به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست نقد و بررسی کتاب سه نگاه به برخی مسئلههای موجود در سه ساحت فرهنگ، روایت و پژوهش جنگ/ دفاع مقدس، به همت گروه ادبیات اندیشه پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی روز شنبه مورخ ۱۴ اردیبهشتماه جاری در سالن جلسات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
در این نشست، علاوه بر مؤلفان کتاب سه نگاه … (خانم فرانک جمشیدی و آقای علیرضا کمری) و منتقدان این اثر (آقایان دکتر سنگری و احمد شاکری)، تنی چند از استادان و صاحبنظران و فعالان حوزهی ادبیات پایداری تهران و استانها و نیز برخی صاحبنظران سه حوزهی تاریخ شفاهی، سیاستگذاری فرهنگی و مطالعات مرگ نیز حضور داشتند و نکات ارزشمندی در نقد کتاب یادشده طرح کردند.
«سه نگاه …»، بیشتر ناظر بر سه فصل از فصول متعدد حیات جنگ/ دفاع مقدس است: فصول فرهنگی، روایی و پژوهشی جنگ/ دفاع مقدس.
آقای دکتر سنگری، در مقام دبیر نشست و، در عین حال، منتقد اول کتاب سه نگاه سخنان خود را با این مطلب آغاز کرد که میتوان برای حوزهی تحقیق، همچون حوزهی علوم دینی، مراجع تقلید متعددی تعریف و تعیین کرد، با این تفاوت که تعیین مراجع تقلید برای حوزهی تحقیق، تابع مرزبندی جنسیتی نیست.
ایشان، آقای کمری را به دلیل اهتمام به مسئلههایی که بیش از بیستسال در حوزهی ادبیات جنگ، ادبیات پایداری و ادبیات دفاع مقدس، رصد و واکاوی کرده است، یکی از مراجع مؤثر در حوزههای نامبرده دانست و تصریح کرد: این استمرار، بهمرور، جریان فکری منسجم و مستقلی را در آثار آقای کمری پدید آورده است، چندانکه میتوان سه نگاه … را از حیث مشابهت در برجستهسازی مهمترین ساحتهای جنگ/ دفاع مقدس و مسئلههایی که در آن ساحتها به جستجوی آنهاست و زاویهای که از آنجا به مسئلهها مینگرد، جلد دوم پویهی پایداری بهشمار آورد.
دکتر سنگری، بر پایهی همین استدلال، پیشنهاد داد که نقد سه نگاه را میتوان از عنوان آن آغاز کرد با این پرسش که «آیا این کتاب حقیقتاً دربرگیرندهی سه نگاه به مسئلههای موجود در برخی ساحتهای جنگ/ دفاع مقدس است؟».
ایشان تأکید کرد: با توجه به اینکه لازمهی پیدایی و رشد یک نگاه و رسمیتیابی آن بهطور مستقل، رویکرد انتقادی به نگاههای پیشین و صراحتبخشی به نقاط ضعف و قوت آنها و تبیین چرایی ارائهی نگاه جدید است، میتوان به این نتیجه رسید که آنچه مؤلفان کتاب، به «نگاه» تعبیر کردهاند و از «سه نگاه» نام بردهاند، بیشتر بیانگر سه فصل از فصول متعدد حیات یک پدیده باشد. به این ترتیب، در کتاب سه نگاه …، فصول «فرهنگ» و «روایت» و «پژوهش» جنگ/ دفاع مقدس، با برجستهسازی برخی از مسئلههایی که این پدیده، در این فصول با آنها درگیر بوده و هست، از نظر گذرانیده شده است.
«سه نگاه» میتوانست بهعنوان مصداقی از تاریخنگاری پژوهش ادبیات دفاع مقدس تنظیم و تدوین شود.
منتقد دوم این نشست آقای دکتر احمد شاکری، با سه جملهی معترضه نقد خود را آغاز کرد: یکی اینکه، چون آقای کمری سالهاست خود را وقف پژوهش در حوزهای خاص کرده، توجه به ایشان و آثارشان، بهمنزلهی توجه به پژوهش و پاسداشت آن است.
دوم اینکه، چنانچه تقریب ذهنی پدیدآمده میان آقای کمری و خانم جمشیدی، بتواند میان ایشان و افراد جدیدتر دیگری شکل بگیرد و لُجنهی پژوهشی قدرتمندی را شکل دهد، از حیث تولید آثار عمیقتر و اثرگذارتر، اتفاق بسیار مبارکی خواهد بود.
سوم اینکه، چون سه نگاه … دربرگیرندهی ۱۸ مطلب است و امکان نقد همهی آنها در یک نشست نیست، بایسته است با محوریت دو یا سه مقاله، این امکان فراهم آید که نوع و میزان انتظام علمی متنها و روششناسی آنها بهدقت بررسی و کاویده شود.
در نقد آقای شاکری از کتاب سه نگاه …، چهار پرسش نقش محوری داشت:
(۱) در ورای بازنگری و بازنگاری مقالاتی که، دستکم، یکدهه از گفت یا نوشت آنها میگذرد، چه هدف/ اهدافی وجود داشته است؟،
(۲) این بازنگاری و بازنگری چگونه صورت گرفته و حاوی کدام ارزشهای افزوده بر متنهای ابتدایی است؟،
(۳) متنهای بازنگاریشده چه مزیتی نسبت به سایر نوشتههای از پیش موجود آقای کمری دارند و چه نسبتی با آنها میرسانند؟،
(۴) مخاطب آرمانی این کتاب در ساحتهای سهگانهی «فرهنگ» و «روایت» و «پژوهش» جنگ یا دفاع مقدس کیاناند: آیا این کتاب سطوح سیاستگذاری و مدیریت و تصمیمگیری در سه ساحت یادشده را هدف قرار داده است؟ یا مجریان و فعالان این سه ساحت را؟ یا دانشجویان و اهالی فکر و اندیشه را؟،
نویسنده کتاب درباره مانایی و میرایی با تصریح به اینکه گزارشنویسی از تاریخ پژوهش ادبیات دفاع مقدس، حلقهی مفقوده حوزهی مطالعات و تحقیقات ادبیات دفاع مقدس است، این احتمال را داد که چنانچه سه نگاه … با این هدف تهیه و تنظیم میشد که یک گزارش تاریخی ارائه کند از داشتهها و یافتههای علمی نظری آقای کمری در مسیر تطور و تدرج مراتب علمی ایشان، میتوانست بسیار محل توجه قرار گیرد و بسا که برای نگارش چنین گزارشی، کسی بایستهتر از آقای کمری نباشد که بهخوبی از فرازها و فرودهای پژوهش ادبیات دفاع مقدس طی سالهای جنگ به اینسو آگاه است.
دکتر شاکری احتمال داد که اگر کتاب سه نگاه … با اهتمام به تاریخنگاری پژوهش در حوزهی ادبیات دفاع مقدس، تهیه و تدوین میشد، سه مزیت عمده بر آن مترتب بود: یکی اینکه، با آشکارسازی مصادیق «نقص» و «نقض» و «ابطال» و چگونگی مبادرت آقای کمری به «تصحیح» و «توضیح» و «تکمیل» آرای خویش، مستند به نوشتههایشان، مسیر تطور علمی ایشان را در حوزهای که برای پژوهش خویش برگزیدهاند، نشان میداد؛ دوم اینکه، خصوصیت سندی نوشتههایشان محفوظ میماند، و سوم اینکه، موقعیت زمانهای و زمینهای مؤثر در طرح بحثهای نظری ایشان و پیدایی و رشد و تقویت دیدگاههای انتقادیشان به برخی روندها و فرآیندها در جامعه، وضوح مییافت.
عضو هیات علمی گروه ادبیات اندیشه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در فراز دیگری از نقد خویش با تأکید بر ساختار زبانی و ذهنی و استدلالی آقای کمری در نوشتههایشان، به ترتیب به سه مانع عمده اشاره کرد که بر سر راه طیفهای احتمالی مخاطبان آرمانی گفت و نوشتهای ایشان قرار دارد: در بُعد زبانی، ادبیت متن یا غلبهی زبان ادبی و گرایش شدید آقای کمری به وضع واژگانی با دایرهی مفهومی نزدیک به هم و بدون اصطلاحنامهای که معنای این واژگان را روشن و شفاف کند؛ در بُعد ذهنی، نداشتن درختوارهای انتزاعی که در آن تقدم و تأخر بحثها و چرایی و چگونگی شرح و بسط آنها کاملاً آشکار باشد؛ در بُعد استدلالی، نبود شواهد و قراین و مستندات قوی که مسئلهشناسیها و مسئله پژوهیهای طرحشده از سوی آقای کمری را پشتیبانی کنند و به مخاطب یاری دهند مدعیات ایشان را با آن مصادیق منطبق سازد و از این طریق، از دشواری بحثهای نظری گذر نماید. شاکری این موانع را عاملی دانست که مخاطبان عام و خاص آقای کمری بهراحتی و، گاه حتی، بهدرستی نوشتههای ایشان را ادراک نکنند. همچنین این نوشتهها در زمرهی متون علمی ـ پژوهشی نگنجند و بنابراین، بخش مهم دیگری از مخاطبان جدی ایشان از دست برود.
نویسنده کتاب بیاسمی اضافه کرد، نبود بحثهای مصداقی، موجب شده رهنمودها و راهکارهایی که آقای کمری در پایان برخی نوشتههایشان آنها را برمیشمارد، نتوانند چندانکه باید راهگشا باشند زیرا منطقاً فلسفهی بحثهای نظری، حل یک مسئله براساس اسلوبهای پژوهشی است. بنابراین، اگر بحثی از عهدهی این مهم برنیاید، صِرف پایانبندیِ توأم با راهکار و رهنمود، فقط نوعی خروج از بحث نظری، بدون اخذ نتیجهای مشخص محسوب میشود.
«سه نگاه …»، مصداق شایستهای است از اینکه خلق و بازتکرار واژگان فارسی اصیل برای مواجهه با واژگان بیگانه، امری شدنی است.
آقای دکتر مقیسه از دو منظر به نقد کتاب سه نگاه … پرداخت؛ یکی، بررسی ویرایشی یا تمرکز بر نثر و واژهپردازیها و جملهپردازیهای آقای کمری در کتاب یادشده و دیگری، بررسی اندیشگانی و پژوهشی یا تمرکز بر ساحت تفکر و تحلیل آقای کمری در مجموع ۱۸ مطلب مندرج در این کتاب.
ایشان در بررسی سه نگاه … از منظر نخست، شاخصهایی را برای نثر آقای کمری در این کتاب به شرح ذیل برشمرد:
(۱) آهنگین یا شبهآهنگین بودن ساخت برخی واژهها (نظیر بازنگری و بازنگاری، مبنا و بنا، دیر و دور، انگاشت و پنداشت، نهاد و نهان، جهان جنانی، مکنونات و مکتوبات، و …)،
(۲) بهگزینی تأملمَدارانهی واژهها (نظیر شناسا به جای معرفیکردن، ارزشیپندار، غمگنانگی، دلنمودگی، و …)،
(۳) بهکارگیری واژههای کمتر به سخن و نگارش درآمده (نظیر گِرَوش به جای گرایشیافتن، رسش به جای بلوغ، نظرداشت به جای در نظر گرفتن، گشتاگشت، شُدایند، گفتاورد، ژرفاساخت، مجلا به معنای محل جلوهگاه، و …)،
(۴) بهرهگیری از آرایههای ادبی (نظیر «بهتبع طبع طربناک اهل جبهه، پیلهی پندار، خرق و خلق و خلع، و ….)،
(۵) عربیستیزنبودن و بسامد بالای کاربرد واژگان عربی در کنار واژههای فارسی (نظیر لامحاله، فارق و مایز، مُرعی و منظور، مواجید، منطوق، منسلخ، و …)،
(۶) بهرهگیری نادر از برخی واژگان لاتین و مغولی و ترکی (نظیر ایلغار، پارازیت، فیلترینگ، و …)،
آقای دکتر مقیسه از منظر بررسی واژگانی، آثار آقای کمری، از جمله سه نگاه …، را خدمتی بزرگ به زبان و ادبیات فارسی دانست که اهمیت آن امروز، بهویژه با توجه به آشفتگی زبانی ناشی از گسترش زبان فضاهای مجازی، بیش از هر زمان دیگری آشکار است. وی همچنین افزود، سه نگاه … مصداقی شایسته است برای اینکه اصحاب رسانه بدانند با صَرف وقت و دقت، و صبر و مطالعه، امکان خلق و بازتکرار واژگان فارسی اصیل وجود دارد و مسئلهی مظلومیت و در تنگنابودن زبان فارسی در مواجهه با زبان بیگانه، صرفاً افسانهای است که باورداشت آن، بهمرور موجب شده از تاکستان سرسبز ادب پارسی، اندک نشانی باقی بماند.
به نظر دکتر مقیسه، سه نگاه … در عین اینکه فقر گنجینهی ذهنی و زبانی و واژگانی دانشجویان را آشکار میکند، از این ضرورت نیز پرده برمیدارد که دانشجویان، خاصّه دانشجویان علوم انسانی و اسلامی ـ که سخن گفتن و نوشتن، یگانه و مهمترین ابزار ارتباطی آنهاست ـ باید به سلاح واژگان فارسی و ساخت واژههای جدید برای افادهی مقصود مجهز باشند.
آقای دکتر مقیسه تصریح کرد، آقای کمری در این کتاب و سایر آثارشان نشان داده که در انتخاب تک تک واژگان، اندیشه و تأمل و اراده داشته و با بهگزینی واژگان، آراستگی کلام، پیرایش آن از زواید، بهپروری معنا، دوری از حاشیهپردازی و پرداختن به اصل و مغز مطلب، کوشیده است افزون بر گفت و نوشت خوب و درست، بهخوبی و بهدرستی نیز سخن بگوید و بنویسد ـ گرچه همین وسواس و موشکافی در انتخاب واژگان، نثر ایشان را «سنگین»، و آهنگ خوانش کتاب را «کُند»، و مخاطبانشان را به خوانندگان حرفهای و پژوهشگران اهل مطالعه، «محدود» کرده است.
آقای دکتر مقیسه از منظر دوم؛ یعنی بررسی اندیشگانی و پژوهشی، مقالات سه نگاه … را عمدتاً حاوی طرح و ایده و اندیشههای نو دانست ـ مگر اندک مقالاتی چون مقالهی «زبان فارسی؛ زبان اندیشه و فرهنگ و انقلاب اسلامی» که به زعم ایشان، بازتکرار پُرشمار نوشتههایی است که در اینباره وجود دارد و بهمراتب مبسوطتر و عمیقتر به این موضوع پرداختهاند.
ایشان نوآوری کتاب را در بخش پایانی آن؛ یعنی انجامه دانست و اضافهشدن آن به کتاب را مزیتی دانست برای کسانی که به هر دلیل حوصله و مجال خوانش نثرهای فاخر و سنگین را ندارند. بهزعم وی، برجستهسازی مسئلهها و پرسشها و راهکارها از درون گفت و نوشتهای آقای کمری در بخش انجامه، طرحی تازه در ساخت و ساحت کتاب بهشمار میآید.
«سه نگاه …» برای جذب حداکثری مخاطبان آرمانی آقای کمری؛ یعنی دانشجویان و دانشگاهیان، نیازمند نزدیکی بیشتر به معیارهای علمی پژوهشینویسی و زبان نسل امروز دانشجویان است.
خانم دکتر داودی مقدم با تصریح به اثرگذاری آقای کمری در عرصهی ادبیات پایداری و نقش تعیینکنندهی ایشان در جهتدهی به تولیدات این حوزه، در نقد کتاب سه نگاه … به نکات ذیل اشاره کرد:
(۱) مطالب مندرج ذیل بخشهای سهگانهی کتاب، در نسبت مساوی به یکدیگر قرار ندارند. برای مثال، بخش اول که ناظر به ساحت فرهنگ و مشتمل بر زبان و هنر و ادبیات است، بسیار لاغر و کمجان است. ضمن اینکه مطالب این بخش، یا حاوی چندان نکات جدیدی نیستند (نظیر مقالهی «زبان فارسی؛ زبان اندیشه و فرهنگ و انقلاب اسلامی») یا ارجاعات و استنادات آنها اندک است (نظیر مقالهی «جنگ؛ زبان، اندیشه و فرهنگ») یا پرسشهای ضمنی آنها، اغلب بیپاسخ ماندهاند یا پاسخها چندانکه باید شرح و بسط نیافتهاند (نظیر مقالهی «رابطهی اسم و مُسمّا در دو اصطلاح جنگ تحمیلی و دفاع مقدس»).
(۲) جای طرح بسیاری از موضوعات در ساحت فرهنگ خالی است از جمله موضوع مرگ که یکی از دیرپاترین روایتها در ادبیات پایداری محسوب میشود.
(۳) در بخش سوم کتاب؛ یعنی ساحت پژوهش، بسیاری از داعیههای طرحشده در مقالاتی چون «مطالعهی نشانهشناختی جنگ/ دفاع مقدس»، فاقد ارجاع به خاستگاههای نظریاند در حالیکه این ارجاع، قوت و قدرت مقالات را افزایش میداد.
خانم دکتر داودی مقدم پیشنهاد داد آقای کمری برای رسیدن به دو هدفی که احتمالاً دنبال میکنند؛ یعنی نفوذ به درون دانشگاهها و تغییر در موضوعات و مسئلهها و دغدغههای دانشگاهیان و نیز جذب حداکثری دانشجویان بهعنوان مخاطبان آرمانی بحثهای خود، هم به معیارهای علمی پژوهشی در نوشتههای خویش پایبندی بیشتر نشان دهند، هم زبان فاخر و سنگین خود را به زبان نسل امروز دانشجویان نزدیکتر کنند.
«سه نگاه» گرچه از حیث به چالش کشیدن ذهن خواننده دربارهی اهمیت مسئلهیابی در حوزهی جنگ، اثری ارزشمند است، اما مطالعهی آن نشان میدهد تا چه حد حرکت به سمت سیاستگذاری فرهنگی جنگ، نیاز جدی امروز ماست.
خانم دکتر باقری در نقد کتاب سه نگاه در سه محور ذیل سخن گفت:
محور نخست، برشماری برخی نقاط قوت کتاب سه نگاه. وی در اینباره سه نقطهی قوت برای کتاب برشمرد: (۱) به چالش کشیدن ذهن خواننده دربارهی اهمیت مسئلهیابی در حوزهی جنگ هشتساله، (۲) تفکیک پژوهش جنگ از شبهپژوهشها و ضدپژوهشها در این حوزه، (۳) بسامد بالای واژهی جنگ در مقایسه با اصطلاح دفاع مقدس که این خود ناظر بر پایبندی آقای کمری به حفظ بیطرفی ارزشی در نگاه به ساحت پژوهش جنگ است.
محور دوم، برشماری برخی نقاط ضعف کتاب سه نگاه. دکتر باقری در اینباره به پنج نقطهی ضعف اشاره کرد: (۱) سهم اندک مباحث نظری و روششناختی در کنار بسامد بالای واژگانی چون مسئلهیابی و موضوعیابی در حوزهی پژوهش جنگ، (۲) نادیدهماندن اشکال جدید جنگ در ایران امروز که مولود تغییر ماهیت جنگ در جهان کنونی است (نظیر جنگ نرم، جنگ رسانهای، جنگ اطلاعات و …)، (۳) نادیدهماندن دوگانگی «وحدتگرایی» در سیاست و «تکثرگرایی» در ماهیت واقعیتهای اجتماعی که مانع اصلی تعامل میان جنگ و پژوهش جنگ با واقعیتهای اجتماعی امروز ایران است، (۴) نادیدهماندن نقش سیاستهای حاکمیت دینی در خصوص فرهنگ جنگ که تعامل آموزش عالی با متولیان نهادهای فرهنگی ـ ارزشی را خدشهدار میسازد، (۵) نادیدهماندن نقش کلیگویی سیاستهای تدوینشده در اسناد بالادستی در حوزهی پژوهش جنگ. منظور از کلیگویی، پیشبینینشدن آییننامههای اجرایی و کاربردی و دستورالعملی و نظارتی برای اجرایی ـ کاربردی ـ عملیاتی کردن درست این سیاستهاست.
محور سوم، برشماری برخی ضرورتها در قالب پیشنهاد که در اینباره ایشان چهار ضرورت را برشمرد: (۱) ضرورت حرکت به سمت مطالعات بینرشتهای جنگ بهویژه سیاستگذاری فرهنگی جنگ، (۲) ضرورت حذف موانع ایدئولوژیک و ارزشی به منظور فراهمآوردن امنیت خاطر برای پژوهشگران رشتههای متعدد و ورود آنها به عرصهی نظریهسازی بومی در حوزهی جنگ، (۳) ضرورت تقویت روشهای کیفی و روشهای ترکیبی تحقیقی برای تئوریسازی در حوزهی پژوهش جنگ، (۴) ضرورت رویآوری به نوعی خاص از پژوهشهای کاربردی و سریع به نام «گزارشهای سیاستی» که این گزارشها پل ارتباطی میان مسئولان فرهنگی و تصمیمگیران دولتی و پژوهشگران و دانشگاهیان است.
«سه نگاه» بیانگر اتفاقی میمون به نام رسمیتیافتگی دوگانهای به نام «جنگ/ دفاع مقدس» است.
هاجر قربانی، پژوهشگر مطالعات مرگ، در نقد کتاب سه نگاه به بیان این مطلب بسنده کرد که اصرار آقای کمری در این کتاب و سایر آثارش، به درج علامت اِسلش/ میان جنگ و دفاع مقدس این نوید را به همهی پژوهشگران میدهد که تجربهزیستهی جنگ میتواند از منظر جنگ یا دفاع مقدس بررسی و کاویده شود و این یعنی فتح باب نقدهای جدی به روی جنگ هشتسالهی ایران و عراق.
به نظر میرسد آقای کمری در کتاب «سه نگاه» نیز در تعیین مخاطب آرمانی خود همچنان به نتیجهی قطعی نرسیده باشد.
خانم دکتر آتشیپور با اشاره به اینکه آقای کمری از تفکری شبکهای یا ریزوماتیک برخوردار است، این امر را مانعی اصلی دانست بر سر راه مخاطبانی که تازه با این کتاب میخواهند با تفکرات آقای کمری آشنا شوند و آثار قبلی ایشان را نخوانده یا از نظر نگذراندهاند.
خانم دکتر آتشیپور این کتاب را، بهرغم دربرداشتن مطالب ارزشمند، به چند دلیل غیرعلمی ـ غیرپژوهشی خواند: (۱) بالابودن بسامد گزارههای قطعی ـ یقینی، (۲) وجود پرشمار داعیههای فاقد استناد و ارجاع و مصداق و شواهد، (۳) نداشتن جامعهی آماری، (۴) پایبندنبودن به مفاهیم و اصطلاحات حوزههایی که به آنها سرک کشیده و مسئلهها و موضوعاتشان را رصد و فهرست کرده است (نظیر دو حوزهی نشانهشناسی و روایت)،
«رابطهی خاطرات جنگ و تاریخنگاری و تاریخنگری»، جدیترین و، در عین حال، چالشبرانگیزترین مقاله در کتاب «سه نگاه» است.
دکتر داود ضامنی در این نشست پیشنهاد کرد به جای نقد کلی کتاب ـ که یا در نهایت به تعارف و تمجید و تحسین از اثر و صاحب اثر میانجامد یا با بیان کلیاتی که گرهگشا هم نیست، پایان میپذیرد ـ به نقد حداکثر دو یا سه مقاله پرداخته شود که دربرگیرندهی ایدهای جدید یا مسئلهای جدی و مرتبط با مسائل امروز ایراناند، آن هم از منظر آشکارسازی اشکالات یا نواقص نظری و روشی آنها.
سایر افراد حاضر در این نشست (از جمله محسن کاظمی، محمد قاضی، جواد صحرایی، دکتر سمیه شیخزاده)، به دلیل ضیق وقت موفق به بیان نظرگاهها و دیدگاههای خود نشدند.