به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و به نقل از نهاد کتابخانههای عمومی کشور، بیست و هشتمین نشست نقد کتاب در کتابخانه پیروزی تهران، به کتاب «آینده انقلاب اسلامی» اثر استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری اختصاص داشت که با حضور علی مطهری، مدیر شورای نظارت بر نشر آثار استاد مطهری و مهدی جمشیدی عضو هیأت علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه به عنوان منتقد اثر و جمعی از اعضای کتابخانه پیروزی تهران برگزار شد.
علی مطهری در این نشست درباره تدوین و انتشار کتاب «آینده انقلاب اسلامی» توضیح داد: همانطور که میدانید شهید مطهری تنها دو ماه و ۲۰ روز پس از انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند و مدت کوتاهی پس از پیروزی انقلاب در قید حیات بودند و این کتاب مجموعهای از حدود ۳۰ سخنرانی و تعداد معدودی مصاحبه از ایشان در فاصله بهمن ۵۷ تا ۱۲ اردیبهشت سال ۵۸ را دربرمیگیرد که عمدتا به مسائل مهمی چون آزادی، عدالت، اخلاق، دموکراسی، استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و مباحثی همچون نقش روحانیت در آینده انقلاب، نقش زن در جامعه اسلامی، ولایت فقیه و سوالات احتمالی در باره این موضوعات پرداختهاند.
وی افزود: اگر بخواهیم نمونهای مشابه برای انقلاب اسلامی ایران ذکر کنیم، هیچ یک از انقلابهای معاصر نمیتوانند در این جایگاه باشند و تنها میتوان از انقلاب صدر اسلام به عنوان نمونه مشابه انقلاب اسلامی ایران یاد کرد؛ موضوعی که شهید مطهری در سخنرانیهای خود پس از انقلاب به آن اشاره کردند. به طور کلی اگر فردی قصد داشته باشد درباره ریشهها و آرمانهای انقلاب مطالعه کند، معتقدم که این کتاب جامعترین اثر منتشر شده در این حوزه است.
هشدار نسبت به التقاط مکاتب برای اداره جامعه
مدیر شورای نظارت بر نشر آثار استاد مطهری با اشاره به برخی موضوعات مطرح شده از سخنرانیهای شهید مطری در این کتاب گفت: ایشان معتقد بودند اگر میخواهیم انقلاب در مسیر صحیحی حرکت کند، باید به سه عنصر «عدالتخواهی»، «احترام به آزادیها» و «حفظ استقلال فرهنگی و مکتبی» توجه و آنها تقویت کنیم. شهید مطهری به خصوص تأکید بسیاری بر موضوع استقلال فرهنگی و مکتبی داشتند و هشدار میدادند که مبادا ما دچار التقاط با مکتبهای بیگانه شویم یا اینکه احساس کنیم که اسلام برای اداره جامعه کافی نیست و باید از سایر مکاتب کمک بگیریم و یک مکتب التقاطی بسازیم.
علی مطهری در این باره توضیح داد: در سالهای قبل از پیروزی انقلاب چنین تفکری وجود داشت و برخی از انقلابیون مسلمان گرایشی به مارکسیسم پیدا کرده بودند؛ آنها میگفتند ما اسلام را هم قبول داریم، اما مارکسیسم را هم به عنوان علم مبارزه میپذیریم و یک مکتب التقاطی از اسلام و مارکسیسم ایجاد کرده بودند که خیلی از جوانان در آن زمان به این مکتب گرایش پیدا کرده بودند. مانند گروه مجاهدین خلق و به دنبال آن گروه فرقان که در نهایت شهید مطهری در مبارزه با افکار و انحرافات این گروهها به شهادت رسید. چراکه خیلی زود به خطر فعالیت این گروهها پی برده بودند و نسبت به آنها هشدار میدادند.
از انقلاب روحی تا تحرک اجتماعی و پیروزی انقلاب
وی درباره زمینههای بروز انقلاب در جامعه از نگاه شهید مطهری گفت: ایشان عنوان کردهاند که ابتدا یک انقلاب روحی در جامعه ایجاد شده بود که این انقلاب روحی منجر به یک حرکت اجتماعی و در نهایت انقلاب اسلامی شد. روح امر به معروف و نهی از منکر در جامعه زنده شد. اشتباهاتی که رژیم گذشته در تبدیل تاریخ اسلامی به تاریخ شاهنشاهی و اشاعه فساد و فحشا در سینما، تئاتر و از جمله جشن هنر شیراز داشت، باعث شد که عواطف مذهبی مردم جریحه دار شود و وقتی امام دستور حرکت صادر کردند، بسیاری از مردم سریعا وارد میدان شدند.
مطهری تأکید کرد: البته در این میان روشنگریها و آشنا کردن مردم با اسلام از سوی قشر دانشگاهی و تحصیلکرده آن زمان مانند شهید مطهری نیز در پذیرش این حرکت، بسیار موثر بود؛ به طوری که روح اسلام در جان مردم دمیده شد و مردم با سرعت بیشتری به حرکت آغاز شده از سوی امام خمینی رحمتالله علیه پیوستند.
آزادی عقیده و آزادی بیان از دیدگاه شهید مطهری
این نماینده مجلس شورای اسلامی در ادامه درباره آزادی عقیده و بیان در دیدگاه اسلام و غرب گفت: آزادی بیان از دیدگاه انقلاب اسلامی نکته ظریفی دارد و آن این است که ما تنها به عقایدی احترام میگذاریم که ناشی از فکر و تفکر انسانها باشد، نه عقایدی که ریشه در خرافات، دلبستگیها و تقلیدها داشته باشد؛ عقایدی چون آتشپرستی، بتپرستی و امثال این، عقایدی هستند که ریشه در خرافات دارند. اما امروز دنیای غرب تمام عقاید با هر ریشهای را محترم میشمارد.
وی همچنین درباره بحث استحاله فرهنگی از دیدگاه شهید مطهری در این کتاب گفت: ایشان عنوان کردهاند که بزرگترین هدیهای که یک رهبر به ملت خود میدهد شخصیت و هویت اصیل به مردم و دور کردن احساس خودباختگی از مردم است و دقیقا کاری که امام خمینی رحمتالله علیه انجام دادند این بود که آن حس خودباختگی به غرب را که در جامعه به وجود آمده بود را از بین بردند و از طریق روشنگری، بررسی ایدئولوژی و مطالعه تاریخ گذشته، شخصیت و هویت اسلامی مردم را به آنها بازگرداندند.
استقلال روحانیت از دولت در آینده انقلاب اسلامی
علی مطهری همچنین به بخشهایی از کتاب «آینده انقلاب اسلامی» که به موضوع روحانیت پرداخته، اشاره کرد و گفت: شهید مطهری درباره وظایف روحانیت در آینده انقلاب اسلامی گفتهاند که روحانیت حتما باید فعالیت خود را در آینده چند برابر کند. روحانیت شیعه باید همان حالت گذشته خود، یعنی استقلال از دولت و در کنار مردم بودن را حفظ کند تا بتوانند به درستی بر دولت نظارت کنند.
مدیر شورای نظارت بر نشر آثار استاد مطهری یادآور شد: شهید مطهری تأکید داشتند که روحانیت پستهای اجرایی دولتی را اشغال نکند، مگر به اضطرار. روحانیت چون به لحاظ ارتزاق وابسته به دولت نبوده، میتوانسته با نقاط ضعف مردم مبارزه کند و اصلاحات اجتماعی را به وجود آورد.
نقش زن در آینده جمهوری اسلامی
موضوع زنان و آینده انقلاب اسلامی از دیدگاه شهید مطهری از دیگر مباحثی بود که در این نشست از سوی علی مطهری مطرح شد. وی در این باره گفت: زنان همواره در ساختن تاریخ نقش داشتهاند؛ چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم. به طوری که زمانی زن پرده نشین بوده و نقش غیر مستقیم از طریق تشویق و تهییج مردان در تحرکات اجتماعی داشته و در دورهای نیز به عنوان فعال اجتماعی به صورت مستقیم به ایفای نقش در جامعه و تحولات آن میپرداخته است.
این نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: ایشان معتقدند که زن در طول تاریخ سه دوره تاریخی داشته؛ در یک دوره زن مانند یک قطعه الماس مانند یک شیء گرانبها بوده؛ در واقع این متعلق به دورهای است که زن پرده نشین بوده و استعدادهایش شکوفا نمیشده، اما به دلیل اینکه دور از دسترس مردان بوده، مانند یک شیء گرانبها تلقی می شده است. در دورهای دیگر زن تبدیل به یک شخص کم ارزش شد به طوری که به اجتماع وارد شد و استعدادهایش شکوفا شد، اما نتوانست حریم خود را با مردان حفظ کند، به همین دلیل ارزش و احترام خود را از دست داد؛ مانند آنچه در جوامع غربی رخ داده است.
وی افزود: اما آن الگوی درست که اسلام پیشنهاد داده، این است که لازم نیست زن پرده نشین باشد. زن میتواند وارد اجتماع شود، تحصیل کند و استعدادهای خود را شکوفا کند، اما از طریق حفظ پوشش اسلامی و پرهیز از اختلاطهای بیجا، حریم خود با مردان را حفظ کند.
روشنگری برای جلوگیری از مصادره به مطلوب شدن انقلاب
مهدی جمشیدی که به عنوان منتقد کتاب «آینده انقلاب اسلامی» در این نشست شرکت کرده بود، طی سخنانی گفت: شهید مطهری کمتر از سه ماه پس از انقلاب در قید حیات بودند که در این زمان به ایراد تعدادی سخنرانی و چند گفتوگوی تلویزیونی در مسجد پرداختند که کتاب «آینده انقلاب اسلامی» ماحصل این سخنرانیها و مصاحبهها است. این کتاب، اثری دقیق و عمیق است و من آن را بارها خواندهام و برخی جملات آن را از حفظ هستم.
وی درباره انگیزه و هدف شهید مطهری از این سخنرانیها گفت: ایشان در آن دو یا سه ماه احساس کردند که باید توضیح نظری فوری درباره انقلابی که اتفاق افتاده ارائه دهند؛ چراکه بازار تبلیغ بسیار پر رونق شده بود و با محاصره انقلاب از سوی چند جریان مختلف، تفاسیر گوناگون از انقلاب در حال مطرح شدن بود و احتمال مصادره به مطلوب شدن انقلاب از سوی جریاناتی چون مارکسیست محض، مارکسیست التقاطی و لیبرالهای مذهبی وجود داشت. با این تحلیل ایشان در این کتاب توضیح میدهند که نگه داشتن انقلاب از خود انقلاب سختتر است.
جمشیدی درباره ساختار این کتاب گفت: به نظر من عنوان کتاب گویای محتوای آن نیست. چراکه کتاب درگیر موضوع آینده نیست و تنها یک سوم از مطالب آن به آینده پرداخته است. ساختار درونی کتاب هم از نظم خاصی برخوردار نیست و تقدم، تأخر و توالی زمانی یا حتی موضوعی، در این مطالب نیافتم. همچنین در برخی از مطالب و سخنرانیهای ارائه شده احساس میشود که برخی به دلیل تشابه موضوعی، تلفیق شده است. انتهای کتاب نیز دو سخنرانی درباره موضوعات پیش از انقلاب مطرح شده که مناسبتی با موضوعیت و عنوان کتاب ندارد و میشد از آن در کتابهای دیگری بهره برد.
نقدهای هفتگانه مطرح درباره کتاب «آینده انقلاب اسلامی»
این منتقد در ادامه به بیان هفت مورد از نقدهای مطرح شده درباره این کتاب پرداخت و گفت: شهید مطهری بر خلاف آنچه مطرح میشود، مغز متفکر انقلاب نبودند. چرا که اواخر سال ۵۶ که قطار انقلاب در ریل خود قرار گرفته بود و به پیش میرفت و توده مردم نیز یکپارچه شدند، آن گاه بود که شهید مطهری پا به عرصه میگذارد و این انتقاد مطرح میشود که ایشان به اندازه سایرین هزینهای برای انقلاب ندادند و زندان نرفتهاند. حتی در دانشگاه تحصیل میکردند و حقوق میگرفتند و اتفاقا همین حقوق گرفتن از دانشگاه یکی از دلایل شهادت ایشان از سوی گروهک فرقان بود.
وی ادامه داد: آقای مطهری یک حساسیت ایدئولوژیک وسواسگونه، افراطی و کمالگرایانه داشتند؛ معرفت دینی خود را مطلق میدیدند و واقعیت را عاری از هرگونه ناخالصی میخواستند. لذا از این جهت از سوی برخی متهم به تعصب، تنگنظری و لجاجت بودند که همین حساسیتهای شدید نابهجا در نهایت منجر به شهادت ایشان شد. در بحث دیگر ایشان انقلاب اسلامی و تشابه آن به انقلاب صدر اسلام را مطرح میکنند؛ در حالی که انقلاب یک پدیده مدرن است و تعبیر انقلاب اسلامی ایران تعبیر صحیح نیست؛ چه برسد به تعبیر انقلاب اسلامی صدر اسلام.
جمشیدی گفت: در این کتاب آمده که انقلاب اسلامی ماهیتا اسلامی بوده، در حالی که اصلا این گونه نبوده و اسلام همان شکل، ظاهر، ادبیات و ایدئولوژی بود که مردم آن زمان به آن دسترسی داشتند و میتوانستند از منظر آن حرفخود را بزنند. بر این اساس اسلام در آن زمان هدف نبوده، بلکه اسلام یک وسیله و یک قالب بوده که در دسترس مردم قرار گرفته است. به عنوان مثال آقای شریعتی و جلال آل احمد، سر سوزنی تقید دینی نداشتند، ولی چون امکان استفاده از اسلام فراهم بود مورد استفاده قرار گرفت. اما بعد از انقلاب، اسلام به عنوان وسیله تبدیل به هدف شد.
این منتقد درباره برخی انتقادات مطرح شده درباره مواضع معرفتی و نظری شهید مطهری، گفت: آقای مطهری مواضع معرفتی و نظری محض انتزاعی ارائه میدادند و مانند آقای بهشتی ساختاری و تشکیلاتی فکر نمیکردند. ایشان به نظامسازی نرسیدند و حداکثر میتوان ایشان را یک متفکر مبنا پرداز دانست. همچنین این کتاب وجاهت تئوریک ندارد. یعنی از دل این سخنرانیها تئوری ساخته نمیشود و نقشهای در اختیار مردم قرار نمیگیرد؛ چه در دوره قبل و چه در دوره بعد از انقلاب.
عضو هیأت علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه ادامه داد: ایشان در تفسیر جمهوری اسلامی دچار یک اشکالی شدند؛ ایشان اسلام را اصل و مردم را فرع فرض کردهاند و این نمونه شروع توجیح فرعانگاری مردم است؛ در حالی که مردم در عرض خدا هستند و نه در طول اراده الهی و جمهوری اسلامی یعنی جمهوریت و اسلامیت و دموکراسی در عالم تشیع اصلا معنا ندارد و اگر دارد باید در عرض یکدیگر باشند. در حالی که این دو قابل جمع نیستند.
تلاش برای رعایت امانت در انتشار آثار
ادامه این مراسم به پاسخ علی مطهری به انتقادات مهدی جمشیدی اختصاص داشت که مطهری درباره چگونگی انتخاب عنوان این کتاب توضیح داد: ما در انتخاب عناوین کتابهای شهید مطهری، از عناوینی که خودشان در سخنرانی ایشان بکار میبردند استفاده کردیم و نام «آینده انقلاب اسلامی» نیز برگرفته از مجموعه سخنرانیهای ایشان در مسجد فرشته بوده است.
وی افزود: همچنین به لحاظ ساختاری ما در تنظیم آثار ایشان پس از شهادت دقت ویژهای داشتیم و هیچ گاه سعی نکردیم که سخنرانیهای مشابه ایشان را تلفیق و سپس منتشر کنیم؛ چرا که اساسا هدف ما کتابسازی نبوده، بلکه مستندسازی آثار ایشان بوده است. بنابر این تمام سخنرانیهای ایشان، حتی با موضوعات مشابه، با حفظ امانت، عینا به صورت جداگانه در کتاب آورده شده است.
علی مطهری درباره اینکه شهید مطهری مغز متفکر انقلاب نیست و به اندازه سایرین برای انقلاب هزینه نداده، گفت: بله، درست است که ایشان به اندازه برخی مانند مرحوم منتظری و طالقانی زندان نرفتهاند، اما این گونه نبوده که طی مبارزات دچار هیچ گونه سختی نشدهاند. ایشان بارها بازداشت شدهاند و حتی در سخنرانی تندی که در شب ۱۵ خرداد بر علیه شخص شاه داشتند، دستگیر و حتی صحبت از اعدام ایشان مطرح شد که در نهایت با ورود مراجه آزاد شدند.
مدیر شورای نظارت بر نشر آثار استاد مطهری درباره آنچه به عنوان حساسیت ایدئولوژیک وسواسگونه نسبت به شهید مطهری مطرح شد، گفت: دغدغه ایشان صرفا انقلاب و مبارزه نبود و برای ایشان آن نظامی که پس از انقلاب قرار بود حاکم شود بسیار مهم بود. ایشان مبارزه را وسیله و اسلام را اساس میدانست و دغدغه روی کار آمدن نظام اسلامی را داشت. بر این اساس آنجا که ایشان احساس میکردند سایر گرایشها و مکاتب فکری در حال تأثیرگذاری و غلبه بر تفکر مردم هستند، حسیاست بیشتری نشان میدادند.
وی ادامه داد: برخلاف مطلقگرایی در معرفت دینی که به ایشان نسبت داده شد، ایشان بسیار اهل تعامل و شنیدن آرا و نظر عقاید مختلف بودند. نمونه بارز آن حضور شهید مطهری در مباحث انجمن پزشکان آزاد با حضور مهندس بازرگان بود که با وجود اختلاف سلیقههای موجود، رابطه خوبی با ایشان داشتند؛ چرا که مهندس بازرگان را فردی صادق میدانستند.
نفاق جریانهای انحرافی؛ خط قرمز شهید مطهری
مطهری ادامه داد: اما نکتهای که بسیار مهم است این است که ایشان ملاک مشخصی در برخورد با متفکران و صاحبنظران دیگر داشتند؛ آنجا که احساس میکردند بحث نفاق و دورویی برای تحقق اهداف دیگری در کار است، اصلا کوتاه نمیآمدند. به عنوان مثال آنجایی که جریانات مارکسیست برای فریب جوانان آیات قرآن را به روایت خود تفسیر به خورد جوانان میدادند، ایشان محکم میایستادند. به عبارتی نفاق جریانهای انحرافی خط قرمز شهید مطهری بود.
این نماینده مجلس شورای اسلامی، این گفته را که انقلاب ماهیت اسلامی نداشته را نادرست دانست و گفت: اگر به شعارهای این حرکت و رهبران این حرکت دقت کنیم و آنها را مورد بررسی قرار دهیم، چیزی به غیر از اسلامی بودن نمیبینیم. اینکه اسلام پیش از انقلاب یک وسیله بود که پس از انقلاب به هدف تبدیل شد، یک اشتباه و توهین به همه مردم و انقلابیون است. درباره عدم کاربردی بودن محتوای کتاب نیز باید بگویم که بسیاری از مطالب آورده شده در کتاب و مباحثی که در این جلسه به آن پرداخته شد، دارای جنبه کاربردی هستند. شهید مطهری در حوزه تئوری حرفهای بسیاری داشتند و مباحث فلسفی ایشان درباره فلسفه تاریخ و مبانی، شائبه عدم پرداختن به کارهای عمیق را از بین میبرد.
جمهوریت و اسلامی بودن در ایران متناقض یکدیگر نیستند
وی در پاسخ به سایر نقدهای مطرحشده نیز گفت: «جمهوری» از مقولات شکلی و «اسلامی» از مقولات محتوایی است و اینها دو موضوع مجزا از یکدیگر هستند. اما اینطور نیست که این دو مقوله نمیتوانند در کنار یکدیگر قرار بگیرند. اگر در کشوری دین خاصی غالب نبوده، کنار هم قرار گرفتن این دو مقوله یک امر متناقض است؛ اما در کشوری که اکثر قریب به اتفاق آن مسلمان هستند، یک تعبیر متناقض نیست.
علی مطهری ادامه داد: اینکه برخی قصد دارند شهید مطهری را یک روحانی عصبانی جلوه دهند به هیچ وجه درست نیست. برخی میگفتند که چرا ایشان به تحرکات یک گروه از جوانان بیست و دو یا سه ساله به نام گروه فرقان چنین عکسالعمل شدیدی نشان دادند که در نهایت باعث به شهادت رسیدن ایشان شد؟ و مطرح میکردند که وارد شدن به این موضوع در شأن ایشان نبود! نکته مهم در این میان این است که شهید مطهری در مواجهه با این موضوعات به شأن خود توجه نمیکرد، بلکه به میزان تأثیرگذاری یک جریان فکری انحرافی بر مردم توجه میکرد و حساسیت نشان میداد. این موضوع دقیقا مانند این است که به ایشان میگفتند شما که آثار فلسفی متعدد نوشتهاید، نوشتن کتاب «داستان راستان» در شأن شما نیست و ایشان پاسخ میدادند که اصلا موضوع شأن بنده مطرح نیست، موضوع اصلی پاسخ به نیاز جامعه است که از این طریق نیز محقق خواهد شد.