به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام سیدسجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه در گفتوگو با ایکنا درباره نسبت واقعه غدیر با حکومتداری مطلوب گفت: قبل از پاسخ به این سؤال باید چارچوبی را که غدیر در قالب آن قابل فهم است تشریح و ارزیابی کرد و از این منظر نوع نظامهای موجود در آن زمان را تبیین کرد. در دوران پیش از اسلام، صدر اسلام و پس از رحلت پیامبر(ص) با چند نوع نظام سیاسی مواجه هستیم. پیش از بعثت پیامبر(ص) یک نظام حکومتی سازمانیافته، متشکل و فراگیر وجود ندارد و نظام قبیلگی مستقر است و این نظام ولو اینکه در مقیاس کوچک تلقی میشود اما پشتوانه مردمی ندارد، بر مبنای شایستهسالاری نیست و تعصبات قبیلهای بر آن حاکم است و عملاً مرزهای حاکمیتی وجود ندارد. لذا پیامبر(ص) پس از هجرت به مدینه اولین اقدامی که انجام دادند این بود که یک نظام سیاسی متشکل و سازمانیافته و مبتنی بر مدینهالنبی ایجاد کردند که در چنین نظامی قبیلهها اصالت ندارند و حاکمیت فراگیر ذیل یک حاکم خاص معنا پیدا میکند.
پیامبر(ص) در واقعه غدیر نظام ولایت را تسری داد
وی ادامه داد: این نظام سیاسی جدید که پس از نظام جاهلی شکل گرفته و نظام مطلوب محسوب میشود ذیل نظام نبوت و ولایت قرار دارد. این نظام در عین حال که مبتنی بر شایستهسالاری است، به مردمسالاری نیز توجه دارد و مردم باید حاکم را به رسمیت بشناسند و به او اقبال کنند. همچنین در این نظام قوانین فطری و مبتنی بر هنجارهای مرسوم عقلی حاکمیت دارد و زور و اجبار بر مردم حکومت نمیکند. بنای حاکمان نیز در این نظام رشد و توسعه مادی و معنوی، دنیوی و اخروی و سعادت جامع مردم است.
ایزدهی اظهار کرد: پیامبر(ص) این الگوی حکومتی جامع را ارائه کردند و این الگو به لحاظ قانون، کارگزاران، مشروعیت و کارآمدی و مردمداری در نوع خودش بینظیر است. به همین جهت این الگو پس از مدتی در جهان اسلام مورد اقبال قرار میگیرد و به همین اعتبار هم جهان اسلام توسعه پیدا میکند و مردم علاوه بر پیامهای فطری دین اسلام، از رویکرد حاکمیتی اسلام استقبال کردند که مبتنی بر ولایت و محبت نهفته در آن است و استبداد را طرد و رد کرده است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه بیان کرد: نظام نبوت که ذیل نظام ولایت است در یک بعد آن اختصاص به پیامبر(ص) دارد که پیامبر(ص) رویکرد تشریعی دارد و قوانین را جعل میکند. اما بعد از پیامبر(ص) سؤال این است که این نظام اختصاص به پیامبر(ص) دارد یا اینکه قابل توسعه و تسری است. پیامبر(ص) در غدیر آنچه را به لحاظ نظام سیاسی ـ اجتماعی به مردم معرفی میکنند نظام ولایت است که در قالب «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» و آیه «اولی بالمومنین انفسهم» مطرح میشود و پیامبر(ص) خودشان را ولی معرفی کرده و در مرحله بعد ولایت را مجدد منتقل میکند.
تعصبات قبیلگی، مانع اصلی تداوم نظام ولایت
وی یادآور شد: بنابراین نظام ولایت که مبتنی بر ارزشها، شایستهسالاری، اقبال و بیعت مردم و عدم اجبار و الزام مردم است و پس از پیامبر(ص) نیز با غدیر جریان مییابد. اما وقتی این ماجرا در غدیر محقق میشود این نظام سیاسی در آن فضا و ظرف زمانی از سوی کسانی که همچنان دغدغه و تعصبات قبیلهای داشتند کنار گذاشته میشود و اتفاقاتی که میدانیم رخ میدهد و نظام قبیلگی مجدد حاکم شده و به عبارتی یک برگشت به عقب صورت میگیرد و نظام سیاسی مبتنی بر خلافت شکل میگیرد که چارچوبها و هنجارهای اصلی آن مبتنی بر تعصبات قبیلهای و نسبتهای خانوادگی است و در ادامه نیز این نظام در زمان معاویه به نظام سلطنت تبدیل شد.
رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تأکید کرد: مقایسه سه مدل حکومتی نظام قبیلهای، نظام امامت ـ ولایت و نظام خلافت ـ سلطنت نشان میدهد که نظام ولایت و امامت الگویی است که هنوز جایگزینی برای آن ارائه نشده و امتداد نظام ولایت نیز امروزه نیز بینظیر است و اگر با یک خطکش نظام ولایت به اقتضائات زمان معاصر کشیده شود میتوان دید که امروزه هم بسیاری از نظامهای سیاسی مبتنی بر تعصبات قبیلهای در قالب جدید آن یعنی احزاب است و شایستهسالاری واقعی کمتر وجود دارد. از طرفی کرامت انسانی موجود در نظام ولایت به در الگوهای حکومتی امروز به کرامت مادی تبدیل شده است.
وی با بیان اینکه منطق طاغوت و سلطنت اجازه تحقق منطق ولایت در جامعه و اجرای ارزشهای آن را نداد، گفت: با اینکه به نظر میرسید ائمه اطهار(ع) عملاً حاکمیت نیافتند، اما حاکمان وقت از آنجا که میدانستند نظام ولایت کارآمدی حداکثری دارد لذا اهل بیت(ع) را همواره رقیب سیاسی خود تلقی میکردند، زیرا نظام سیاسی ولایت را رقیب نظام سیاسی موجود ارزیابی میکردند و از سایر جریانات واهمه چندانی نداشتند و منشأ این نظام نیز از رخداد غدیر بود.
ولایت فقیه، امتداد نظام ولایت در راستای ارزشهای غدیر
ایزدهی اظهار کرد: نکته مهم این است که آیا امروزه نظام ولایت در قبال نظامهای مادی مانند نظامهای سرمایهداری و لیبرالی قابلیت تحقق را دارد یا خیر. نظریه ولایت فقیه به مثابه ولایت کسی که در امتداد نظام ولایت قرار دارد و در راستای ارزشهای غدیر است در کلمات فقها فراگیر است. اما هنر امام(ره) این بود که نظام ولایت را تنها به امور فردی، زندگی شخصی و اداره زندگی مؤمنانه مردم محدود نکرد و آن را به مثابه نرمافزاری برای اداره جامعه معرفی کرد و امروزه همین ولایت فقیه به مثابه امتداد ولایت امام نرمافزار اداره جامعهای است که در عصر مدرنیته قرار دارد. لذا اینگونه نیست که ولایت فقیه مطابق اقتضائات جامعه قرن اول و دوم باشد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ابراز کرد: ولایت فقیه چون مبتنی بر خاتمیت پیامبر(ص) و جامعیت دین است، علیرغم قابلیت ارائه در همه زمانها و توانایی بازخوانی در شرایط مختلف، میتواند ارزشهایی مانند شایستهسالاری، مردمسالاری، کرامت انسانی و جامعیت سعادت دنیوی و اخروی را در کنار هم داشته باشد که ذیل نظریه مردمسالاری دینی معنا پیدا میکند. در چنین نظامی حاکم با معیارهای الهی و آسمانی انتخاب میشود، شایستهسالاری حاکم است و در عین حال حاکم کرامت مردم را به رسمیت میشناسد و برای آنها حق تعیین سرنوشت قائل است و در حیات سیاسی نیز آنها را به سمت هدایت میکشاند. در حالی که در نظامهای مردمسالاری در دنیا مردم به مثابه انسانهای خودبنیاد در قبال خدا قرار دارند و ارزشها نیز مبتنی بر این عقلانیت خودبنیاد تعریف میشود.
ایزدهی در پایان اظهار کرد: در واقع این هنر و نبوغ فکری امام(ره) بود که توانست برخلاف بسیاری از اندیشمندان و علما، که غدیر و ولایت را در کتابها ترسیم و معرفی کردند، براساس قرائتی بومی آن را عملیاتی کند.