به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نشست “تقیزادههای جدید و وضع منورالفکری در ایران” روز دوشنبه مورخ ۲۶ فروردین ماه با سخنرانی آیتالله علیاکبر رشاد رئیس و موسس پژوهشگاه در پژوهشگاه دفتر تهران برگزار شد.
آیتالله رشاد در این نشست گفت: رهبر انقلاب از لسان نمادین و استعاره زیاده استفاده میکنند. در بیان ایشان سمبل منورالفکری که ناقص الخلقه زاده شده، تقی زاده است. تقی زاده برجستهترین نماد منورالفکری قلمداد میشود.
وی ادامه داد: مسئله منورالفکری یک امر بومی نیست و جوشیده از بطن جامعه و سنت و فرهنگ و تاریخ ماست.
وی افزود: اولین و مهمترین ویژگی این جریان حیات مجازی است که عناصر آن مبتلا به آن هستند. بر ذهن و زبان و زیست این جریان، سیطره مجاز هست. ما در بخشی از جهان تاریخی داریم که واقعیت دارد. غرب دروان سنت، مدرن و پسا مدرن دارد. اما در ایران کسانی پیدا شدند که به تفاوت غرب و شرق و مسیحیت و اسلام توجه نکردند. عدم توجه به تفاوتها باعث شد، ذهن و زبان و زیست آنها تحت سیطره مجازی اندیشی، مجازی گویی و مجازی زیستی قرار بگیرد. این باعث شد، فرهنگ و ادبیات و علم و باورهای دینی ما آسیب ببیند و جامعه ما یک جامعه مشوش و هویت گم کرده، شود. لذا آنچه مسئله ما نبود و جز مسائل غرب بود مسئله ما شد.
آیتالله رشاد گفت: از جمله استعارههایی که رهبر انقلاب به کار برده اند این است که روشنفکری ناقص الخلقه در ایران متولد شد. اگر بنا بود در ایران روشنفکری متولد شود، باید زمان آن فرا میرسید.
رئیس و موسس پژوهشگاه ادامه داد: یکی از خصلتهای منورالفکران، شخصیت مذبذب و متلون عناصر آن در ایران است. شاید یک نفر هم پیدا نکنیم که از اول حیات منورالفکری اش بر یک مطلب مستقر مانده باشد. همه متردد و مذبذب بوده اند و یک روند حیات پارادوکسیال طی کرده اند.
وی افزود: اینکه کسی از شاه پرستی شروع کند، بعد چپ مارکسیست شود، بعد راست شود و به صورت افراطی دل سپرده و سرسپرده غرب شود، نشان از تذبذب دارد. البته تقی زاده در آخر عمرش توبه کرد و بازگشت و گفت باید به سنت خود بازگردیم ولی به هر حال این مردد بودن و تذبذب را در خود داشته است.
آیتالله رشاد گفت: بیگانه برتربینی از خصایص عام و فراگیر عناصر این جریان است. از سوی دیگر نیز آنها خودفریفته اند و خوشان را از دیگران خیلی برتر میدانند.
وی ادامه داد: آنها در شعار ضد استبداد هستند ولی در عمل سرسپرده استعمار اند. در حالی که استبدادها زاده استعمارها هستند. تقی زاده از اولین کسانی است که میگوید باید آمریکاییها به ایران بیاوریم و آنها را مستشار کنیم و به آنها امتیازاتی دهیم. همچنین او از حامیان به سلطنت رسیدن رضاخان بوده است.
وی در پایان گفت: سطحی نگری و ساده انگاری وجه دیگری از این جریان است. تقی زاده آدم کم سوادی نبوده است اما بسیار ساده انگار بود که تصور میکرد اگر لباس ما فرنگی باشد، پیشرفته می شویم.