نفس قدسی امام زمان(عج) عامل شفای بیماران

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در پاسخ به شبهات شبکه‌های مجازی معاند پیرامون احتمال بیمار شدن یا نشدن وجود مقدس امام عصر (عج) حجت‌الاسلام دکتر قاسم ترخان مدیر گروه تخصصی علوم انسانی قرآنی پژوهشگاه با انتشار یادداشتی “نفس قدسی امام زمان (عج) عامل شفای بیماران (وجه جمع شفایافتن و شفادادن امام معصوم)” واکنش نشان داد که در ادامه متن این یادداشت می‌آید:

پرسش:‌ آیا ممکن است امام زمان (عج) به بیماری مبتلا شود؟ و اگر آری پس چرا ما از آن حضرت دفع بیماری را طلب می‌کنیم؟

۱٫ اداره عالم بر اساس نظام اسباب و مسببات
همانگونه که بیان شد عالم بر اساس نظام اسباب و مسببات اداره می‌شود و قرار نیست امام زمان (عج)، این نظام را بهم بریزد حتی اعجاز نیز بر اساس استخدام نظام اسباب و مسببات است. چنانچه امام صادق (ع) فرمود:‌ «أَبَى اَللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ اَلْأَشْیَاءَ إِلاَّ بِأَسْبَابٍ» (الکافی، ج۱، ص۱۸۳).

۲٫ تأثیر اسباب مادی در جسم معصومان (ع)
اگر این است ممکن است امام معصوم (ع) هم مریض شود و ویروس یا عاملی دیگر باعث کسالت آنان شود. همانگونه که پیامبر (ص) هم مریض می‌شدند. مگر امامان ما با سم به شهادت نرسیدند؟ آیا این غیر از تأثیر اسباب مادی در جسم مادی آن بزرگواران است؟

۳٫ راه‌های شفای از مریضی
اما شفای از مریضی چگونه است؟
بر اساس آموزه‌های اسلام دو گونه اسباب مادی و معنوی در طول هم برای نجات انسان‌ها از مریضی تأثیرگذاراند.
لذا در روایتی بیان شده است که امام هادى‏ در زمان بیماری، کسى را به حائر حسینی فرستاد، تا برای شفای حضرتش در آن جا دعا کند (به محدودۀ حرم حسینى و اطراف آن که شامل قبر مطهر، صحن، رواقها و موزه و…است، چه قسمتهاى قدیم و چه جدید، حائر اطلاق مى‏شود. برخى هم حد حایر را همان محدوده حرم دانسته‏اند، نه بیشتر). متن روایت از این قرار است:
ابوهاشم جعفری که از اصحاب امام هادی است، می¬گوید: وقتی امام هادی بیمار بود به من فرمود که کسی را به حائر حسینی بفرستید تا برایم دعا کند. ابوهاشم این ماجرا را به علی بن بلال گفت. او گفت: امام هادی خود حائر حسینی است؛ یعنی دارای حرمت است. ابوهاشم باز به نزد امام برگشت و ماجرای دیدارش با علی بن بلال را بازگو کرد. حضرت فرمود: رسول خدا که حرمت او و هر مؤمنی بزرگ¬تر از حرمت خانه خداست کعبه را طواف می¬کرد و حجرالاسود را می¬بوسید و خدای سبحان به او فرمان داده بود که در عرفه وقوف کند (گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (ع)، فرهنگ جامع سخنان امام هادی (ع)، ص۴۷۵).
از بیان امام هادی به ابوهاشم استفاده می¬شود که ممکن است مقام منِ امام هادی از حائر حسینی بالاتر باشد، اما به جهاتی شفای از مریضی در حائر قرار داده شده باشد و من مأمور باشم که شفایم را از آن مکان طلب کنم.

۴٫ وجه دعا برای سلامتی
دعا کردن براى سلامتى امام زمان (عج) از جمله دستورات شرعى است که داراى حکمت است و لو این که علّت آن را ندانیم. از جمله حکمت‏ها موارد زیر را می‌‏توان ذکر نمود:
اولا: از عوامل سلامتى آن حضرت (عج) همین دعاهاست. نه به این معنا که اگر ما دعا نکنیم حضرت سالم نمی‌‏ماند، چون به هر حال حتماً کسان بسیارى هستند که همواره براى آن حضرت دعا می‌‏کنند، بلکه اصل دعاى افراد، به طور على البدل مؤثر است، مثل این که اگر عده‏ى خاصى مرتد شوند، دین از بین نمی‌‏رود چون به هر حال «فَقَدْ وَکَّلْنا بِها قَوْماً لَیْسُوا بِها بِکافِرین‏» (انعام، ۸۹٫)؛ یعنى اگر به فرض نسبت به آن کفر ورزند، (آیین حق زمین نمی‌‏ماند)؛ زیرا کسان دیگرى را نگاهبان آن می‌سازیم که نسبت به آن، کافر نیستند. ولى این افتخار ماست که ما از آن عدّه باشیم. چنانچه قرآن در این باره می‌فرماید: « وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ» (محمد، ۳۸)؛‌ و اگر شما روی بگردانید خدا قومی غیر شما که مانند شما نیستند به جای شما پدید می‌آورد.
ثانیا:‌ دعا براى سلامتى، شامل سلامت از بیماری‌‏ها و ناراحتی‌‏ها، هرچند جزئى و کوچک، هم می‌‏شود و آنچه قطعى است، اصل بقاى وجود آن حضرت است نه حتى آرامش و راحتى آن وجود عزیز، پس از این جهت هم دعا مؤثر است و منافاتى با اراده ازلى خدا هم ندارد.
لذا ممکن است خود امام نیز که جزئی از همین عالم است به بیماری مبتلا شود و از ما خواسته شود که برای سلامتی آن حضرت دعا کنیم.

۵٫ وجه جمع شفایافتن و شفادادن
اما چگونه است که آنان که خود مریض می‌شدند عامل شفای دیگران‌اند و به آنان توسل جسته می‌شود؟
تاریخ گزارش داده است همین اهل‌بیت (ع) که خود برای شفا نیاز به اسباب مادی و معنوی داشتند، عامل شفای بسیاری شدند. این مسئله به گونه‌ای فراوان است که ما را از ذکر مستندات بی‌نیاز می‌سازد، اما به راستی وجه جمع این دو چیست و چگونه چنین چیزی امکان دارد؟ در این باره توجه به دو نکته حائز اهمیت است:
الف. انسان کامل علی رغم اینکه جسم‌اش مریض می‌شود، اما با روح و نفس قدسی خویش در این عالم تصرف می‌کند. از این نکته به مقام ولایت تعبیر می‌شود؛ یعنی همین انسانی که از جسم برخوردار است به مقامی می‌رسد که می‌تواند با روح خود در کائنات تصرف کند که یکی از آنها شفای خود و دیگران از بیماری است.
نکته مهم در اینجا آن است که این چنین تأثیری استقلالی نیست، بلکه به اذن الهی است؛ یعنی آنان این همه فضایل و مقامات را با اذن الهی و در ظل و سایۀ عنایت او داشتند، آنان همان‌گونه که در ذات خود محتاج خداوند هستند، در صفات خود نیز محتاج اویند و از خود استقلالی ندارند. از این جهت اثبات این توانایی‌ها هیچ منافاتی با توحید حضرت حق ندارد، بلکه تأکید کنندۀ توحید است.
ب. دعای انسان کامل می‌تواند نقش اساسی در شفای بیماری خود و دیگران داشته باشد و این به جهت آن است که انسان کامل در نزد خدا از مکانتی برخوردار است که دیگران فاقد آن می‌باشند؛ یعنی خدا شفا می‌دهد اما دعای معصوم می‌توان عامل مهمی در از بین رفتن بیماری باشد.