حمید امیرچقماقی
دبیر قطب علمی فلسفه دین اسلامی
هر یک از ما در زندگی خود به اصول و باورهایی پایبندیم و بر مبنای آنها شیوهای از زندگی را در پیش گرفتهایم. این شیوه تمام شئون زندگی ما را در بر میگیرد. ارتباط با دیگران اعم از دوست، خانواده، همکار، گروههای اجتماعی که در آنها فعالیت داریم، جامعهای که در آن زندگی میکنیم و حتی در مواردی کل جامعه انسانی، تا ارتباط با محیط اطرافمان، ارتباط با خدا، و حتی لحظات تنهاییمان و بسیاری دیگر از شئون حیات آدمی در گستره این شیوه و سبک زندگی قرار دارد. این شیوه و سبک زندگی ممکن است در مواردی آگاهانه و در مواردی از سر عادت یا اجبار اتخاذ شود. برخی از رفتارها و گفتارها و تعاملات ما ممکن است تصنعی بوده باشد و خود واقعی ما را به نمایش نگذارد. شیوع بیماری کرونا تلنگری است که از یک سو ما را به بازخوانی و باز تفکر در سبک زندگی فراخوانده و از دیگر سو، شرایطی را رقم زده که سبک جدیدی از زندگی به اجبار بر جوامع انسانی حاکم شود.
شدت و ضعف گرفتن امور معنوی، دلهرهها و نگرانیها، توجه بیشتر به مرگ اندیشی، امیدها و ناامیدیها، دغدغه سیطره تکنولوژی، ناکارآمدی علم، بازخوانی باورهای دینی و تغییر در بسیاری دیگر از اصول و باورهای انسان سبب شده تا آگاهانه و در مواردی بسیار از سر اجبار سبک زندگی او تغییر کند. محدود شدن ارتباطات حضوری و عینی افراد با یکدیگر، تعطیل شدن اجتماعات، تلاش برای کسب نیازهای اولیه مانند غذا و لوازم بهداشتی و مانند آن، تغییر نوع سرگرمیها، تعطیلی مراکز و اماکن مذهبی، توجه بیشتر و صد چندان به فضای مجازی، تغییرات آموزشی و بسیاری امور دیگر از این قبیل، تغییرات بسیاری را در سبک زندگی انسانها بوجود آورده است. اما این تغییرات در همه جوامع و برای همه گروههای انسانی یکسان نبوده و همگان به یک اندازه تحت تأثیر این تغییرات نبودهاند و از سویی به یک اندازه هم قائل به این تغییرات نبودهاند.
به نظر میرسد، تا روشن شد همه ابعاد تأثیر کرونا و پذیرش عام این تغییر در جوامع بشری و گذار از این دوره انتقالی، خواه نا خواه با نوعی چالش و در صورت حاد آن، با نوعی بحران در سبک زندگی مواجه خواهیم بود. عدم باور به ایجاد تغییر شرایط زندگی و ورود به دورانی جدید، دلبستگی به شیوههای پیشین زندگی و مقاومت در برابر تغییرات، زمانبر بودن تدارک زیرساختهای لازم و مدیریت و ساماندهی امور اجتماعی و … میتواند در طولانی شدن و حتی شدت این چالش یا بحران مؤثر باشد.
بنابراین، اکنون که مباحث سبک زندگی اسلامی ایرانی مورد توجه اندیشمندان و متفکران از یک سو و برنامهریزان و متولیان امور از سوی دیگر قرار دارد، ضروری مینماید که نه تنها شیوع بیماری کرونا به عنوان یک عامل بالفعل در جامعه بشری مورد توجه قرار گیرد، بلکه این مسئله به عنوان نمونهای از وقایع حادتر و شدیدتر در نظر گرفته شود تا در موارد دیگر چالش و بحران بوجود آمده قابل کنترل و مدیریت باشد.
فعالیتهای زیست فناورانه اگر چه در حوزههای مختلفی چون تأمین غذا، بهداشت و مانند آن به زندگی انسان کمک رسانده است، در عین حال در مواردی تهدید جدی برای حیات انسانی تلقی شده یا بالقوه توان تبدیل شدن به چنین تهدیدی را دارد. بنابراین، ممکن است در زمانی نه چندان دور با انواعی از بیماریها یا عوامل بسیار خطرناکتر از کرونا ویروس که حاصل فعالیتهای زیست فناورانه دولتها با اهداف مختلف از جمله اهداف نظامی باشد، مواجه شویم که محدودیتها و تغییرات بسیار شدیدتری را به جامعه انسانی تحمیل کند و لاجرم لازم است سبک زندگی ما انعطاف لازم برای تطبیق با آن شرایط را داشته باشد.