به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ در ایام هفته پژوهش بر آن شدیم تا در گفتوگویی با دکتر عزیز نجفپور آقابیگلو رییس مرکز مطالعات فضای مجازی پژوهشگاه به اولویتهای پژوهشی فضای مجازی و همچنین رویکرد این مرکز در ساحت پژوهش بپردازیم و از کم و کیف آن مطلع شویم. آنچه در ادامه از نگاه شریفتان عبور میکند متن کامل گفتوگوی ما با رییس مرکز مطالعات فضای مجازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است.
باسلام؛
طبعا گفتوگو در باب مورد پژوهش فضای مجازی مقدمتا نیازمند تبیین خود فضای مجازی است. لطفا در خصوص ماهیت فضای مجازی توضیح بدهید.
قریب به بیست و اندی سال است که ما با فضای مجازی به طور جدی روبرو شدهایم. از سال ۷۳ که اینترنت وارد ایران شده، ما چالشهای نظری و راهبردی زیادی با فضای مجازی داشتهایم. بنده واژه فضای مجازی را به طور کلی به کار میبرم و منظورم از آن اعم از اینترنت و فضای سایبر است و لفظی که در جامعه ایران بیشتر به کار میرود همان فضای مجازی است.
فضای مجازی را نباید صرفا تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات دید. یعنی اینکه فضای مجازی صرفا فاوا نیست و فاوا صرفا زیرساخت فضای مجازی است و فضای مجازی اصولا ساحت دیگری از زندگی مردم است و در ایران هم مردم ما ساحت دوم زندگی خود را در در فضای مجازی تجربه میکنند. این زیست مجازی، سویههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، ارتباطی، امنیتی، سیاسی و … دارد و ما عملا با یک جامعه روبرو هستیم. وقتی از جامعه حرف میزنیم، طبعا در این جامعه که بر پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات قوام پیدا کرده، شما با تمام مسائلی که در جامعه غیر فضای مجازی روبرو بودهاید در اینجا هم روبرو هستید و البته با این اضافه که این جامعه مجازی پیچیدهتر شده چرا که در بستر غیر فیزیکی واقع شده و ساختار اجتماعی آن با سرعت و شدت بیشتری قابل دستکاری است و همین پیچیدگی باعث میشود که ما با ابهامات و چالشهای جدیدی مواجه شویم. اصولاً ما همانگونه که در جامعه فیزیکی با یک ساختارهای اجتماعی مواجه هستیم که مردم در این ساختارها زیست میکنند و هویتشان تعیّن می یابد؛ فلذا اگر میخواهیم یکپارچهگی هویتی جامعه را حفظ کنیم، باید ساختارهای فضای مجازی نیز با ساختار جامعه ایرانی تناسب داشته باشد. ما نمیتوانیم به ساختارهای جامعه فضای مجازی بی تفاوت باشیم و آنرا با توجه به ویژگیهای هویت جامعه ایرانی سامان نبخشیم. همین توضیحی که بنده عرض میکنم شروعی است برای طرح پرسشهایی از این قبیل که ویژگیهای کلی ساختار اجتماعی مجازی جامعه ایرانی چیست؟ این جامعه مجازی همانگونه که عرض کردم ابعادی چون فرهنگ، سیاست، اقتصاد، امنیت، کسب و کار و … را دارد و زیر پرسشهای مختلفی هم در آنها طرح میشود که اصولا باید مورد توجه و اهتمام قرار گیرد. طبعا این جامعه مجازی و یا ساحت دوم زندگی جامعه ایرانی باید در ذیل حکمرانی جمهوری اسلامی هم قرار داشته باشد. اگر جمهوری اسلامی حاکمیتی برآمده از مردم است ،که اینگونه هم هست، و الگوی مردم سالاری دینی یکی از بیشترین مشارکتهای مردمی در تمام انتخابات در سطح دنیا را دارد، فلذا قویا میتوان این ادعا را داشت که حکومت جمهوری اسلامی برآمده از مردم است که البته با ساختار و مدل بومی خودش را دارد و تقلیدی و وارداتی نیست، فلذا شما باید الگو، نظام و اصول حکمرانی در ساحت فضای مجازی را هم بر اساس مبانی اندیشه سیاسی جمهوری اسلامی طراحی بفرمایید تا بر اساس آن حاکمیت ما در این فضا مشخص و تعین یابد و قوانین و مقررات کشور در آنجا جاری شود.
با این مقدمهای که فرمودید اصولا موضوعات و اولویتهای پژوهشی ما در ساحت فضای مجازی کدام است؟
خوب ما در مطالعات و پژوهشهای فضای مجازی با دو مقوله پرسش و سوال مواجهیم. مقوله اول مقوله پژوهش نظری است که میتوان حوزه هایی چون فلسفه، جامعه شناسی، علوم سیاسی، علم اقتصاد، علوم تربیتی و روانشناسی، حوزه فقه و حقوق و اخلاق و … را در ذیل آن برشمرد که در این حوزهها مقدمتا ماهیتشناسی فضای مجازی باید انجام شود و متعاقباً نظریات مختار این حوزهها تبیین شود یعنی ما باید نظریه مختارمان را مثلا در ساحت فلسفه فضای مجازی و یا اقتصاد فضای مجازی معلوم کنیم. نظریه یک امر فرازمان و فرامکان نیست؛ بلکه از سویی که متاثر از مبانی و اهداف است، از منطق موقعیت هم تبعیت میکند و ممکن است برای جامعه ایرانی یک نظریه اقتصادی تناسب و کارآمدی داشته باشد ولی مثلا برای جامعه ژاپن اینگونه نباشد. ما اصولا نظریه مختارمان را در حوزههای نظری فضای مجازی که اجمالا خدمتتان عرض کردم باید شفاف و مشخص کنیم که این مهم اهتمام بدنه علمی کشور را میطلبد.
ساحت دوم پژوهشی، ساحت حکمرانی و سیاستگذاری است. ما باید در حوزههای فضای مجازی مشخص کنیم که اصولا دکترین و سیاستهای کلان ما چه باید باشد و البته قبل از آن باید ساختار و نظام حکمرانی خود را روشن کرده باشیم. وقتی از حوزههای راهبردی حرف میزنم، حوزه فرهنگ فضای مجازی، اجتماع فضای مجازی، سیاست فضای مجازی، امنیت مجازی، اقتصاد مجازی، سیاست و امور بینالملل مجازی، حوزه فناورانه مجازی و … است که اینها حوزههای راهبردی ای هستند که اصولا باید در هرکدام دکترینها و سیاستهایمان را شفاف کنیم.
بنده الان عملا دارم از یک برنامه کلان پژوهشی پرده برداری میکنم و بر اساس آن از بنده علمی کشور دعوت میکنم که در این برنامه پژوهشی مشارکت کنند. اساتید و دانشجویان ما میتوانند در پایاننامهها و مقالات و کتب و تاملات و تولیدات خود به این حوزهها بپردازند. گونههای مطالعاتی در این حوزههای راهبردی را میتوان در سه چهار لایه دسته بندی کرد. لایه اول مطالعات محیطی است، لایه بعدی آینده پژوهانه است، لایه دیگر تحلیلهای سیاستی و ارائه پیشنهاد سیاستهاست و لایه دیگر هم لایه نظریات سیاستی یا دکترینهاست.
دکترینها به اصطلاح چیزهایی هستند که بین نظریات پایه و سیاستها پل میزنند. آن چیزی که در غالب اسناد سیاستی جمهوری اسلامی مورد غفلت قرار گرفته است، عدم وجود عنصری به نام دکترین و نظریه سیاستی است که مبانی نظری اسلامی و مبانی نظری انقلاب اسلامی را وصل به سیاستها کند. در غالب سیاستهای کلی ما گزاره های بنیادی مثل خدا و پیغمبر و اهل بیت و امام و انقلاب و شهدا و رهبری وجود دارد ولی بلافاصله یک سقوط آزاد میکنیم به سمت سیاستها و پلی بین مبانی و سیاستها برقرار نمیشود تا سیاستها روشمند و جامع و هماهنگ تنظیم شوند فلذا اینجا ما دچار یکسری اعوجاجات سیاستی جدی در اسناد بالادستی میشویم و همانطور که گفتم آنچیزی که این میان را باید پرکند و عموما هم غایب است دکترینها هستند.
طبعا مکمل این برنامه پژوهشی، ما اصولا باید یک برنامه آموزشی کلان هم داشته باشیم تا تربیت متخصص کنیم. در سیاستهایی که رهبری در پیوست حکم اول و دوم شورای عالی فضای مجازی ابلاغ کردهاند این موارد را تصریح کرده اند: “استفاده و ایجاد رشتههای نوین دانشگاهی در حوزه فناوریهای فضای مجازی و تربیت فضای مجازی متعهد، متخصص و کارآمد مورد نیاز در بخشهای سختافزاری، نرمافزاری، محتوایی در تمام ابعاد فضای مجازی” و اینکه : “شناسایی خلعهای تخصصی کشور در موضوع فاوا، برنامهریزی برای تربیت نیروی علمی مورد نیاز در داخل و یا خارج از کشور” که این نشاندهنده آن است که این موضوع چقدر مهم بوده که در سیاستهای کلان ابلاغ شده ولی متاسفانه ما در اجرای این سیاستها قصور داشتهایم و بنظر بنده کار جدی انجام ندادهایم.
مرکز مطالعات فضای مجازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این راستا چه کارهایی انجام داده است؟
مرکز مطالعات فضای مجازی پژوهشگاه به نوعی این گستره نظام موضوعی که گزارش شد را به عنوان هندسه منظقی-معرفتی خود پیش رو قرار داده است. ما الان در این مرکز دو حوزه عمده را در دستور کار قرار دادهایم. یک حوزه مطالعات نظری فضای مجازی است که به نوعی دنبال تنقیح نظریه فلسفی و علمی فضای مجازی اسلامی ایرانی هستیم. هم فلسفه فضای مجازی اسلامی ایرانی و هم نظریات علمی بومی اعم از نظریه علم اقتصاد مجازی، نظریه علم سیاست و بین الملل مجازی، نظریه علم جامعه شناسی و ارتباطاتی مجازی، نظریه علم روانشناسی و تربیت مجازی و مواردی دیگر که در اینها اصولا باید متناسب با مبانی و چارچوبهای اندیشه و جامعه اسلامی ایرانی نظریات مختارمان را شفاف کنیم. اینکار را هم به نوعی در دو مقوله انجام خواهیم داد. اولین گام شناسایی و بررسی تحلیلی انتقادی نظریات پشتیبان فضای مجازی موجود است. ما باید بدانیم که الان فضای مجازی موجود چه نظریات فلسفی و علمی از فضای مجازی موجود پشتیبانی میکنند که این گام اول ماست. یعنی شناخت مبانی فضای مجازی موجود گام اول نیل به سمت فضای مجازی مطلوب جامعه ایرانی است. بعد از شناخت این موارد و بررسی و تحلیل و نقد آنها، وارد مرحله دوم یعنی ساحت نظریهپردازی میشویم که البته کار بزرگی است و باید با مشارکت بدنه علمی کشور که دغدغه مبانی و هویت اسلامی ایرانی دارند انجام شود. فلذا مرکز ما دست تمامی گروههای پژوهشی و علمی را که اهتمام بر رشد و پیشرفت ایران اسلامی در دنیای جدید دارند، میفشاریم و از آنها دعوت به همکاری میکنیم.
محور دوم یا مقوله دوم ما در مطالعات فضای مجازی حوزه حکمرانی و سیاستگذاری است. ما اولا در مقام طراحی نظام حکمرانی مطلوب فضای مجازی براساس اندیشه سیاسی انقلاب اسلامی که پشتیبان قانونی اساسی و نظام جمهوری اسلامی است، قرار داریم که در این حوزه چندین کار و تحقیق و پژوهش انجام شده که انشاالله بعد از تکمیل به استحضار بدنه علمی کشور خواهد رسید و متعاقبا در حوزههای راهبردی فضای مجازی به دنبال مطالعات دکترینال، محیطی، مطالعات آینده پژوهانه و متعاقبا تحلیلهای سیاستی و تدوین و پیشنهاد سیاستها و راهبردهای مطلوب فضای مجازی جامعه ایرانی قرار داریم. البته ما در خلال پژوهشهایی که انجام میدهیم سعی میکنیم با برگزاری نشستها علمی و هم اندیشی و ترویجی بدنه علمی کشور را با مسالههای اصلی فضای مجازی بیشتر درگیر کنیم.
در همین جا یک نکته عرض کنم که متاسفانه الان به جای پرداختن به مسائل نظری و سیاستی فضای مجازی در محافل آکادمیک و علمی، شاهد طرح مسائل سطحی و انحرافی فضای مجازی در فضاهای ژورنالیستی و غیر تخصصی هستیم. متاسفانه مسوولان هم این رویه غلط را تقویت میکنند و اهتمام جدی ای برای طرح مسائل و موضوعات نظری و سیاستی فضای مجازی در محافل علمی و تخصصی ندارند و بیشترین اهتمام خود را به طرح مسائل و موضوعاتی سطحی و غیراصیل و عامه پسند و غیر تخصصی در مطبوعات و رسانه های عمومی میکنند و طبعا نتیجه این فرآیند این است که هیچ رشدی در این زمینه صورت نخواهد گرفت.
فرمودید از سال ۷۳ اینترنت وارد ایران شده، ولی به نظر میرسد عبارت “فضای مجازی اسلامی ایرانی” کمی بدیع و غریب است. در این خصوص توضیح دهید.
همانطور که عرض شد وقتی فضای مجازی را به مثابه یک جامعه در نظر بگیریم، پس خود به خود تمام آن گزارهها و دلالتهایی که در ساحت جامعه غیرمجازی داشتهایم، در جامعه مجازی هم دلالت پیدا میکند. شما اگر در جامعه امروز و در ساحت اول زندگی مردم ایران، از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و از تمدن اسلامی ایرانی حرف میزنید، باید در ساحت دوم زندگی آنها هم این مهم را روشن کنید. وقتی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی صادر میشود و در مورد هفت حوزه راهبردی انقلاب اسلامی رویکردها و اولویتها را مطرح میکند این هفت حوزه راهبردی طبعا در فضای مجازی هم دلالت مییابد. یکی از دوستان اشکال میکرد که رهبری از یک طرف میگویند که فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد و از سوی دیگر در بیانیه گام دوم اشارهای به فضای مجازی نکرده است. در حالی که اینگونه نیست و فضای مجازی ساحت دوم زندگی مردم است و آن هفتگانهای که رهبری در بیانیه گام دوم اشاره کردهاند در فضای مجازی هم ضرب میشوند و اتفاقا در یکی از این گزارشهایی که در مرکز مطالعات فضای مجازی پژوهشگاه کار کردهایم دلالت های هفتگانه فضای مجازی در بیانیه گام دوم را هم تدوین کرده ایم که انشالله به زودی انتشار می یابد. فلذا وقتی ما از فضای مجازی اسلامی ایرانی حرف میزنیم داریم در مورد جامعه مجازی اسلامی ایرانی حرف میزنیم و در مورد جمهوری اسلامی ایران مجازی حرف میزنم. بالاخره جمهوری اسلامی در فضای مجازی وجود دارد و یا ندارد، آیا قرار است جمهوری اسلامی در فضای مجازی حاکمیت داشته باشد و یا خیر؟ اگر قرار است که باشد که باید هم باشد، این جمهوری اسلامی در فضای مجازی باید تعریف شده و معنا بشود. فلذا معنای فضای مجازی اسلامی ایرانی معنای روشن و مشخصی است و اینکه ما از سال ۷۳ اینترنت وارد ایران شده و سالها در مورد این مطلب نظری داده نشدهاست، برمیگردد به نگاههای خام انگارانهای که به فضای مجازی وجود داشته است. سال ۷۳ که بحث اینترنت در آن دوران جدی بود، نامه نگاری توسط رییس وقت آی پی ام با رهبری انجام میشود که در آنجا در خصوص وارد شدن این فناوری به کشور استعلام میشود. رهبری در ذیل نامه ایشان سه گانهای را پاراف کرده و گفتند اولا این فناوری حتما باید مورد استفاده قرا گیرد و وارد کشور شود، دوما جوانان باید پیشران اقتباس و توسعه این فناوری در کشور باشند و سوم هم اینکه از همین الان به ابعاد فرهنگی و اجتماعی این فناوری دقت شود که چه ابعادی خواهد داشت و متعاقبا در شورای عالی انقلاب فرهنگی طی فرمایش رهبری یک ستادی برای مدیریت این فناوری و ارزیابی آن شکل میگیرد که بنظر میرسد این ستاد به درستی کار خود را انجام نداده چون فهم درستی از فضای مجازی و حتی از فناوری وجود نداشته است. ما بعد از دهه سوم انقلاب به بعد کم کم به ابعاد فرهنگی فناوری اشراف پیدا کردیم و الان هم نگاه شایع بین مسولان این است که فناوری یک امر خنثی است و مثلا همانند چاقو است که هم میتوان با آن از میهمان پذیرایی کرد و هم میتوان قتل انجام داد. در حالی که اینگونه نیست.
و نکته آخر؟
با توضیحاتی که عرض شد اولا بنده بدنه علمی کشور را دعوت میکنم در موضوعات و مسائل اصلی فضای مجازی مطلوب جامعه ایرانی ورود کنند و ضمن تبیین ماهیت و ابعاد فضای مجازی موجود اقدام به ارائه نظریات بنیادی و راهبردی فضای مجازی مطلوب جامعه اسلامی ایرانی بنمایند و مسوولان حوزه فضای مجازی هم به جای مشغول شدن به مسائل ژورنالیستی و غیراصیل، اقدام به گفتگو با بدنه علمی در ذیل مسائل و موضوعات اصلی فضای مجازی بنمایند.
ما هم به نوبه خودمان از حضور مسوولان و مشارکت اساتید و بدنه علمی کشور در تمامی فعالیتهایی که انجام میدهیم، استقبال میکنیم.