عزاداری و بیداری
نوشتاری از حجت الاسلام دکتر قاسم ترخان عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
مجالسی که در آن ذکر و یادآوری مصیبت امام حسین (ع) و یاران و عزیزانش باشد، روح انسان را برای پیوند با اهداف آن امام، آماده و اسباب بیداری انسان را فراهم میکند. انسان برای رسیدن به خدا خلق شده است (ذاریات، ۵۶٫ انشقاق، ۶) و خدا نیز مقصد دوری برای انسان نیست؛ چه این که خود فرمود: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ (ق، ۱۶) ؛ و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!».
با این حال این سؤال در ذهن انسان تداعی میکند که اگر مقصد نزدیک است؛ چرا انسانهای به مقصد رسیده کماند؟ و از این خیل کمتر به وصال یار نائل میآیند؟، در جواب باید گفت: مسافت اگرچه در سیر الی الله و سفر درونی کوتاه است و مقصد بس نزدیک، اما موانعی در جاده برای رهرو وجود دارد که نمیگذارد او به مقصد برسد، از این رو ضروری است که سالک به رفع این موانع بپردازد. برخی از این موانع عبارتاند از:
الف. سوار بر مرکبی شده است که به سوی خدا میل و گرایش ندارد (ر.ک: داستان مجنون که میخواست با شترش به منزل لیلی برود). پیش از آن که به اجبار در هنگام مرگ انسان را از این مرکب پیاده سازند، او باید با موت اختیاری از این مرکب پیاده شود و با وسیله و مرکبی دیگر به سوی مقصد حرکت نماید.
ب. چراغهایی (چراغ درون و بیرون= راهنماییهای عقل و انبیای الهی) که در مسیر راه نصب شده بود را با دست خود شکسته و خود را در تاریکی و گمراهی گرفتار کرده است (ر.ک: ابن قولویه قمى، کامل الزیارات، ص۲۲۸)، که در این صورت حتی اگر مرکب خوبی نیز داشته باشد هر چه بیشتر حرکت کند و راه بپیماید، از مقصد دورتر میشود. بر این اساس؛ ما معتقدیم آنانی که اعمال نیکو حتی عباداتی همانند نماز و حج را بجای میآورند، اما از ولایت بیبهرهاند، اگرچه مرکب خوبی دارند، ولی در مسیر درستی حرکت نمیکنند، و در مقابل، آنانی که در انجام اعمال صالح کوتاهی میورزند، اما به ولایت اعتقاد دارند و دلهایشان از محبت اهلبیت لبریز گشته است، اگرچه از مرکب مناسب بهرهمند نیستند و لنگان لنگان حرکت میکنند، ولی در مسیر و جاده درستی بسر میبرند و امید است که به مقصد برسند. و این همان بیان دیگرِ اصالت فکر و تقدم اندیشه بر عمل است.
ج. انسان جادۀ درست و صحیح برای رسیدن به مقصد را میشناسد و راه را میداند، اما خوابش میبرد و از رفتن باز میماند. این را میدانیم که شرط لازم و اولین قدم در تهذیب نفس و سیر و سلوک بیداری است. بیدار است که خطر را احساس میکند و از آن میرهد، اما خوابیده نه میایستد و نه میرود، نه توجهی به نقصان خود دارد و نه نیازی میبیند که خود را تهذیب نماید، او خطر را احساس نمیکند در حالی که دشمن خواب ندارد و در کمین است (ص، ۸۲٫ اعراف، ۱۶)، بنابراین او نباید بایستد و باید حرکت کند و برود. سعدی میگوید: «حَرم در پیش و حرامی در پس، اگر رفتی بُردی و اگر خفتی مُردی» گلستان، باب دوم، حکایت ۱۱٫ پیامبر(ص) فرمود: «النّاس نیام فإذا ماتوا انتبهوا»؛ مَردم همه در خوابند، وقتى مُردند بیدار مىشوند (ورام بن ابى فراس، مجموعه ورام، ج۱، ص۱۵۰).
پیامبران آمدند تا انسانها را از این خواب غفلت، بیدار کنند، پیش از آن که با مرگ بیدار شوند (مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۶۹، ص۵۹). البته عدهای آنقدر خوابشان سنگین است که صدای انبیای الهی نیز نمیتواند آنها را بیدار کند(فاطر، ۲۲). باید بدانیم که انجام عبادات الهی و به یاد خدا بودن (طه، ۱۴٫ احزاب، ۴۱ و ۴۲) از جمله عواملی است که در زدون خواب غفلت نقش اساسی را ایفا میکند و از سوی دیگر گناه اگرچه از غفلت ناشی میشود، اما افزایش غفلت و سنگینی خواب را نیز در پی دارد.
نتیجۀ این بحث آن شد که انسان باید در صراط مستقیم الهی باشد و از امکاناتی که خداوند در اختیارش قرار داده است؛ مانند راهنماییهای عقل و معصومان(ع) استفاده نماید و با پیاده شدن از مرکب تن و توجه نکردن به خواهشهای نفسانی همراه با یاد خدا و گناه نکردن، موانع سر راه را بردارد. خلاصه این که او باید در کنار محبت ورزیدن به اهلبیت با عمل به دستورات الهی و انجام اعمال صالح، از عارض شدن خواب غفلت و سنگین شدن آن، جلوگیری نماید تا در راه نماند و قدمی به جلو بردارد.
از نظر آموزههای دینی اگرچه خوابآلودگی نمیتواند مطلوب باشد، اما به هرحال خوابیدن سر راه میتواند بهتر از خوابیدن با فاصلۀ زیاد از جاده، تلقی گردد. از این رو مولوی میگوید: خوابناکى لیک هم بر راه خسب / اللَّه اللَّه بر ره الله خسب / تا بود که سالکى برتو زند / از خیالات نعاست بر کند (مثنوی معنوی، دفتر چهارم ص ۶۹۷ و ۶۹۶)
راه الله همان ولایت ائمۀ اطهار (ع) است، چنانچه در روایات وارد شده است: «أَنْتُمُ السَّبِیلُ الْأَعْظَمُ وَ الصِّرَاطُ الْأَقْوَم»؛ شما ائمه(ع) آن مستقیمترین راه به سوى خدا هستید (شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۷۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۲۹). «نَحْنُ الطَّرِیقُ الْوَاضِحُ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیمُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَل»؛ ما اهلبیت(ع) راه روشن و صراط مستقیم، به سوى خدا هستیم (دیلمى، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج۲، ص۴۱۸؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۰۶). یا در تفسیر «اهدنا الصراط المستقیم» روایاتی مراد از راه و جادۀ مستقیم الهی را همانا ولایت علی(ع) و سایر ائمۀ(ع) دانسته است (مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۵، ص۳۶۵ و ۳۷۲ و ۳۷۳؛ همان، ج۲۳، ص۲۱۱). همچنین توجه به روایاتی که در تفسیر «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ» وارد شده است، میتواند اطلاعات مفیدی به خواننده ارائه کند (ابن شهرآشوب مازندرانى، المناقب، ج۱، ص۲۸۳؛ همان، ج۳، ص۸۷ و۸۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۶، ص۳۴۷).
به هرحال، آن کس که خوابیده، اما در شهادت امام حسین(ع) عزادار است یا با رعایت دقیق پروتکلهای بهداشتی در مجلس عزای امام شرکت میکند مانند آن کسی است که در کنار جاده خوابش برده است، در این کلاس درس ممکن است سالکی نهیبی بر او زند و اسباب بیداریش را فراهم کند. البته با شرایط جدید این امکان فراهم شده است که در مجالس عزا به صورت مجازی هم شرکت کنیم و شرایط جدید نباید ما را از مجلس عزای امام به کلی دور کند.