به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و به نقل از ایکنا، حجتالاسلام دکتر علیرضا قائمینیا مدیر قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه، ۲۸ اردیبهشت در اولین جلسه از گارگاه معناشناسی قرآن که به همت پژوهشکده ادیب فقه در قم برگزار شد، اظهار کرد: مهمترین ویژگی تفکر اسلامی معطوف به معناشناسی کتاب و سنّت است.
عضو هیأت علمی گروه معرفتشناسی پژوهشگاه ادامه داد: تمامی علوم اسلامی و همه اختلافات فقهی و نگرشهای مختلف اصولی، هسته و تفکر اولیه اسلامی در بحث معناشناسی شکل میگیرد.
قائمینیا افزود: معناشناسی با اعلام استقلال دارای چارچوبی نظاممند و دارای روش، مبانی و ساختار شد و اینکه صرفاً مربوط به یک سری اقوال باشد، خارج شد.
وی ادامه داد: معناشناسی نوین به دنبال کنار گذاشتن معناشناسی سنتی نیست بلکه به دنبال ایجاد تعامل و رابطه به منظور بهرهگیری بیشتر محققان از معنا شناسی قدیم(سنتی) و جدید است. معنا شناسی یعنی دانش ناظر بر معناست به عنوان مثال؛ اینکه معنی یک واژه، یک جمله، یک متن چیست؟ بر اساس معنا گرایی زبانی شکل میگیرد.
وی بیان کرد: اینکه یک واژه در یک متن تکرار میشود، آیا دارای یک معنا است یا نه، هر مورد معنای متفاوتی دارد، برگرفته از علم معناگرایی است. کلمه «میزان» در سوره مبارکه الرحمن سه بار تکرار شده است، آیا هر بار این کلمه «میزان» دارای یک معنا و مفهوم است؟ خیر. در واقع اصل سیاقمندی معنا در این موارد اعلام شده است به گونهای که از معنا از موردی به مورد دیگر تغییر میکند.قائمینیا با اشاره به اینکه معناگرایی دارای چهار کارآیی است، گفت: «معناشناسی فلسفی» که با عنوان علم الدلاله یا علم الفلسفیه از آن یاد میشود، «معناشناسی منطقی» که خود به معناشناسی منطق جدید، منطق گزارهها و منطق موجّهات تقسیم بندی میشود، «معناشناسی نشانه شناختی یا نشانه شناسی» که از دلالت نشانهها بحث می کند مانند: نشانه های زبانی، تصویری، شنیداری و…، «معناشناسی زبانی» که یکی از شاخه های مهم زبان شناسی می باشد که به معنای یک واژه، یک جمله، یک پاراگراف، یک متن معناشناسی زبانی اطلاق می گردد.
مدیر قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه تأکید کرد: رابطه معناشناسی زبانی نسبت به سایر کارویژههای معناشناسی تعامل و ارتباطت بیشتری با قرآن دارد. در واقع دانش معناگرایی، دانشی است که به صورت علمی از معنا در زبانهای طبیعی بحث میکند.
وی افزود: جولان معناگرایی در زبان طبیعی بیشتر از زبان مصنوعی است. زبان طبیعی در واقع زبانهای زنده مانند فارسی، عربی، انگلیسی و.. است و زبان مصنوعی، زبانی است که برای اهداف خاص تاسیس شده باشد مانند؛ زبان صفر و یک در برنامه نویسی کامپیوتر یا زبان ریاضی . زبان طبیعی زبانی که با آن تکلم میشود و همراهی معناگرایی با این نوع زبان است.
وی با اشاره به معناگرایی مطلق و خاص اظهارکرد: اینکه معناشناسی بر روی یک زبان تأکید داشته باشد و محدوده فعالیت خود را به فرض زبان عربی و قواعد آن ، یا زبان فارسی و قواعد آن متمرکز کند در واقع معنا شناسی خاص صورت گرفته است، معنا گرایی مطلق که ناظر به همه زبانها باشد کمتر رخ میدهد و معنا شناسی خاص بیشتر رخ داده است.
وی ادامه داد: معناشناسی به صورت علمی اینگونه بحث میکند که معنای یک واژه، جمله و متن چیست؟ با این رویکرد فعالیت معنا گرایی زبانی دارای چهار عنصر و ریشه؛ «عناصر یا واژه»، « قواعد تکثیر واژهها»، «قواعد ترکیب واژه و خلق واژهای جدید» و «قواعد ساخت جمله » است.
قائمینیا بیان کرد: معناگرایی نظام زبانی در واقع نظامی «بل قوه» و «بیپایان» است. دستگاه زبان هم بالقوه و بیپایان است و وقتی فعلیت پیدا میکند به گفتار تبدیل میشود. بخش فعلیت یافته زبان اعم از نوشتاری و گفتاری را شامل میشود و به قول چامسکی توانش زبانی و کنش زبانی حالیست که نظام زبانی از بالقوه به فعلیت رسیده است.