مشارکت اجتماعی– سیاسی راهی بسوی مردم سالاری دینی

مشارکت اجتماعی – سیاسی راهی بسوی مردم سالاری دینی
یادداشتی از دکتر مسعود پورفرد عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه

مشارکت از لحاظ لغوی، به معنای شرکت داشتن یا درگیر بودن است. به طور کلی ؛مفهوم مشارکت مفهوم جدیدی نیست و در طول تاریخ بشر به نوعی هر جامعه ای به این مسئله توجه داشته است. اما امروزه این موضوع از ملزومات یک جامعه جهت تکامل و دموکراسی می باشد.به طور کلی می توان گفت مشارکت تعهدی فعالانه، آگاهانه، آزادانه و مستدلانه می باشد که در جهت معنی دادن به عمل و حرکت اجتماعی می باشد و با شرکت دادن اشخاص در فعالیت های گروهی تحقق می یابد.
مشارکت را بر حسب سطح(خرد، میانه، کلان)، انواع؛ انگیزه های ایجادی آن(درون زا، برون زا)، چگونگی دخالت مردم( مستقیم، غیر مستقیم)، سطوح فراگیری( محلی، منطقه ای، ملی)، کیفیت همکاری مردم(طبیعی، خود انگیخته، داوطلبانه، برانگیخته، تحمیلی یا اجباری)، سطوح اجرایی و محتوای عملکردی( بهره مندی خدمات، ارزیابی خدمات، ارائه پیشنهاد، تصمیم گیری و برنامه ریزی، اجرا، نظارت) موضوع و قلمرو اجرائی( سیاسی، اقتصادی، اجتماعی) می توان تقسیم کرد.

در این میان ارتباط مستقیم مشارکت سیاسی با مفاهیمی همچون مردم سالاری منجر شده تا این سطح از مشارکت محور توجه بسیاری از صاحب نظران و اندیشمندان قرار گیرد؛ مشارکت سیاسی امروزه به عنوان یکی از مهمترین مولفه های مشروعیت هر نظام سیاسی محسوب می شود.

مشارکت فرایندی است که به واسطه آن مردم خود را جامعه پذیرکرده و پذیرای تحول در خود و جامعه می‌شوند. فراگرد فرهنگ مشارکت به عنوان توانمند سازی بر سه محور بنیادی مشارکت در قدرت اجتماعی، ورود به کنترل و نظارت بر قدرت و فراهم نمودن فرصت‌های پیشرفت به روی مردم تاکید دارد. یکی از با ارزش ترین جنبه های فرهنگ مشارکت، شکستن انسدادهای اجتماعی- سیاسی و شکوفا نمودن نیروی ابتکار و خلاقیت در شهروندان است. شهروندان زمانی بیشتر به خود اعتماد پیدا می‌کنند و بیشتر ایده‌های خلاق ارائه می‌دهند که در زمینه تصمیم‌گیری مشارکت پیدا کنند. میزان توسعه پایدار یک کشور بستگی مستقیم به این مؤلّفه دارد. چنانچه نمود عملی و عینی نقش مردم را از صدر اسلام تا به امروز، بررسی کنیم، می بینیم که مردم تقش مؤثر و زیادی داشته اند، خداوند متعال در این باره می فرماید: ( کِتابٌ أَنزَلنَاهُ إِلَیکَ لِتُخرِجَ النَّاسَ مِن َالظُلمات ِ إلَی النُّورِبِأذنِ رَبِّهِم إلَی صراط العزیزِ الحمید ) [ ابراهیم ۱ ]
«(قرآن) کتابی است که آن را به سوی تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان، از تاریکی ها(ی کفر و نفاق و شرک و جهل) به سوی روشنایی بیرون آوری؛ به سوی راه آن شکست ناپذیر ستوده.»

از این آیه مبارکه در می یابیم که راز برتری حرکتها و بقا وجاودانگی آنها از ویژگی های بارز مشروعیت قوانین و برنامه ریزیها و… است که در مسیر رشد و تعالی مردم صورت می گیرد. زیرا مرکز ثقل حرکت ها و جنبشهای مردمی است. با این بیان، در صدر اسلام نیز نقش مردم پابرهنه و مستضعفین جامعه، به گواه قرآن، نقش محوری و اساسی است، همچنان که در پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی نیز، این نقش بسیار برجسته و اساسی می نماید. به بیان دیگر تا اقبال عمومی و حضور همه جانبه آنان در صحنه نباشد انقلابی شکل نخواهد گرفت و حکومتی تشکیل نمی گردد. در واقع این حضور مداوم و در صحنه بودن جامعه اسلامی است که رهبر اسلامی را در ادامه مبارزه با حکومت طاغوت تا رسیدن به حاکمیت اسلامی یاری می دهد.

در پیروزی انقلاب اسلامی نیز این همت و پشتکار عموم مردم، باز هم نقش اساسی خود را جلوه گر ساخت. آنجا که وحدت وهمدلی تحت رهبری امام خمینی (ره) گام در راه مبارزه نهادند و تا پیروزی بر ظلم و بیداد و استقرار حاکمیت اسلامی، لحظه ای از حرکت بازنایستادند. امام خمینی (ره) در خصوص نقش مردم چنین می فرمایند:
«… مطمئن باشید که پیروز هستید و هیچ قدرتی نمی تواند با شما مقابله کند. برای اینکه قدرت, قدرت ملت است, رتش وقتی اتکایش به این دیوار بزرگ شد, به این سد عظیم ملت شد،قدرتی پیدا می کند که هیچ چیز نمی تواند مقابل او بایستد…»
برپایه این حقایق و واقعیتها است که سیاست الهی ایجاب می کند تا مردم در صحنه باشند،امام علی علیه السلام در نهج البلاغه خطبه ۵۳ درباره مردم، چنین می گوید: «و انما عمودالدین و جماع المسلمین و العده الاعداء العامه من الامه، فلیکن صفوک لهم و میلک معهم»
« استوانه های استحکام بخش دین مرکز ثقل اجتماعات اسلامی و نیروهای عظیم مجاهدان پیکارگر علیه دشمن، در مرزبانی از نوامیس الهی و انسانی،عامه مردم هستند. بنابراین، باید به آنان گرایش داشته و هوادار و طرفدار آنان باشی».
به نظر می رسد در مشارکت سیاسی، اعتماد به نفس و خودباوری نقش مهمی در اقتدار نظام و دستیابی به قله رفیع پیشرفت و توسعه ایران اسلامی داشته است.

در نتیجه بدون مشارکت پیش رونده مردم، مردم سالاری در جمهوری اسلامی ایران ظاهر سازی عمده ای بیش نخواهد بود و البته که دموکراسی به معنای حل مسالمت آمیز مسائل مربوط به عقاید متفاوت و دفاع از حقوق و منافع فردی ضمن محترم شمردن حقوق اجتماعی و اقتصادی دیگران،عامل مهمی در مشارکت و سهیم شدن آزاد منشانه گروههای اجتماعی در جریان توسعه و سرعت بخشیدن به آن است. مشارکت ازطریق حاکم کردن توده های مستحق بر سرنوشت خودشان به آنها قدرت می دهد زیرا انرژی آنان را مهار کرده و آنها را در تصمیم گیری ها دخالت می دهد. مهمترین پیامد و آثار فرهنگ مشارکت مردمی ایجاد رشد اجتماعی مردم و جامعه، در عین حال عامل بقای حکومت مردمی است. در حقیقت، فرهنگ مشارکت در تصمیم سازی ها،تصمیم‌گیری‌ها و نیز در شرایط گوناگون، به آنان این خودباوری را خواهد داد که از مقدورات و ظرفیت‌هایشان استفاده بهینه کنند.

بررسی آمار مشارکت مردمی، نشانه نقش مردم در صحنه‌های سیاسی و اجتماعی است و این عامل مردم سالاری را تقویت خواهد کرد در ۳۸ مرتبه انتخابات برگزار شده در نظام جمهوری اسلامی ایران تا به حال بیش از ۹۰۰ میلیون نفر مشارکت کرده‌اند که حکایت ازنهادینه شدن فرهنگ مشارکت در جمهوری اسلامی ایران است.