نگرش فراسوره‌ای در تفسیر

نگرش فراسوره‌ای در تفسیر
نوشتاری از حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدحسن جواهری عضو هیأت علمی گروه قرآن پژوهی پژوهشگاه

یکی از قرائن مهم تفسیری «نگرش فراسوره‌ای در تفسیر»‌ است. این قاعده خود نوعی از انواع تفسیر زیبایی‌شناختی با عنوان «تفسیر زیبایی‌شناختی فراسوره‌ای» است که هدفش شناخت زیبایی حاصل از هماهنگی آیات نازل شده با نیاز جامعه است. درک کامل این زیبایی زمانی است که بدانیم مثلاً فلان آیات در چه فضایی نازل شده و چه کمکی به رشد و تعالی و تربیت و هدایت مخاطبان آن کرده و به تعبیر دیگر درجه تأثیرگذاری آن چقدر بوده است.

این گام نخست در فهم صحیح آیات و شرط لازم برای حرکت آیات (کما یجری الشمس و القمر) با ابزاری مانند جری و تطبیق و تأویل و تنقیح مناط و تخریج مناط و مانند این‌هاست؛ یعنی قبل از کاربست ابزار تحرّک می‌بایست شناخت مناسبی از آیات حاصل شود و چون آیات در زمان خاصی نازل شده و گرد زمان بر آن پاشیده شده، لازم است با بازسازی فضای نزول، فهم آیات در آن فضا شکل بگیرد. مطلب را با مثالی روشن می‌کنم:
آیات مربوط به داستان طالوت و جالوت در سوره بقره آمده است. اولین گام فهم این آیات در همان فضای نزول است؛ یعنی می‌پرسیم:‌ چرا این آیات نازل شد و آیا شرایط موجود در جامعه آن روز تأثیری در نزول این آیات داشته است؟ این سؤالی است که پیش روی همه آیات خواهد بود. در پاسخ می‌گوییم:‌ بله، به احتمال قوی این آیات برای تقویت و تربیت مسلمانان نازل شده که تازه وارد داستان غزوات و سریه‌ها شده بودند. آنان می‌بایست روش درست تعامل با فرمانده خود را می‌آموختند و نیز می‌بایست با اوصاف یک فرمانده خوب و لایق آشنا می‌شدند:

وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَهً مِنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَهً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿بقره، ٢۴٧﴾

پس نزول این آیات بسیار به جا و زیبا و بلیغ است؛ یعنی زیبایی حاصل از همخوانی نیاز جامعه و کارکرد و تأثیر آیه. حال با تنقیح مناط می‌رویم سراغ جری و تطبیق در همه زمان‌ها و مکان‌ها و یکی از مصادیق نیز ولایت بلافصل امیر المؤمنین علی(ع) است؛ زیرا می‌پرسیم چه کسی بعد از پیامبر اکرم ص از همه در «علم و جسم (قدرت)» کامل‌تر بوده است؟ پاسخ کاملاً روشن است؛ زیرا بر اساس روایات متواتر این اوصاف در حضرت علی(ع) از همه کامل‌تر بود بلکه اساساً نمی‌توان او را با دیگران مقایسه کرد و اگر ترازویی برای چنین مقایسه‌ای وجود داشت، احتمالاً‌ از شدت ناترازی از کار می‌افتاد!!

همین ملاک‌ها را که با تنقیح مناط به دست آمد، امروز نیز می‌توان بلکه باید برقرار دانست و ما می‌دانیم که این دو یعنی «دانش کار»‌ و «‌توان مدیریت و انجام آن» با وجود اصل ایمان، جزو اصلی‌ترین ملاک‌های شایسته‌سالاری است.