به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام دکتر علیرضا قائمینیا مدیر قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه در چهاردهمین برنامه «ضیافت» که ۱۱ خردادماه ۹۸ از شبکه چهار سیما روی آنتن رفت، به طرح در زمینه خوانش فرهنگی قرآن و به صورت اساسی نسبت قرآن و مطالعات فرهنگی پرداخت و بیان کرد: هدف از قرائت فرهنگی قرآن این است که قرآن در متن فرهنگی جای خود را نشان دهد و تأثیر خود را در فرهنگ مشخص کند. این بحث گرچه از مباحث نظری شروع میشود، هدف عملی دارد و اگر بخواهید به یک معنا فرهنگ را دینی کنید، چارهای جز این ندارید که از قرآن قرائت فرهنگی داشته باشید.
وی در تبیین سطوح بحث بیان کرد: اگر میخواهید فرهنگ جامعه را دینی کنید، نخست باید از قرآن قرائت فرهنگی داشته باشید و سطوح مختلف بازنمایی فرهنگ را در قرآن نشان دهید که فرهنگ و مدلهای آن در قرآن چگونه نشان داده شده است و انبیا(ع) برای مخطاب خود چه مدلهای فرهنگی داشتهاند. این گام اولی است که باید در قرائت فرهنگی قرآن طی شود و قدم بسیار ضروری است که بدون این قدم، نمیتوانید به سمت دینی کردن فرهنگ جامعه بروید. گام بعدی این است که به کمک مطالعات فرهنگی از مدلهای فرهنگی رایج در جامعه بازخوانی داشته باشید و ببینید چه تفاوتی با مدلهای دینی دارد و در سطح دیگر به کمک مطالعات فرهنگی باید ببینید که چطور میتوانید مدلهای فرهنگی را که دینی هستند در جامعه اسلامی به صورت عینی درآورید.
تلفیقی از دانشهای سنت و مطالعات فرهنگی
حجتالاسلام دکتر علیرضا قائمینیا تصریح کرد: هر سه گام را کسانی میتوانند بردارند که هویت دوزیستی دارند؛ یعنی هم از مباحث سنتی و حوزوی و هم از مطالعات فرهنگی بهره بردهاند؛ لذا در یک نسبت بینارشتهای این مباحث مطرح است. همچنین مطالعات فرهنگی هویت برنامهریزی دارد، یعنی صرفاً تحلیل نظری نمیکند، بلکه بر اساس تحلیلهای نظری خود برای جامعه و فرهنگ، فرهنگسازی میکند؛ لذا مطالعات فرهنگی هم در گام نخست اهمیت دارد که با دانشهای ناظر به فرهنگ باید بازخوانی فرهنگی شوند و در این مرحله، دانشهای مختلفی در کنار دانشهای سنتی کمک میکند، اما بحث این نیست که میراث سنتی را کنار بگذاریم، بلکه تلفیقی از دانشهای سنت و مطالعات فرهنگی باید به کمک تحلیلگران فرهنگی بیاید. در گام دوم نیز از نگاه دینی مدلهای فرهنگی را بازخوانی میکنید و در گام سوم، نوبت به برنامهریزی میرسد.
عضو هیأت علمی گروه معرفتشناسی پژوهشگاه در ادامه افزود: اکنون چیزی که در جامعه ما و در جوامع اسلامی نیاز داریم، این است که مراکز فرهنگی با این رویکردها به صورت علمی، یعنی مطالعات فرهنگی که وجهه علمی دارند و به صورت علمی به معنایی که در غرب میبینید فعال باشند و با بهرهگیری از مطالعات سنتی و جدید، این کار را انجام دهند. باطن دین را نیز مدلهای فرهنگی تشکیل میدهند. علامه طباطبایی در جلد دوم المیزان اشاره دارند که اگر در جامعهای ظاهر دین حاکم شود و باطنش حاکم نشود، فساد بیشتر است و آن جامعه شکل دینی ندارد، بلکه ضد دین میشود، اما باطن دین را چه چیزی تشکیل میدهد؟ در اینجا مطالعات فرهنگی کمک میکند. باطن دین را مدلهای فرهنگی دین تشکیل میدهند. آنچه فرهنگ و انسان را تغییر میدهد و به صورت اسلامی درمیآورد کشف مدلهای فرهنگی است. همچنین برای اینکه جوامع اسلامی دینی شوند و تار و پود دین در جامعه اسلامی پیاده شود، باید به کشف مدلهای فرهنگی از دین و کتاب و سنت اهتمام ورزید و اینها را مورد تحقق قرار داد.
مطالعات فرهنگی در تحلیل متون دینی تزریق شود
وی با تأکید بر اینکه قطعاً مرحله اول بنیادیتر است، گفت: هیچ یک از این مراحل در کشور ما مورد توجه قرار نگرفته است. اساساً مشکلاتی که در ایران وجود دارد به همین مسئله برمیگردد که مباحث اساس وزین علمی پیدا نکرده است. نمیتوانید دین را صرفاً با اکتفا به چند آیه و پیاده کردن آنها در جامعه ایجاد کنید. بنابراین هنوز در مرحله اول هستیم و براساس مطالعات فرهنگی کارهایی انجام دادهایم، اما نیازمند مراکز مطالعات فرهنگی و استراتژیک هستیم و لازم است برخی از مراکز متکفل این امر شوند. البته صداهایی شنیده میشود که میگویند به دنبال این کار هستند، ولی سیاست مشخصی ندارند. باید مطالعات فرهنگی در تحلیل متون دینی تزریق شود و حوزهها به این مسئله اهتمام داشته باشند. علاوه بر این، در سطوح بعدی نیز باید مطالعات فرهنگی به صورت علمی دخالت داده شود و ناظر به جامعه باشد، اما قدم نخست این است که از کتاب و سنت تحلیل فرهنگی داشته باشید.
حجتالاسلام دکتر علیرضا قائمینیا در ادامه تصریح کرد: قرآن ایمان و کفر را صرفاً به عنوان اعتقاد مطرح نمیکند و مواردش نیز مختلف است. برخی مواقع به عنوان فرهنگ و برخی اوقات به عنوان شاکله و مدل فرهنگی مطرح است که اینها فرق دارند؛ لذا باید آیات بررسی شوند و علاوه بر این، مواجهه انبیاء(ع) با فرهنگهای مختلف را نیز باید دید. این قصههای انبیا(ع) که در قرآن است، صرفاً برای بیان قصههای تاریخی نیست، بلکه ماجرای مواجهه انبیا(ع) با فرهنگهای مختلف است. در یک فرهنگ، ستارهپرستی خیلی مطرح است که در آنجا یک پیامبر نوع خاصی از برخورد را دارد و در فرهنگ دیگر نیز سحر و جادو مطرح است.
دو فرهنگ اساسی در قرآن
وی در ادامه افزود: این مسائل مهم است و به یک معنا اینها مؤلفههای فرهنگ جدید هستند. قرآن دو فرهنگ اساسی را در تاریخ کشف کرده است که تغییر نمیکنند، آن دو فرهنگ نیز عبارت از ایمان و کفر است. ایمان مؤلفههایی دارد و کفر نیز چنین است. برای مثال قرآن کریم در یک آیه فرمود که کافران در آتش جهنم هستند که در اینجا از اعضای فرهنگ کفر سخن میگوید، اما در آیه دیگری فرمود: «إِنَّ الَّذینَ کَفَروا سَواءٌ عَلَیهِم أَأَنذَرتَهُم أَم لَم تُنذِرهُم لا یُؤمِنونَ». در اینجا نیز به مؤلفه اساسی از فرهنگ کفر اشاره میکند که در آن فرهنگ در برابر انذارها بیتفاوتی وجود دارد. در مورد ایمان نیز همین است و در مورد ایمان به یکسری طرحوارهها اشاره میکند که باید کشف شوند.
عضو هیأت علمی گروه معرفتشناسی پژوهشگاه بیان کرد: مرحله مهمی که باید طی شود کشف مفاهیم فرهنگی در قرآن است. در مورد برخی از مفاهیم مانند امت نیز بحثهایی شده و البته کاربردهای مختلفی نیز دارد. همچنین آیه «أَنِ اتَّبِعْ مِلَّهَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا» را داریم که به یک مدل فرهنگی اشاره میکند که در ابراهیم(ع) و آیین ابراهیم(ع) بوده است. در برخی از آیات قرآن نیز تعابیری مانند «الَّذینَ آمَنُوا» و «الَّذِینَ کَفَرُوا» را به صورت جمع مطرح کرده که نسبتی با فرهنگ دارد. یعنی صرفاً ایمان و کفر را نمیگوید بلکه روح جمعی را در نظر میگیرد و از مناسبات حکم و موضوع باید ببینید که چه میگوید؛ بنابراین از بسیاری از رفتارهایی که در قرآن به آنها اشاره شده است، میتوان بازخوانیهای مختلفی کرد.
طرحواره فرهنگ اسلامی
وی در ادامه افزود: یکی از این مسائل مسئله امر به معروف و نهی از منکر است که این مسئله را به دو صورت میشود معنا کرد؛ یکی اینکه بر من به عنوان فردی که در جامعه اسلامی هستم، واجب است که امر و نهی کنم که در این جا حکم در مورد اعضای فرهنگ است، اما یکبار میگویید که طرحواره رایج در جامعه اسلامی باید امر به معروف و نهی از منکر باشد. در این صورت باید به یک مدل و برنامهریزی فرهنگی تبدیل شود و در جامعه نیز این جهت مورد توجه قرار گیرد؛ لذا برخی از آیات این گونه هستند. آیاتی که اشاره میکند: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»، از فرهنگ اسلامی و طرحواره فرهنگ اسلامی در مقابل امت یهود بحث میکند که در آنها طرحوارهای مطرح نبود و امر به معروف و نهی از منکر را به این صورت و به عنوان طرحواره جامع و شامل در جامعه و امت یهود نداشتند. همچنین برنامهریزی فرهنگی هم نداشتند. جامعه اسلامی وقتی جامعه اسلامی است که برنامهریزی فرهنگی داشته باشد. امر به معروف و نهی از منکر صرفاً این گونه نیست که من و شما به صورت فردی امر به معروف و نهی از منکر کنیم، بلکه طرحواره حاکم بر جامعه باید این طور باشد.
رمزگشایی فرهنگ جامعه
مدیر قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه تصریح کرد: این بحث بینارشتهای است و به کمک مطالعات سنتی و جدید باید این کار را شروع کرد. در واقع یک نوع قرائت فرهنگیِ سنت میشود و ذیل تفسیر است. البته تفسیر به معنای وسیعتر و یک نوع رمزگشایی فرهنگی از کتاب و سنت است که به علوم دیگر نیز جهت داده و نگاه را به فقه و اصول و … تغییر میدهد؛ لذا نیاز داریم که از کتاب و سنت رمزگشایی فرهنگی کنیم و ببینیم کتاب و سنت چه دلالتهای فرهنگی دارد و اگر فرهنگی را تغییر دهد، چه کاری باید انجام دهد. همچنین به رمزگشایی فرهنگ جامعه خود نیز باید بپردازیم و در نسبت این دو نوع رمزگشایی است که تغییر فرهنگی ایجاد میشود.
حجتالاسلام دکتر علیرضا قائمینیا در ادامه بیان کرد: بنابراین با نگاه غیرفرهنگی نمیشود فرهنگ جامعه را دینی کرد. آن نوع مطالعات که در قدیم داشتیم، تناسبی با تغییر فرهنگ ندارد و حلقه مفقوده مطالعات فرهنگی است و از این منظر، باید مفاهیم فرهنگی قرآن و مدلهای فرهنگی آن کشف شود. باید در مرحله اول، مفاهیم فرهنگی کشف شود. برخی مفاهیم قرآن، قابلیت فرهنگی و فردی بودن را دارد و امر به معروف و نهی از منکر یکی از اینها است. مثلاً انفاق و زکات این طور هستند. برخی از آیات در مورد عمل فردی است که میگوید انفاق کنید. برخی ناظر به این است که طرحواره فرهنگی باید این طور باشد و طرحواره فرهنگی حاکم بر جامعه اسلامی باید انفاق باشد و نهادینه شده باشد. در آیه نیز دارد که انفاق نیکی است که باید به آن برسید که البته برنامهریزی میخواهد و طرحواره انفاق باید در جامعه پیاده شود. بسیاری از آیات و سورهها نیز قابلیت بازخوانی فرهنگی دارند.