به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در راستای برگزاری همایش عرفان اهل بیتی، کرسی علمی ترویجی “اصول و مولفه های سیر و سلوک در آموزههای حضرت فاطمه(س)” توسط گروه عرفان پژوهشگاه با مشارکت معاونت پژوهش جامعه الزهرا(س)، چهارشنبه ۴ دی ماه ۹۸ برگزار شد.
در ابتدای نشست، دبیر علمی سرکار خانم کشتکاران ضمن عرض خیر مقدم به حاضرین در جلسه با توضیح اجمالی درباره رویکردهای مختلف عرفانی در جامعه مانند تصوف، عرفان نظری، معنویتهای نوظهور و … و اهمیت پرداختن به عرفان بر اساس نگاه اهل بیت–علیهم السلام- برگزاری این نشست را گامی در جهت فرهنگسازی این موضوع میان پژوهشگران و علاقهمندان به مباحث عرفانی قلمداد کرد.
سپس سرکار خانم دکتر فاطمه مغیثی به ارائه بحث پرداختند. ایشان با تبیین عرفان اهل بیتی دو تفاوت عرفان مصطلح و عرفان اهل بیتی را بیان کردند. در عرفان مصطح عارف به کشف و شهود میپردازد، حال آنکه عرفان اهل بیتی برگرفته از نصوص وحیانی و با روشی اجتهادی است. وجه افتراق دیگر عرفان اهل بیتی و عرفان مصطلح در تعریف چیستی عرفان و ویژگیهای فرد عارف است. ایشان تنها ذکر روایات در مواجهه با نصوص وحیانی در این مبحث را کافی ندانسته و ویژگی شاخص مقاله خویش را دلالتهای اصطیادی- استنباطی علاوه بر دلالت استنادی دانستند. گرچه عرفان اهل بیتی برآمده از کلام گهربار ائمه اطهار است و شاید استفاده از لفظ نظریه رقیب تعبیر کاملا دقیقی به نظر نرسد، اما عمدتا عرفانهای نوظهور و شبهجنبشهای معنوی نظریههای مقابل این رویکرد هستند.
دکتر مغیثی چهار اصل سیر و سلوک فاطمی را فطری بودن، توحیدی بودن، عبودی بودن و ولایی بودن برشمردند و با ذکر چند روایت و دلالت اصطیادی- استنباطی آنها به شرح اصل نخست پرداختند. توحید امری فطری است و نعمتهای درونی و بیرونی راههایی به سوی خداوند متعال هستند. خداوندی که انسان را به سلوک امر کرده عقلا لوازم آن را نیز در وجود انسان بنا نهاده. از این مسئله میتوان سه ویژگی برای فطرت در عالم سیر و سلوک برشمرد: کمالگرایی حداکثری، فطرت دروازه سلوک معنوی و فطرتپذیری سلوک و سلوکپذیری فطرت.
در بخش دوم مقاله ایشان، مولفههای سیر و سلوک از دیدگاه حضرت فاطمه زهرا (س) بیان شد. شریعتگرایی، خردگرایی، جامعهگرایی، سیاستگرایی و زندگیسازی از اهم این مولفهها است که ایشان با ذکر روایاتی در باب خردگرایی و سیاستگرایی حضرت فاطمه (س) به تبیین دلالت اصطیادی- استنباطی آن پرداختند. در پایان خانم دکتر مغیثی متذکر شدند که موضوعاتی نظیر جامعهگرایی آن حضرت و سیاست عرفانی حضرت زهرا (س) نیازمند پژوهشهای علمی بیشتری است که طلاب و محققان میتوانند در نظر داشته باشند.
در ادامه برگزاری کرسی ترویجی، دبیر جلسه ضمن قدردانی از ارائه ارزشمند خانم دکتر مغیثی و بیان اجمالی موارد طرح شده، از ناقدان محترم درخواست کرد که به بیان نکات و رهنمودهای خود بپردازند.
حجتالاسلام دکتر محمدجواد رودگر مدیر گروه عرفان پژوهشگاه با تشکر از برگزارکنندگان این برنامه، عرفان اهل بیتی را در مسیر تبدیل به یک گفتمان معرفتی-علمی ارزیابی کردند. ایشان عرفان اهل بیتی را تولید از منابع وحیانی (اعم از وحی قرآن و وحی بیانی) و تبیین با عرفان مصطلح دانستند. منبع عرفان مصطلح کشف و شهود عرفا است که در مقام عینالیقین و حقالیقین و در تجربه عرفانی و نه سلوکی عارف به وقوع میپیوندد؛ لذا علم عرفان نظری و عملی، حصولی و رهاورد کشف و شهود عارف است. اما در عرفان اهل بیتی از منابع وحیانی بهره برده میشود و به نحو ایجابی و نه سلبی با عرفان مصطلح مواجهه صورت میگیرد. نسبت بین این دو عرفان عام و خاص من وجه است.
دکتر رودگر ضمن تقدیر از روش ارائه دهنده محترم در دلالت اصطیادی-استنباطی بر این عقیده بودند که این شیوه در مقایسه با مواجهه استنباطی و اجتهادی گامهای اولیه را سپری میکند. ایشان در پایان بیانات خود به طرح پرسش و شبههای درخصوص عرفان اهل بیتی پرداختند که بنابر باور عدهای از ناقدان، عرفان اهل بیتی متهم به عرفان نقلی و کلامی است، در پاسخ به این شبهه وقتی میگوییم در عرفان اهل بیتی باید استنباط صورت بگیرد، این استنباط باید به چه نحو باشد؟
حجت الاسلام دکتر مسلم گریوانی، ناقد دوم این کرسی با اشاره به مولفههای عرفان اهل بیتی در ارائه خانم دکتر مغیثی، این مولفهها را مورد نیاز مخاطب امروز برشمردند؛ اما متذکر شدند که پیش از آن چند پرسش اساسی باید طرح شود که مفروضات و مبنای بحث است. پرسش نخست به این مسئله میپردازد که آیا اساسا زنان هم میتوانند سلوک داشته باشند و عرفان امری زنانه است یا مردانه؟ به عنوان مثال میدانیم که در عرفان هندو زن هیچ جایگاهی در سلوک ندارد اما در آیه ۹۷ سوره مبارکه نحل میخوانیم که «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً » یعنی در دین مبین اسلام زنان و مردان هر دو میتوانند در مسیر سلوک گام بردارند.
پرسش دوم ناظر به موضوع عرفان و دین است. برخی بر این باور خطا هستند که دین ما عرفان ندارد، حال آنکه شایسته است در چنین مقالاتی بیان شود که عرفان، بُعدی از دین و تشیع است. و پرسش سوم که برآمده از پیشفرض سومی در این موضوع است به مسئله عرفان و زندگی میپردازد. تصور ما این است که عرفا منزوی هستند ولی در حقیقت عرفان اسلامی در زندگی روزمره سالک، ساری و جاری است.
خانم دکتر مغیثی نیز ضمن تشکر از بیانات ارزشمند ناقدان بر اهمیت موضوعات طرح شده تاکید کردند.