژوهشگاه با مشارکت انجمن علمی تحول علوم انسانی به صورت مجازی تحت نرم افزار اسکایپ با ارائه دکتر رمضان علیتبار و حجتالاسلام والمسلمین قاسم ترخان برگزار شد.
دکتر رمضان علیتبار ضمن تبریک به مناسبت هفته پژوهش که عصر دیروز یکشنبه ۲۳ آذرماه ۱۳۹۸ برگزار شد، اظهار داشت: سخن از پژوهش در مورد علوم انسانی به معنای داوری با نگاه فلسفی بوده و خودش از سنخ فلسفه علوم انسانی است و از این رو نباید انتظار یک مسأله علوم انسانی از این نشست داشته باشیم، چراکه مسأله ما خود علوم انسانی نیست بلکه پژوهش است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تأکید بر این که توجه به علوم انسانی اسلامی و نگاه انتقادی به علوم انسانی دیگر به معنای حذف و نفی نیست، بلکه بیشتر ناظر به واقعیت های موجود در مورد پژوهش های علوم انسانی اسلامی است که هم نقاط قوت گفته شود و هم نقاط ضعف.
وی کمی گرایی، تجربه گرایی، طبیعت گرایی و ضعف در روش را از اشکالات علوم انسانی مرسوم دانست و یادآور شد: در ارتباط با علوم انسانی اسلامی و این که محقق شده یا نشده است دو حرف میتوان گفت، اولا باید بدانیم که علوم انسانی اسلامی یک معنای علم و «دیسیپلین» به معنای واقعی شکل نگرفته است و قبل یا حین یا پس از انقلاب علوم انسانی اسلامی به عنوان علم محقق شده کمتر داریم که خود این عبارت جنبه انتقادی دارد.
علی تبار اضافه کرد: یک نکته دیگر این است که تولید علم به معنای رشته علمی حتی پیش از انقلاب محقق شده و در مورد علوم انسانی اسلامی معتقدیم ریشه ها و مسائل اجتماعی آن به تدریج از پیش از انقلاب شکل گرفته است و شاید مخالفان بگویند چنین چیزی نداریم، در حالی که اگر در علم شناسی دقیق باشیم باید بگوییم اگر علم از مسأله درست شود قبل از انقلاب شروع شده است و اساسا همین علم در حوزه مسائل سیاسی بود که منجر به انقلاب شد و بدون علم چیزی به نام انقلاب و نظام شکل نمی گیرد.
وی با بیان این که تمام این سیستم ها و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی و مجلس شورای اسلامی مرهون علوم انسانی اسلامی به معنای مبانی و نظریه ها است، گفت: اما همانطور که گفتیم، علم به معنای دیسیپلین در فضای فعلی کشور ما دقیقا همان رشته های علوم انسانی سکولار است هرچند در این چهل سال مراکز حوزوی و دانشگاهی دانشجو و طلبه گرفتند و پژوهش های زیادی انجام شده است ولی به رغم نقاط قوت، اشکالات زیادی وجود دارد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: به ویژه در حوزه علوم اجتماعی همین اساتیدی که آمدند چون خودشان دست پرورده علوم انسانی سکولار بودند و نگاه علوم اجتماعی غربی داشتند، مسائلی که حل می کردند نتیجه اش علوم انسانی سکولار شده است.
وی در پایان خاطرنشان ساخت: این اساتید حتی در حل مسأله هم با توجه به پارادایم و مبانی و مکاتبشان که متأثر از سنت غرب بوده است، در حقیقت علوم انسانی غربی را ترویج کرده اند؛ لازم است به این نکته هم اشاره کنیم که این افراد هرچند از آیات و روایات هم استفاده کرده اند ولی خط و سیر حرکت و تدریس و پژوهش شان به سمت سکولاریسم بوده و امروز باید این اشکال از وضعیت علوم انسانی برطرف شود.
حجت الاسلام والمسلمین قاسم ترخان در ادامه این نشست علمی، اظهار داشت: ما سخن امروز را باید در دو محور پیگیری کنیم، محور اول بحث علوم انسانی فارغ از این که بخواهد اسلامی باشد یا نباشد و پس از آن علوم انسانی اسلامی چون خیلی از منتقدانی که آثاری از آنها تولید شده به وضعیت علوم انسانی فارغ از این که اسلامی باشد انتقاداتی دارند و مشکلاتی را مطرح میکنند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود ابراز داشت: پس از آن باید ببینیم پژوهش در حوزه علوم انسانی اسلامی در چهل سال گذشته چگونه است و نکته دیگر فرایند پژوهش و چارچوب نظری خود این موضوع نه صرفا در علوم انسانی مورد بحث و بررسی قرار بدهیم.
وی یادآور شد: مدنظر من این است که اگر بخواهیم پژوهش در علوم انسانی را عطف به کارکرد چهل ساله انقلاب محور قرار بدهیم، این سؤال مطرح میشود که از چه شیوه ای باید استفاده کنیم که به نظر می رسد شیوه باید از دو جهت کمی و کیفی به صورت آماری و میدانی اطلاعاتی را پژوهشگر کسب کند و بر اساس آن تحلیلی ارائه بدهد و به نتیجه برسد که پژوهش در حوزه علوم انسانی چگونه بوده است و چگونه باید باشد؟
حجت الاسلام والمسلمین ترخان عنوان کرد: در حوزه بررسی های کمی شما باید شاخص هایی نظیر آثار علمی تولید شده کتاب و مقالات و شاخص نیروی انسانی تربیت شده، گفتمان ارائه شده و خدمات ارائه شده و در بررسی های کیفی باید دنبال میزان اثر گذاری باشید تا به جمع بندی برسید مثل این که میزان ارجاعات در نمایه استنادی علوم ایران، تعداد مراجعه به کتابخانه حوزوی و دانشگاهی در حوزه علوم انسانی یا ارزیابی کیفی نخبگان این حوزه میتواند به عنوان شاخص مطرح شود تا با برایند اطلاعات این دو شاخص به جمع بندی برسید و وضعیت علوم انسانی را روشن کنید.
وی با بیان این که تا از اهمیت پژوهش در علوم انسانی تصویر درستی نداشته باشیم طرح مباحث بعدی شاید جایگاه مناسبی نداشته باشد، گفت: علوم انسانی تعاریف مختلفی دارد؛ اگر معنای عام مدنظر باشد، مقصود از علوم انسانی دانش هایی است که شامل قضایای تبیینی، تکلیفی و ترجیحی میشود که البته معطوف به بینش ها، منش ها و کنش های فردی و اجتماعی میشود و معنای خاصی هم شاید برای آن طرح شود که مقصود علومی است که صرفا از روش تجربی بهره می برد و معنای اخص از علوم انسانی رفتاری اجتماعی است که دایره محدودتری دارد.
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه عنوان کرد: آنچه که معرکه آراء در حوزه اسلامی سازی یا تولید علوم انسانی اسلامی است، بیشتر حول معنای اخص است و معنای عام محل نزاع نیست، علوم انسانی اسلامی یعنی علومی که به گونه ای مرتبط با دین باشد و از آنجایی که علم نیز عناصر و متغیرهای رکنی و غیررکنی دارد به هر میزان که این عناصر از دین بهره ببرد، علم ما دینی خواهد شد و به صورت تشکیکی تصویر میشود.
وی با اشاره به اهمیت پژوهش در حوزه علوم انسانی اولا و علوم انسانی اسلامی ثانیا خاطرنشان کرد: اهمیت پژوهش به این دلیل است که علوم انسانی رایج وضعیت موجود را توصیف کرده و به مطلوب رهنمون می سازد وحتی توسعه و سیاست گذاری هم دارد و تمام برنامه ریزی ها و جهت گیری های کشور در گرو علوم انسانی است.
حجت الاسلام ترخان با تأکید بر این که تمدن اساسا مبتنی بر علوم انسانی است، گفت: اگر نقدی به علوم انسانی رایج داشتیم و دنبال این نکته بودیم که علوم انسانی رایج تمدن نوین اسلامی را به وجود نخواهد آورد، آن وقت باید به دنبال علوم انسانی اسلامی باشیم چراکه این علوم میتواند مقدمه ساز برای شکل گیری تمدن نوین اسلامی باشد.
وی با اشاره به کارنامه پژوهش در علوم انسانی پس از انقلاب بیان داشت: پس از انقلاب کارهای مؤثری انجام شده که تأسیس و تقویت پژوهشگاه های علوم انسانی، راه اندازی مجلات متنوع و مقالات فراوانی که نشر پیدا کرده است و فراوانی اعضای هیأت علمی و پژوهشگران توانمند در این حوزه بخشی از آن است و همچنین از حیث مالی کارهای خوبی صورت گرفته مثل کاری که صندوق حمایت از پژوهشگران انجام می دهد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: در حوزه علوم انسانی اشکالات متعددی از سوی پژوهشگران به وضعیت علوم انسانی گرفته شده است؛ از جمله گفته میشود، علومی که الان در کشور هست بومی نیست بلکه ترجمه ای نیست یا این علوم ترجمه ای مشکلات کشور را حل نمیکند و آثاری که جنبه تولیدی دارد ناظر به نیاز جامعه نیست و به نیاز جامعه وصل نشده است.
وی با بیان این که تصمیم گیری های کلان کشور بر اساس پژوهش های انجام شده در حوزه علوم انسانی نیست، خاطرنشان ساخت: یکی دیگر از اشکالاتی که مطرح میشود این است که اقبالی از سوی نخبگان به علوم انسانی نمیشود و بازار کاری برای همه رشته های علوم انسانی فراهم نیست و همچنین بحث سطحی بودن آموزش و افت کیفیت در مقابل افزایش کمیت و از اشکالات مهمی به وضعیت علوم انسانی است همچنانکه آمیختگی علوم انسانی با سیاست است و موارد دیگر از جمله اشکالاتی است که هرچند همه آن ها وارد نیست، ولی باید پاسخ داده شود.
حجت الاسلام ترخان در ادامه سخنان خود خاطرنشان ساخت: یکی از اشکالات دیگر عدم استقلال دانشگاه است که ذیل بحث سیاست میشود مطرح شود و در نقطه مقابل یکی از ضعف های جدی علوم انسانی که امروزه در کشورمان رایج است عدم پیوند با منابع دینی است و در نهایت می توان سه جهت ضعف معرفتی، اخلاق و کارکرد برای علوم انسانی مطرح کرد که اگر حل شود به نتایج بهتری می رسیم.
وی در پایان یادآور شد: به هرحال پس از انقلاب کارهای بزرگی در حوزه علوم انسانی انجام شده و ما فعلا در حال حرکت هستیم و موانع زیادی هم وجود دارد و اگر بتوانیم بر این موانع غلبه پیدا کنیم و می توانیم کارهای بزرگتری انجام بدهیم.