الزامات مسئله محوری در پژوهش
یادداشتی از حجتالاسلام علیآقا پیروز مدیر گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه
برخی اندیشمندان، مسئله مندی و مسئله محوری را در فضای پژوهش مطرح و دنبال می کنند این موضوع اگر چه به خودی خود گامی ارزشمند در جهت ارتقاء تحقیقات و رفع مشکلات نظام جمهوری اسلامی به شمار می رود اما الزاماتی دارد که می بایست مطمح نظر قرار گیرد:
اول اینکه مسئله محوری نیازمند شناسایی مسائل اجتماعی و شناخت دقیق ابعاد و زوایای مسئله است که این امر بدون ارتباط و تعامل با دستگاه های نظام امکان پذیر نیست.مسئله یابی فرایندی رفت و برگشتی و تکامل یابنده برای کشف مسائل اجتماعی است که شامل احساس مسئله، کشف موقعیت مسئله و صورت بندی مسئله می شود. برای این منظور تحقیقات میدانی، مطالعه اسناد معتبر، رجوع به نحبگان و جلسات بارش فکری ضروری است. در سطح پژوهشگاه، زمینه تعامل با دستگاه های نظام فراهم نگردیده و برای رصد و نیز شناخت مسائل و صورت بندی آنها تدبیری اتخاذ نشده است. البته تعداد اندکی از محققان به صورت فردی با ورود به دستگاه های نظام، توانسته اند این مهم را انجام دهند اما کار سازمانی محسوب نمی شود.
دوم آن که بخش قابل توجهی از مشکلات و مسائل منتظر راه حل نمی مانند و به سرعت با پاسخ های سطحی مرتفع می شوند یا لاینحل می مانند یا تبدیل به معضل می شوند و این مستلزم تسریع در پاسخگویی است باید دید که آیا فرآیندهای موجود در پژوهشگاه اجازه پاسخ گویی به مسائل را در اسرع وقت می دهد یا خیر؟ فرآیندهای موجود به گونه ای است که از طرح مسئله و تصویب طرحنامه در شورای علمی گروه تا اجرای طرح و ارزیابی و آماده سازی و چاپ چیزی حدود حداقل پنج سال زمان می برد. و این تاخیر از وقت حاجت، محصول پژوهشی را از حیّز انتفاع ساقط می کند.
مسئله محوری مستلزم کار گروهی و توجه به ابعاد مختلف مسئله است زیرا غالب مسائل اجتماعی ماهیتی چند بُعدی و میان رشته ای دارند که تنها با یک رشته تخصصی قابل حل نیستند لازمه این کار آن است که تحقیقات به صورت میان رشته ای و با حضور صاحب نظران رشته های مختلف برگزار شود و این خود نیازمند مکانیزمی است که در پژوهشگاه تعریف نشده است.
مسئله محوری و انجام تحقیقات کاربردی از نظر رتبه، متاخر از تحقیقات بنیادین است تحقیقاتی که در آن مبانی و اصول مشخص شده باشد به گونه ای که بتوان با ابتناء بر آن ، مسائل کاربردی را مورد پژوهش قرار داد به نظر می رسد که تحقیقات بنیادین به حدی از اشباع نرسیده که متّکای تحقیقات کاربردی قرار گیرد نتیجه آن که اگر برای حل مسائل از تحقیقات بنیادین نتوانیم بهره گیری کنیم ؛ پاسخ ها به مسائل فاقد تعمّق لازم بوده و سطحی تلقی می شوند بنابر این لازم است تحقیقات بنیادین در حد قابل قبولی باشد.