به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، یکی از کارکردهای فلسفه در نوع نگاه فرد به جهان و سبک زندگی است. پرسش اصلی این است که میراث سترگ فلسفه اسلامی برای امروز ما و سبک زندگی انسان امروزی چه کارکردی میتواند داشته باشد؟ چگونه میتوان از رهیافتهای حکمت اسلامی در زندگی بهره برد؟ خبرگزاری ایکنا برای یافتن پاسخ مناسب به این سؤالات با دکتر محمد محمدرضایی، سردبیر فصلنامه علمی- پژوهشی قبسات پژوهشگاه، گفتوگویی داشت که مشروح آن را میخوانید؛
محمدرضایی ضمن تبریک روز جهانی فلسفه به متفکران و اندیشمندان کشور با تأکید بر اهمیت فلسفه بیان کرد: نحوه زندگی انسان به تفکرات فلسفی بازگشت دارد؛ همه انسانها بر اساس سبک خاص خود زندگی میکنند که اگر بررسی شود به دیدگاههای فلسفی آن در پشت پرده سبک زندگی آنان خواهیم رسید؛ یعنی نوع زندگی فرد به دیدگاه آنها در باب جهان، انسان و خدا و رابطه میان آنها برگشت میکند. هر دیدگاه فلسفی را بپذیریم کارکرد فردی، اجتماعی و سیاسی آن هم طبیعتاً به دنبال آن بروز و ظهور خواهد یافت.
وی افزود: حقوق بشر غربی مبتنی بر تفکر متولیان و بنیانگذاران آن نسبت به آزادی و انسان است؛ اگر ما در باب آزادی و انسان، دیدگاه متفاوتی را بپذیریم طبیعتاً رفتار فردی و اجتماعی ما هم متفاوت خواهد شد. همه داعیه آزادی دارند، آزادی هم به انسان باز میگردد، ولی انسان چه موجودی است؟ آیا انسان تحت اشراف مبدئی متعالی است یا موجودی است که بر اثر تصادف صرف اشیاء شیمیایی به وجود آمده است؟
سردبیر فصلنامه علمی- پژوهشی قبسات پژوهشگاه با بیان اینکه پیامبران مبعوث شدند تا انسانها را از غل و زنجیر نفس، شیطان، نخوت، غرور، سستی و … آزاد کنند، اظهار کرد: با این وجود در دنیای کنونی شاهدیم که افرادی با انظار مختلف یکسری قوانین را برای تمشیت امور همه بشر به نام حقوق بشر وضع کردهاند، ولی تعریف آنها از آزادی جامع و تأمینکننده نیاز همه انسانها نیست.
وی بیان کرد: هر دیدگاه فلسفی یک سبک زندگی خاصی را به دنبال دارد؛ از صبح تا شب صدها تصمیم گرفته و بر آن اساس رفتار میکنیم؛ هر کاری مبتنی بر یک تفکر است؛ حکم میکنیم که این کار خوب است یا بد و بعد انجام میدهیم؛ اگر تحلیل کنیم که چرا یک چیزی چیزی خوب است و یا بد، باید به یک گزاره اساسی در حوزه خوبی و بدی برسیم؛ برخی ممکن است خوبی و بدی را از عرف، برخی از عقل، برخی از تمایلات و … بگیرند؛ مثلاً انسان لذتطلب این دیدگاه فلسفی را دارد که باید بیشترین لذت را در دنیا ببرم و هر چیزی که این لذت را محدود کرده و از بین ببرد، به عنوان مانع باید برداشته شود ولو اینکه خدا باشد.
رد دیدگاه «فلسفه خوب و بد ندارد»
محمدرضایی تصریح کرد: اگر کسی اعتقاد به خدا و معاد و آینده سعادتمند داشته باشد به نحوه دیگری سبک زندگی خود را خواهد چید؛ بنابراین خیلی اهمیت دارد که بهترین تفکر فلسفی را انتخاب کنیم؛ برخی معتقدند فلسفه خوب و بد ندارد، ولی مطمئناً برخی تفکرات متقنتر و معقولتر است و باید بهترین را انتخاب کنیم؛ لذا این آموزه قرآنی «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» را باید مدنظر خود قرار دهیم؛ اقوال را گوش کرده و از بهترینها تبعیت کنیم.
وی تأکید کرد: انسانها ممکن است کارهایی بکنند که موجب پشیمانی آنها شود؛ این کارها مبتنی بر یک نظر است؛ لذا ما باید در طول عمر تفکری را بپذیریم که وقتی از دنیا رفتیم به خود نهیب نزنیم که چرا خوب نیندیشیدیم و فکر نکردیم اینکه فرمودهاند ارزش یک ساعت تفکر از ۷۰ سال عبادت بیشتر است، به این دلیل است.
تفکر در روز جهانی فلسفه
محمدرضایی بیان کرد: در روز جهانی فلسفه باید تفکر را پاس داریم و اندیشه کنیم و سبک زندگی خود را بر اساس یک نوع تفکر فلسفی متقن و معقول بنا بگذاریم. هر تفکر فلسفی هم دنبالههای اجتماعی و فردی و سبک زندگی خاصی دارد؛ کسانی که فکر میکنند این دنیا توسط خداوند خلاق متعال به وجود آمده و انسان، خالقی دارد که هر لحظه فیض به او از مبدأ خلاق صورت میگیرد، این اعتقاد فقط اعتقاد به خدا نیست، بلکه سبک زندگی موحدانه را برای ما شکل میدهد.
سردبیر فصلنامه علمی- پژوهشی قبسات پژوهشگاه تصریح کرد: باور به اینکه خدا ربوبیت هم دارد و جهان را تدبیر میکند، رزق و روزی و آینده انسان به دست خداوند است؛ این خدا حکیم است و برای سعادت ما قوانینی فرستاده که باید از آن اطاعت کنیم و اگر فقط از این قوانین اطاعت کردیم به سعادت میرسیم؛ لذا باید توحید در اطاعت و عبادت داشته باشیم. حال اگر فردی معتقد باشد که دنیا و انسان محصول تصادف میان عناصر شیمیایی است و هیچ هدفی از خلقت انسان و دنیا در کار نیست، نحوه تمشیت ما در زندگی دنیوی هم تفاوت خواهد کرد؛ لذا خودم و علاقهمندان را توصیه میکنم که همواره در هدف آفرینش بیندیشیم.
افراد بیتعقل؛ بدترین جنبندگان نزد خدا
محمدرضایی اظهار کرد: قرآن فرموده است که بدترین جنبندگان، کران و لالانی هستند که هیچ تفکری نمیکنند، کسانی که سخن حق را نشنیده و بر زبان جاری نمیکنند؛ براساس آیات سوره مبارکه ملک، انسان وقتی از دنیا رفت و وارد جهنم شد میگوید که اگر من گوش میدادم و یا تعقل میکردم الان در جهنم نبودم.
وی با برخی فلاسفه بر اساس نیازهای جامعه دست به تفکر میزنند و تلاش میکنند با تعقل و خرد مشکلات را حل کنند؛ مثلا کانت با دو جریان فلسفی تجربهگرایی و عقلگرایی در دوران خود مواجه بود، کانت در مکتبی پرورش یافته بود که اعتقاد به خدا داشت و به صفای باطن اهمیت میداد و شیفته علوم تجربی بود؛ او یک جمله مهمی دارد که دو چیز همواره اعجاب مرا بر میانگیزد، یکی آسمان پرستاره بالای سرم و یکی قانون اخلاقی درونم.
وی افزود: آسمان پرستاره نماد تبیین علمی از جهان بوده است؛ در آن دوره تبیین علمی جهان این بود که جهان مانند ماشین مکانیکی است که هر چیزی معلول یک حادثه سابق بر خود است، ولی کانت معتقد بود که اگر انسان جزیی از این ماشین باشد، رفتارهای اخلاقی او توجیهناپذیر است؛ او به اخلاق اهمیت میداد لذا فلسفهای ارائه داد که در آن برای خدا، اخلاق و علوم تجربی جایگاه مناسبی قائل شود. او خیلی شیفته علوم تجربی بود و میدید که دیدگاههای فلسفلی دیگر جهان غرب نمیتواند مشکلات فکری و روحی مردم را حل کند.
دعوت قرآن به تعقل
وی تصریح کرد: دکارت فرانسوی در دورهای زندگی میکرد که شکاکیت عام بوده است، لذا دنبال فلسفهای بود که کسی نتواند آن را دچار شکاکیت کند؛ بنابراین اینکه ساختار نظام عقلانی ما متقن باشد خیلی مهم است. ایشان دنبال ساختار عقلانی خوب برای تفکرات فلسفی خود بود؛ ما هم معتقدیم که آنچه ابتدا انسان را به تفکر دعوت کرده خداوند است؛ این آموزه توسط پیامبران صورت گرفته و از موقعی که بشر پا به هستی نهاد از او دعوت به تفکر شد؛ قرآن در آیات ۱۷ تا ۲۰ سوره غاشیه فرمود: «أَفَلَا یَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ ﴿۱۷﴾؛ وَإِلَى السَّمَاءِ کَیْفَ رُفِعَتْ ﴿۱۸﴾؛ وَإِلَى الْجِبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ ﴿۱۹﴾ وَإِلَى الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ» یا در سوره اسراء، آیه ۳۶ فرمود: «وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ». بنابراین باید اندیشه و خردورزی کرده و افکار و عقاید متفاوت را بخوانیم تا در پایان عمر حسرت اندیشه و تفکر و رفتار خود را نخوریم؛ زیرا پشیمانی سودی ندارد.