به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست تخصصی گفتمان انقلاب اسلامی با حضور دکتر محسن ردادی عضو هیات علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در دانشگاه آزاد اسلامی آزادشهر با حضور جمعی از اساتید و دانشجویان و مقامات کشوری و لشکری برگزار شد.
در این جلسه اثر آقای دکتر محسن ردادی عضو هئیت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با عنوان “نظریه اعتماد سیاسی با تاکید بر گفتمان انقلاب اسلامی” مورد بررسی قرار گرفت.
دکتر ردادی با تأکید بر ضرورت اعتماد سیاسی در جمهوری اسلامی گفت: شاهان قاجار و پهلوی، نیازی به اعتماد مردم نداشتند. زیرا جمهوری اسلامی ایران به دلیل سیاست خارجی خاص متضاد با منافع کشورهای قدرتمند منطقه و جهان، مورد حقد و کینهی این کشورها قرار دارد و در نتیجه به شدت وابسته به اعتماد سیاسی مردم است.
وی افزود: جمهوری اسلامی ایران، ناچار است فقط به حمایت داخلی تکیه کند و با این سرمایهی اجتماعی به حیات خود ادامه دهد.
ردادی اعتماد را یک رابطهی دوطرفه تعریف کرد که یکی از طرفین، تعهد میسپارد که اقدامی را انجام دهد (و یا انجام ندهد) و دیگری این تعهد را قبول میکند و ممکن است بر مبنای این تعهد، امتیازاتی را برای فرد اول قائل شود. اعتماد «اطمینان متقابلی است که هیچ یک از طرفین حاضر نمیشود از آسیبپذیری طرف مقابل برای کسب منفعت استفاده نماید»
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تأکید کرد که اعتماد پیششرط ضروری برای وجود یک نظام سیاسی پویا و زنده است. اعتماد به عنوان کلید فرهنگ سیاسی مدنی در نظر گرفته میشود. اجتماع متجانس شهروندان متعهد و وفادار به اقتدار سیاسی، بدون اعتماد افقی به یکدیگر و نیز بدون اعتماد عمودی به نهادهای عمومی نمیتواند وجود داشته باشد.
ردادی با اشاره به اینکه درجه بندی اعتماد یکی از ویژگیهای «اعتماد» است و به این معناست که مردم، طرف مقال را از نظر «شدت» و «نوع» مورد اعتماد بودن، به دستههای مختلفی تقسیم میکنند، به سیاستمداران هشدار داد که به این نکته در مدیریت اعتماد سیاسی توجه ویژهای داشته باشند.
هر سطح از اعتماد، میزان متفاوتی از انتظار خیر، وجود دارد. اگر سطح اعتماد مردم به یک رئیسجمهور یا نمایندهی مجلس بالا باشد به این معناست که از او انتظار دارند که اقدامات نیکخواهانه و مدبرانهی خاصی انجام دهد. در این زمینه دو قانون مهم وجود دارد که مسئولین سیاسی حتما باید در نظر داشته باشند: اول اینکه هرگز اجازه ندهید افرادی که انتظار خیر از شما دارند ناکام شوند؛ زیرا این موضوع سطح اعتماد آنها به شما را به شدت تنزل میدهد و حتی ممکن است به بیاعتمادی منجر شود.
به عنوان مثال، مردم ایران به یک فرد ملبس به لباس روحانیت بسیار اعتماد دارند و اگر انتظار مردم از این فرد روحانی برآورده نشود، بیش از یک فرد غیرروحانی نسبت به او بیاعتماد میشوند. قانون دوم این است که انتظار دیگران را متناسب با تواناییهای خود تنظیم نمایید:گاهی اوقات، انتظار زیادی از فرد میرود، ولی توانایی برآورده ساختن این انتظار وجود ندارد. در واقع فرد در سطحی از اعتماد قرار گرفته که شایستگی آن را ندارد.
در این صورت لازم است که به جای ریاکاری، سطح انتظار مردم را کاهش دهد و نشان دهد که در چه سطحی قابل اعتماد است. در غیر این صورت باز هم ممکن است بیاعتمادی شدیدی را تجربه کند. به همین دلیل است که بسیاری از سیاستمداران غربی اقداماتی از قبیل حضور در یک رستوران معمولی، رفتن به سینما، پوشیدن لباسهای غیررسمی در تعطیلات، استفاده از الفاظ عامیانه و… را انجام میدهند. زیرا این کار علاوه بر اینکه چهرهای مردمی از آنها میسازد، سطح انتظار مردم را نیز کاهش میدهد.
در این صورت مردم انتظار ندارند که این فرد اشتباه نکند، درگیر مسائل غیراخلاقی (در حد بقیهی مردم) نشود، زندگی مجلل نداشته باشد، برای پیروزی در انتخابات تقلب نکند و… . اما انتظارها از یک سیاستمدار جمهوری اسلامی که خود را مهذب و متخلق به اخلاق اسلامی نشان میدهد که قبول مسئولیت را یک وظیفه دانسته و فرصتی برای خدمت جستجو میکند، بسیار بالاتر است و مردم اگر اندک خدشهای بر درستکاری فرد وارد شود و یا سودجویی اندکی از او ببینند، به سرعت به او بیاعتماد میشوند. پس به طور ساده سیاستمداران ایرانی اگر سادهزیست نیستند و سختکوشی فوقالعادهای که از آنها انتظار میروند را نمیتوانند برآورده کنند، بهتر است صریح به مردم بگویند و یا به شکلی مردم را آگاه کنند که تا چه حد باید از آنها انتظار داشته باشند، در غیر این صورت بیاعتمادی زیادی در انتظار آنها خواهدبود.
نکتهی دیگری که محسن ردادی برای افزایش اعتماد سیاسی مورد تأکید قرار داد، رواج فرهنگ مسئولیتپذیری به جای فرهنگ فرافکنی در مسئولین سیاسی بود. اگر فرهنگ جامعهای «فرافکنی» را ترویج کند و مدام خطا و اشتباه را به دلیل دستورات اشتباه مقامات بالاتر یا نافرمانی مقامات پایینتر توجیه کند،اعتماد به نظام سیاسی را کمکم از دست میدهد.
زیرا اگر خطایی رخ دهد، کسی مسئولیت آن را نمیپذیرد و در نتیجه مردم کل مجموعه را مقصر میدانند. یک دلیل اینکه به طور سنتی نظام سیاسی ژاپن اعتماد سیاسی بالایی دارد همین است که افراد به شدت مسئولیتپذیر هستند و اگر خطایی رخ دهد بلافاصله افرادی هستند که خود را قربانی کرده و اجازه ندهند کل سیستم سیاسی در معرض بیاعتمادی قرار گیرد. در حالی که اگر در فرهنگ سیاسی کشوری، همه به دنبال فرار از مسئولیت باشند، ناخودآگاه تقصیرها به گردن کل نظام قرار میگیرد و در نتیجه نظام سیاسی دچار فرسایش اعتماد سیاسی خواهد شد.اینکه در قضیهی گران شدن بنزین هیچکس مسئولیت گران کردن بنزین را بر عهده نمیگیرد و مسئولیت آن را به کمیتهها و شوراها و سایر بخشهای نظام محول میکنند، به شدت به اعتماد سیاسی مردم آسیب میزند. در مقابل، اقدام خانم فرمانداری که با شجاعت مسئولیت دستور تیراندازی را بر عهده میگیرد، باعث جلوگیری و بیمه شدن نظام سیاسی از بیاعتمادی سیاسی است. مهمترین عامل بیاعتمادی سیاسی به نظام جمهوری اسلامی،گریختن اشخاص از مسئولیت خطا و اشتباه است.
برای بهبود اعتماد سیاسی لازم است از ابزارهای رایج در دموکراسیها مانند نهادسازی، افزایش مشارکت مردمی و تقلیل سهم دولت در ادارهی امور به نقش تسهیلگر بهره برد. به علاوه میتوان از راهکارهای بومی و اسلامی نیز استفاده کرد. یکی از این ابزارهای خاص بومی، «تقوای سیاسی» است که در فرهنگ اسلامی ایرانی موجود است. مؤلف کتاب اعتماد سیاسی، تقوا را به عنوان «ترس و احتیاط درونی و ارادی، که مانع از نزدیک شدن فرد به حریم محرمات میگردد» تعریف کرد. کسانی که «گرایشها و رفتارهای» خود را مطابق شیوهی زندگی تقوی اصلاح نمایند، دارای نشانهها و صفاتی میشوند که در آیهای از قرآن، به صورت جامع بیان شده است:در سورهی مبارکهی بقره،آیهی شریفهی ۱۷۷ نشانه و صفات افراد با تقوا چنین گفته شده است: الف. ایمان به خدا، روز رستاخیز، فرشتگان، کتاب آسمانی و پیامبران ب.خواندن نماز و پرداخت زکات ج.انفاق اموال مورد علاقهی خود به خویشاوندان، یتیمان، مسکینان، واماندگان در راه، سائلان و بردگان د.وفا کردن به عهد
اگر کسی این صفات را در خود نهادینه کند و به علاوه، بر اساس تعریفی که از تقوا داشتیم، مراقب باشد که به خدشهدار شدن این صفات نزدیک هم نشود، در این صورت قابل اعتماد خواهد بود. اگر سیاستمداران و مردم این صفتها را در خود تقویت کنند، اعتماد سیاسی در جامعه رشد پیدا خواهد کرد. سیاستمداری که نسبت به وفای به عهد خود به مردم و خداوند،نگران باشد و تمام همت خود را به کار ببندد که وعده و عهدی که از پس آن برنمیآید به مردم ندهد و وعدههایی را که با مردم کرده به بهترین شکل برآورده کند، از نظر قرآن کریم فردی با تقواست و قابل اعتماد خواهد بود.