چالش تمدنی غرب در پساکرونا

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، محمد محمدرضایی، سردبیر فصلنامه قبسات پژوهشگاه و استاد دانشگاه تهران، در گفت‌وگو با ایکنا، گفت: فرهنگ لیبرال دموکراسی غرب مبتنی بر یکسری مبانی و ارزش‌هایی مانند فردگرایی، آزادی، عقل‌گرایی خودبنیاد، عدالت و برابری حقوق انسان‌ها و ارزش تساهل و تسامح است.

وی با اشاره به واژه تساهل افزود: تساهل به معنای مداراست؛ یعنی به مردم اجازه داده می‌شود که به طریقی سخن بگویند که مورد پسند ما نباشد و به قول یکی از اندیشمندان غربی، من از آنچه تو می‌گویی بیزارم، ولی تا پای مرگ از حق تو دفاع می‌کنم.

محمدرضایی اضافه کرد: فردگرایی یکی از مبانی اصلی لیبرال دموکراسی است، در این فرهنگ، فرد، غایت است و نه وسیله برای پیشبرد اهداف دیگران، همچنین برتری فرد بر جامعه یکی از مبانی اصلی در این فرهنگ است. هویت یک فرد باید حفظ شود و جمع چندان برای آنان مهم نیست.

زیرسؤال رفتن فردگرایی در پساکرونا
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه کرونا، فردگرایی را زیر سؤال برد، تصریح کرد: زیرا فردگرایی به افراد آزادی عمل بسیار زیادی می‌داد تا فرد هر کاری را که می‌خواهد انجام دهد، هر چیزی بخورد و هر کاری بکند تا زمانی که ظاهراً با آزادی دیگری در تعارض نباشد، ولی کرونا این سؤال را در برابر فردگرایی مطرح کرد که آیا یک فرد مجاز است هر چه دوست دارد بخورد و کسی حق ندارد جلوی او را بگیرد؟ اگر مثلاً فرد حیوانی را بخورد که موجب ایجاد ویروس وحشتناک و واگیرداری برای همه افراد یک جامعه و بلکه برای همه انسان‌ها شود مجاز است؟

وی افزود: یعنی فرد این قدر باید آزاد باشد و چیزی آزادی او را محدود نکند؟ الان همین آزادی بی‌قید سبب شده تا ویروس کرونا بیش از ۲۰ کشور و میلیون‌ها انسان را مبتلا و صدها هزار کشته برجای بگذارد؛ بنابراین تساهل، فردگرایی و آزادی کنونی باید مورد بازنگری قرار بگیرد.

بازشناسی امر به معروف در جامعه
استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: همه آحاد بشر در یک کشتی هستند و کسی مجاز نیست با رفتار، گفتار و خوردن خود همه را در این کشتی غرق کند. ما در فرهنگ اسلامی مقوله امر به معروف و نهی از منکر را داریم که تا قبل از کرونا برخی علیه آن سخن گفته و می‌گفتند که ما به افراد چه کار داریم و باید بگذاریم آزاد باشند و امر به معروف را مانع آزادی فرد می‌دانستند، ولی کرونا نشان داد اگر فردی یک منکری انجام دهد زندگی دیگری را تباه کرده است.

محمدرضایی با بیان اینکه تساهل، فردگرایی و آزادی بی قید و بند باید مورد بازبینی قرار گیرد تصریح کرد: سؤال دیگری که در این وضعیت مطرح است این است که آیا علم جدید با همه پیشرفت‌ها و خدماتش می‌تواند به فواید و مضرات همه غذاها پی ببرد؟ باید روی این فکر کنیم خداوندی که خالق ما، طبیعت، غذا و آفرینش است می‌داند چه غذایی برای بدن مفید و چه غذایی مفید نیست.

وی تاکید کرد: لذا باید به حرف دین و این خدا که به همه مصالح و منافع آگاه است، توجه کنیم. اگر غذایی را حرام اعلام کرده و گوشت فلان جاندار را حرام شمرده این حدود الهی را زیر پا نگذاریم.

چالش تمدنی غرب در پساکرونا
محمدرضایی با بیان اینکه بعد از کرونا اقبال جدیدی به سوی دین صورت می‌گیرد، اظهار کرد: به نظر بنده تمدن غرب هم در دوره کرونا و پساکرونا با چالش جدی مواجه شده و خواهد شد و نخواهند گذاشت افراد هر کاری دلشان می‌خواهد انجام دهند؛ پس وحی و دین هم مورد اقبال بیشتری قرار می‌گیرد و هم تمدن غربی با چالش‌هایی روبرو می‌شود.

وی با بیان اینکه برخی متفکران معتقدند که روش علمی تنها روش کشف حقایق عالم است، اضافه کرد: این افراد هر چیزی را که با روش علمی ثابت شود می‌پذیرند و علم هم فقط مادیات را تحت پوشش قرار می‌دهد؛ حالا با این ابزار می‌خواهیم همه سعادت بشر را تضمین و تأمین کنیم؛ مسلماً امکان آن نیست و اساساً با علم نمی‌توان عالم فراماده و آخرت را مورد مطالعه قرار دهیم.

محمدرضایی اظهار کرد: از طرفی هر کاری که در دنیا انجام دهیم، در زندگی اخروی ما مؤثر است؛ لذا هر رفتار و عملکرد بشر حرکت یک قطعه در پازل جهانی است و باید بدانیم این قطعه پازل بر همه آن مؤثر است و سعادت دنیا و آخرت بشر را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد.

علم‎گرایی محض نجات‌بخش نیست
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: علم‌گرایی و پوزیتیویسم علمی که زمانی شاهکار بشریت بوده و همه چیز را با آن می‌سنجیدند، مورد چالش واقع شده و باید فکر دیگری برای بشر انجام شود وگرنه طی کردن همین راه نتایجی بهتر از امروز نخواهد داشت.

محمدرضایی در پاسخ به این سؤال که آیا کرونا خواهد توانست نظم جدیدی به دنیا ببخشد، همچنین مدیریت کشور ما در چالش کرونا چقدر بر این نظم موثر است، اظهار کرد: کرونا به نوعی تداعی‌گر خفیفی از قیامت است؛ می‌گویند که روز قیامت برادر از برادر، فرزند از پدر و شوهر از همسر گریزان است و هر کس به فکر خود و اعمال خود است.

وی ادامه داد: در شرایط بحرانی به خصوص روزهای نخست همه کشورها به دنبال تأمین ماسک و دستکش و مواد ضدعفونی برای خود بودند و حاضر نبودند به کشورهای دیگر کمک کنند و حتی برخی کشورهای به ظاهر متمدن، دست به دزدی اقلام بهداشتی زدند.

استاد دانشگاه تهران افزود: شاید مردم دنیا و سیاستمداران عاقل به این فکر بیفتند که باید به فکر دیگران هم باشیم و فقط خود را نبینیم؛ زیرا دزدی و زد و خورد و همدیگر را تکه پاره کردن مباح نیست، بلکه قرار است بر سر یکسری اصول بین‌المللی پایبند باشیم.

وی تأکید کرد: به نظر می‌رسد همه این‌ها چالش‌هایی است که در پساکرونا باید مطرح شود و شاید رخ دهد و ممکن است برخی ساختارها و روندها مورد بازنگری قرار گیرد؛ مثلاً این موضوع برای برخی کشورهای عضو اتحادیه اروپا مطرح است که این اتحادیه چه کمکی به فلان کشور در این سختی کرده است یا اگر قرار است چیزی به ما بدهند، چرا باید از سوی دیگران سرقت شود. این چالش امروز در میان کشورهای غربی مطرح است که اجتماعاتی که ما در آن هستیم چقدر در موارد نیاز به درد ما خورده و خواهد خورد.

ایثار و همدلی در کشور
محمدرضایی تصریح کرد: در کشور ما نسبت به کشورهای دیگر ایثار، فداکاری و گذشت بیشتر بود؛ در دنیا سودگرایی حاکم است و به ارزش تبدیل شده، ولی در کشور ما که جامعه دینی و معتقد به «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَهُ» است، آخرت را برای خود مهم می‌داند و می‌داند پست، مال، مقام و … همه برای ابتلا و آزمایش است.

وی اظهار کرد: کمک‌های زیادی به طبقات محروم در این مدت شد، چقدر در تدفین و تکفین اموات از سوی طلاب جهادی مشارکت شد، در بیمارستان‌ها، مساجد و … چقدر خدمات صورت گرفت، روحیه ایمان، ایثار، فرهنگ شهادت و اخلاق و مقدم کردن دیگری بر خود در این ماجرا دیده شد و باید بیش از پیش بر روی این مقولات کار کنیم.

وی تصریح کرد: الگوهای ما امام علی(ع) و فاطمه(س) هستند که سوره انسان در شان آنان نازل شده است و نگاه همه در جامعه اسلامی باید این نوع نگاه باشد. در این ماجرا «…تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى …» یکبار دیگر در فضای اجتماعی ما نمود و بروز یافت و تفسیر شد و امیدواریم بتوانیم این روحیه ارزشمند را تقویت کنیم.