مفهوم «غرب» در رویکردهای روابط بینالملل ایرانی، نقطه تمایزبخش «خود» و «دیگری» است و در طول حیات جمهوری اسلامی ایران مصادیق مختلفی مانند غرب به معنای خاص، آمریکا، شوروی، اسرائیل، عراق و غیره پیدا کرده است. سؤال کتاب این است که مفهوم «غرب» در رویکردهای رسمی و آکادمیک روابط بینالملل ایرانی در دوره زمانی ۱۳۵۷ تا ۱۳۸۴ چگونه تکوین یافته است. کتاب با تحلیل اِسنادی و استعاری نشان میدهد که نوع سخن گفتن سوژه ایرانی درباره «غرب» به مثابه «دیگری» را میتوان مقدمه ارائه تصویری نوین از دانش تولیدشده در این گوشه از جهان یا آنچه اولی ویور و آرلن تیکنر «جهانپردازی ورای غرب» مینامند قرار داد. دستاورد ملموس کتاب، ایجاد نوعی «خود ادراکی معرفتی» در میان دانشوران و کوشندگان روابط بینالملل در ایران با هدف صورتبندی گفتمانهای بومی روابط بینالملل است.