رمضان، بخشی از شکوه مهندسی فرهنگی و اجتماعی دین

رمضان، بخشی از شکوه مهندسی فرهنگی و اجتماعی دین
محمد عابدی عضو هیات علمی گروه قرآن‌پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

یکی از ویژگی‌های مهم دین اسلام این است که با ابزارهای مختلف، غبار روزمره‌گی، یکنواختی، کسالت و خمودگی را از چهره جامعه دینداران می‌زداید، از مهم‌ترین این سازوکارها مناسبت‌هاست. برنامه‌ریزی دین به گونه‌ای است که برای هر ساعت دعای خاصی دارد، برای پنج مقطع از روز نماز در نظر گرفته است، برای شب نمازهای خاصی تدارک دیده است، هر روز دعا و زیارت ویژه‌ای دارد، ایام هفته همچون نماز جمعه و عید جمعه و غسل‌ها و اعمال خاص دیگر را در خود جای داده است، همین‌طور ماه و بالاخره برای سال نیز برنامه‌هایی مانند حج سالانه، روزه‌داری سالانه؛ خمس و زکات سالانه و… دارد.

وقتی به همه این‌ها به صورت یک بسته نگاه می‌کنیم، پی به مهندسی فرهنگ و اجتماعی حیرت‌انگیز دین می‌بریم، زیرا هر یک از این برنامه‌ها تحرک و تغییر وضعیت و پویایی و جوشش در حوزه‌های مختلف فردی، اجتماعی، اقتصادی و… ایجاد می‌کنند.

سوال مهم این است که با این همه ظرفیت‌های دین چگونه است که جلوه‌های جدی این مهندسی باشکوه را در جامعه اسلامی نمی‌توانیم ببینم. پاسخ البته با تاسف شدید این است که این مهندسی در نظام‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ما هرگز به نحو کارآمد بازسازی نشده است. برای همین به مراسم‌های مذهبی مثل ماه رمضان، اعتکاف، اعیاد مذهبی مثل جمعه، به صورت برنامه‌های مقطعی نگاه می‌شود و این برنامه‌ها در کنار هم توان تولید یک فرهنگ جامع و گسترده در سطح ملی را به خود نمی‌بینند. در این میان برخورد دستگاه‌های مختلف فرهنگی، مذهبی، رسانه‌ای و… با ماه رمضان نیز از این فقر مهندسی به شدت رنج می‌برد.

همه ماه رمضان را به عنوان مناسبت می‌شناسند، برنامه‌های آن مناسبتی ساخته می‌شود و هرگز و با اینکه در ماه رمضان ده‌ها متولی فرهنگی و مذهبی و حتی اقتصادی و رسانه‌ای و هنری پای کار می‌آیند، اما بدون نقشه راه ملی و بدون توجه به این که جایگاه ماه رمضان درمیان ماه‌های دیگر در مسئله فرهنگ سازی و رفتارسازی چیست؟ چگونه می‌توان از ماه رمضان برای رفتارهای اقتصادی در طول سال استفاده کرد. فلسفه ماه رمضان آیا اختصاص به یک ماه دارد یا بخشی از پازل تغییر سرنوشت جامعه اسلامی از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب است؟

کتاب «با قرآن در بهار قرآن» که توسط اینجانب به نگارش درآمد با این دغدغه درپی آن بود که نشان دهد ماه مبارک رمضان فقط یک مناسبت سالانه نیست؛ ماه رمضان ماه قرآن است؛ ماه رمضان ماه توجه و تحقق محتوای کتاب دین است، یعنی در این ماه باید توجه‌ها به نقشه راه دین متوجه گردد و مسلمانان بدانند که در زندگی خود در طول سال باید دستورات قرآن را پروتکل و دستورالعمل زندگی فردی و اجتماعی وسیاسی خود قرار بدهند.

ما بر اساس آموزه‌های قرآن و سنت می‌دانیم که این کتاب در شب قدر نازل شد (انا انزلناه فی لیله القدر) و شب قدر در ماه رمضان است. روزه ماه رمضان برای ایجاد تقوا تشریع شده است. نتیجه این می‌شود که فلسفه ماه رمضان بر اساس آیات قرآن ایجاد تقواست، اما تقوا و خدا لحاظی (در اقتصاد، خانواده، سیاست، فرهنگ، امینت و کشورداری و….) که در این ماه ایجاد می‌شود، بخشی از پروژه بزرگ فرهنگ‌سازی سالانه اسلامی است و بخش مهمی از کارکردهای ماه رمضان، برای هر شهروند جامعه اسلامی، مربوط به طول سال است، ولی آیا دستگاه‌های قانون‌گذاری، فرهنگی، اجرایی چنین نگاهی به این سرمایه عظیم دارند؟ پاسخ یک کلمه است: هرگز و حاشا.

با توجه به اینکه ماه رمضان سی روز است و قرآن نیز سی جز دارد، کتاب «با قرآن با بهار قرآن» می‌کوشد برای هر روز، آیه‌ای از یک جز در پیش چشم خوانندگان خود قرار بدهد تا در طول سی روز، آموزه‌های قرآن را مرور کنند و محتوای قرآنی راهی برای تحقق در زندگی آنان بیاید. در این کتاب موضوعات سی گانه‌ای گرد آمده است که هر کدام از طریق روایات و سنت تبیین شده‌اند تا خواننده با سرعت و در کمترین مدت به آن‌ها دست یابد. موضوعاتی مانند تقوا، روزه‌داری، قیامت‌باوری، کنترل خشم، پرهیز از حرام‌خواری، عدالت، دعا، عبادت، غفلت و بی‌خبری، آباد کردن مسجد، توبه، شیطان‌شناسی، نا امیدی از رحمت خدا، احسان، نماز و نماز شب، امتحان الهی، عفت و خویشتنداری، دوست‌یابی، حیا، امر به معروف و نهی از منکر، غیرت، اخلاص، عبرت، دوری از گناهان کبیره، صبر، تعلق نداشتن به دنیا، یاد خدا، اخلاق برجسته، حسادت.

برای مثال تنها به یکی از این عنوان‌ها توجه کنیم یعنی «احسان». کتاب به آیه ۹۰ نحل توجه می‌دهد که خداوند به عدل و احسان امر کرده است. کتاب توضیح می‌دهد که عدل یعنی هر چیزی در جای خود باشد و هر نوع انحراف، افراط، تفریط خلاف عدل است، ولی عدالت به تنهایی کارساز نیست وبه مرحله بالاتری (احسان) نیاز هست، زیرا گاه حل مشکل با اصل عدالت به تنهایی امکان ندارد و نیاز به گذشت و فداکای است که با احسان از آن یاد می‌شود.

امیر مومنان فرمود: «العدل انصاف و الاحسان التفضل»، عدل انصاف است و احسان بیشتر از حق دادن. اگر به خوبی دقت شود این آموزه قرآنی دقیقا چیزی است که ما در ایام کرونایی که دامنه فقر فقرا گسترده‌تر و سفره‌های آن‌ها کوچک‌تر شده است، به آن نیازمندتریم.

جامعه‌ای که در چهل سال ماه رمضان با آموزه قرآنی احسان آشنا شده باشد، امروزه آمادگی گذشتن از خود برای بقای هموطن خود را خواهد داشت. آیا متولیان فرهنگی ما با چنین نگاهی از چهل سال پیش به آموزه‌ای قرآن و ظرفیت ماه رمضان نگریسته‌اند؟

در کتاب به آثار احسان توجه می‌شود. مانند: چشم پوشی از گناه، دوستی و تداوم محبت (من اکثر احسنه احبه اخوانه) (کسی که احسانش بیشتر شود، برادرانش دوستش خواهند داشت)، مالک قلب‌ها شدن (بالاحسان تملک القلوب)، به خود احسان کردن (ان احسنتم احسنتم لانفسکم) و… در صورتی که این آموزه‌ها در بهار قرآن یعنی ماه رمضان به مرحله ثبات در جان و دل مردم برسد.

در ایام بلاها و گرفتاری‌های بهداشتی و اقتصادی و سیاسی و… مردم با احسان و نیکی موجب تداوم دوستی‌ها خواهند شد، نه اینکه ایام بلا مردم به دشمن هم تبدیل شوند؛ آنان مالک قلب آسیب دیدگان خواهند شد نه اینکه گروه‌های آسیب پذیر از آتش گرفتن ماشین لوکس ثروتمندان ابراز خوشحالی کنند و خود حدیث مفصل خوان از این مجمل.

به نظر می‌رسد رسالت اصلی اهل اندیشه و کتاب این است که باید این ظرفیت ماه مبارک را در میان ظرفیت‌های دیگر که اسلام طرحی کرده، ببیند و به هندسه مناسبت‌های اسلامی دست یابند و مهم‌تر این که بتوانند این یافته‌ها را به دست اندرکارن فرهنگی و رسانه‌ای و قانون‌گذاران موثر در این حوزه‌ها عرضه کنند.

بیایید در ایام آغازین ماه مبارک دعا کنیم که اهل کتاب و اهل قلم به ماه رمضان به عنوان بخشی از پازل پروژه اسلام برای انسان‌سازی بنگرند.