فقه با انگاره قبول نظامات شرعی و لزوم استنباط آنها و انگاره انکار
نوشتاری از آیتالله ابوالقاسم علیدوست عضو هیات علمی گروه فقه و حقوق پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه
قبول نظامات عام شرعی جدا از احکام بیشمار به صورت خُرد و اتمیک، مورد بحث و گفتگو است.
موافقان وجود خردهنظامها (و ابرنظامها) نیز در یک تقسیم کلان به دو گروه تقسیم میشوند: گروهی که استنباط احکام شرعی به صورت اتمیک و جزیرهای را کافی برای استنباطِ آن چه در صحن استنباط لازم است میبینند، با این انگاره که متکفل استنباط در همین مرحله از استنباط به نظامهای شرعی میرسد.
گروه دیگر حداقل به دو استنباط معتقد است. با این توضیح که متکفل استنباط در مرحله اول به استنباط احکام به صورت فازی و غیر سیستمی (فقه الاحکام) میپردازد و در مرحله دوم به استنباط نظامها (فقه النظریات) روی میآورد.
فرضیه لزوم سه مرحله از استنباط (استنباط اتمیک، استنباط خردهنظامها، استنباط کلاننظامها یا کلاننظامواحد) نیز قابل طرح است.
انگاره نویسنده اصرار بر قبول نظامات (خرد وکلان) است؛ لکن بر تعدد استنباط و مرحلهایکردن آن پای نمی فشارد بلکه راه صحیح را استنباط تکمرحلهای میداند، لکن در همان مرحله باید همه عناصر به حق دخیل در استنباط دیده شود. چنان که نباید به بهانه استنباط نظام و سیستم به ورطه قیاس افتاد یا استنباط نظام ها را توسعه ناموجه داد و به عرصههایی خارج از استنباط ورود کرد. ضرورت اعتقاد به نظام تنها در مرحله استنباط احکام نیست؛ بلکه در فرایند قانونگذاری نیز باید مطمح نظر قانونگذاران قرار گیرد. ضرورتی که مورد غفلت واقع شده است.