به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، سیامین پیشنشست علمی در راستای همایش «نقش انقلاب اسلامی در تأسیس و توسعه علوم انسانی» با موضوع ”نقش نظام جمهوری اسلامی ایران در تضعیف هژمونی توسعه” توسط گروه سیاست با همکاری اقتصاد اسلامی پژوهشگاه و با حضور اساتید و صاحبنظران این حوزه در قم برگزار شد.
حجت الاسلام دکتر ناصر جهانیان عضو هیات علمی گروه اقتصاد پژوهشکده نظام های اسلامی به عنوان ارائه دهنده این بحث گفت: ما واژه توسعه را به سه دلیل رد میکنیم اول به دلیل سکولار بودن آن است چون هدف نظامهای سکولاری رسیدن به توسعهیافتهها و دنیاگرایی است. دوم به دلیل اینکه توسعه دارای جنبه جدایی دین از سیاست است. سوم اینکه وقتی این واژه از سوی مدیران سازمانهای جهانی یا رهبران کشورهای اروپایی مطرح میشود منظور کشورهای درحال توسعه و جهان سومی است. در راهبرد اقتصادی آمریکا برای پیشرفتهای خود از واژه شکوفایی استفاده میکنند ولی برای سایر کشوره از واژه توسعه استفاده میکنند.
وی افزود: از جنگ جهانی دوم کشورهای اروپایی و مجاع بینالمللی بر آن شدند اول به بازسازی اروپا براندازند، دوم کمونیسم را محاصره و نابود کنند و سوم اینکه بازار فروش و صادرات کالاهای اروپایی را در کشورهای جهانسومی ایجاد کنند. آنها برای توسعه کشورهای جهانسومی در سایه اروپا و کشورهای غربی نسخههای تکعلتی را برای این کشورها پیشنهاد میکردند به طوری بیان میکردند که با حذف یا انجام یک مولفه به توسعه خواهید رسید؛ مثل کشورهای اروپای غربی و ژاپن.
وی تصریح داشت: آنها بر این باور بودند که در خلال توزیع پول و سرازیر کردن سرمایه به کشورهای درحال توسعه و در خلال رشد اقتصادی و مدرنیزاسیون نابرابریهای اجتماعی متاثر از عقبماندگی برطرف خواهد شد و اهداف اقتصادی کشورها در ذیل رشد اقتصاد تحقق پیدا خواهد کرد. وقتی که دیدند این راهبرد جواب نمیدهد با سازمانهای بینالمللی راهبرد بازتوزیع همراه با رشد و راهبرد نیازهای اساسی و راهبرد بازسازی داراییها را مطرح کردند و توانستند برخی از نابرابریها را کاهش دهند. در سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۵ گفتند مشکل کشورهای درحال توسعه نداشتن کارآفرنان خوب است، مشکل تنها نبود سرمایه فیزیکی نیست بلکه سرمایه انسانی هم لازم است و شروع به جذب و ایجاد کارگرهای یقه آبی و سفید و آموزش به مدیران در سطوح مختلف و حل مشکل بیکاری و تعداد کارگران را در دستور کار قرار دادند.
وی تصریح داشت: در دوره بعدی گفتند مشکل این جوامع در قیمتهای نسبی نادرست و نبود فناوری مناسب است.به جای توجه به نیرو و سرمایه درونی با احداث کارخانههای مونتاژ و واردات کالاها و تکنسینها و مشاوران خارجی باعث تخریب تولید داخلی شدند وبا افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها و تزریق سرمایه به تولیدات مدرن تولیدات سنتی تقریبا از بین رفتند. دورهی پیشنهادی بعدی دوره صادرات جهانیست که از آن به عنوان سکوی پرش یاد میکردند و میگفتند رشد اقتصادی مبتنی بر صادرات است چون بازارهای داخلی کوچک هستند و باید دولت یارانهها کمکی خود را در راستای کمک به صادرکنندگان سرازیر کنند این راهبرد باعث ایجاد خصوصیسازیهای بسیار و رقابت بانکهای خصوصی با دولت شد و در نهایت منجر به شکست بازار که در واقع شکست دولت بود شد.در کل تمام این راهبردها برای پیشرفت و از بین بردن فقر در جهان به جز در دو کشور چین و هند با شکست روبهرو شد و کشورهای فقیر آفریقایی کمافیسابق فقیر هستند.
وی در پایان اظهار داشت: در سال ۱۳۸۶ رهبر معظم انقلاب، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را برای اولین بار بیان نموده و دهه ۸۰ را دهه پیشرفت و عدالت عنوان فرموده و در فرمایشی مطرح کردند که هرگونه ناباوری در مورد پیشرفت با الگوی اسلامی و ایرانی و باور نداشتن اینکه میتوان با اتکای خود روی پا ایستاد از نبود اعتماد به نفس است ایشان افزودند ترجمه و تقلید بی قید و شرط نظریههای غربی بسیار خطرناک و به ضرر کشور است و همچنین گفتند که با نیازمند اسلامی سازی علوم انسانی خود هستیم.