طارمی: گزارش‎های تاریخی قطعا در علم کلام تاثیرگذار است

به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاع رسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجت‌الاسلام حسن طارمی، معاون دانشنامه جهان اسلام پنج‌شنبه مورخ ۱ آذرماه جاری در همایش ملی فسلفه کلام در پژوهشگاه دفتر قم به تجلیل از آیت‌الله سبحانی پرداخت و گفت: حساسیت و دغدغه دینی و شیعی ایشان با وجود کهنسالی بسیار ستودنی است در حالی که برخی از بزرگان وقتی پا به سن می‌گذارند عنوان می‌کنند که از ما گذشته است و خود را درگیر در این مسائل نمی‌کنند.

نمونه‌ای از تواضع آیت‌الله سبحانی

وی با بیان اینکه ایشان چندان در بند شئونات نیستند، افزود: آقای عبداللهیان که مجله قرآنی برای نابینایان منتشر می‌کنند نقل می‌کرد که روزی آیت‌الله سبحانی از پله‌های دفتر این مجله بالا آمدند بدون هیچ تشریفات که باعث تعجب ما شد و فرمودند برای تشکر از شما آمده‌ام که به فکر انتقال معارف قرآن به نابینایان هستید.

طارمی در مورد تعامل تاریخ و کلام با بیان اینکه تاریخ باید در نقادی‌ها از کلام بیشتر بهره ببرد، بیان کرد: این سٰؤال در اینجا مطرح است که آیا گزارشهای تاریخی در آموزه‌های کلامی موثرند یا خیر؟ همچنین سؤال این است که آیا آموزه‌های کلامی در تاریخ و تبیین و تحلیل واقعه‌های تاریخی موثر هستند؟.

وی افزود: در کلام اولا و بالذات دنبال عقائد هستیم ولی از دید بنده دامنه موضوعات کلامی به گونه‌ای است که می‌توان تعبیر عقائد و معرفت دینی را به کار برد لذا مجموعه‌های آموزه‎های معرفتی و نظری در دین، کلامی است که البته برخی از این موضوعات کلامی، عقل محض است و حتی قبل از دین هستند و داده‌های دینی هم با آن سنجیده می‌شود.

معاون دانشنامه جهان اسلام با بیان اینکه نمونه این مسئله فرزندداری خداوند است که با عقل سازگاری ندارد و در تعبیر امام علی(ع) در ذیل یکی از آیات قرآن اشاره شده است، افزود: بخشی از آموزه‌های دین، نقلی است که در منظر و مرای عقلی بحث می شود.

این محقق و استاد حوزه با بیان اینکه تاریخ در نگاه ارسطویی، علم نیست، تصریح کرد: لذا شاهدیم فارابی و قدیمی‌ها تاریخ را جز علم نیاورده‌اند در حالی که در دوره جدید حتی مسائل مسلم دینی را با نگاه تاریخی بررسی می‌کنند.

طارمی با بیان اینکه بنده مجموعه سازمان یافته‌های مرتبط با عالم انسانی در یک بازه زمانی و منطقه زیست انسانی را تاریخ می‌دانم لذا موضوع علم تاریخ انسان کنشگر است، ادامه داد: مشکل تاریخ این است که مورخ دخالت زیادی در آن دارد و انسان در یک ساختار گسترده‌ای کنش نشان می‌دهد و مورخان گزینش زیادی در نقل مطالب دارند لذا وقائع و فضای وقائع در خیلی موارد ذکر نشده و مورخان گاهی قصد استیفای آن را هم ندارند همان طور که طبری در مورد حوادث سال دهم هجری و حجة الوداع، جزئیات را بیان کرده ولی حوادث اصلی غدیر و امامت را مورد بحث قرار نداده است.

معاون دانشنامه جهان اسلام بیان کرد: مورخان گزاره‌های تاریخی را نقادی و ارزیابی کرده‌اند ولی همواره این طور نبوده مثلا مرحوم علامه عسکری از ساز و کار کشف تاریخی ماجرای عبدالله بن سبا و صحابه ساختگی را مشخص کرده و نه از منظر کلامی از طرفی همه داده‌های تاریخی ضبط نشده‌اند.

طارمی بیان کرد: همچنین معمولا وقائع نگاران به سفارش سلاطین اقدام به ثبت تاریخ می‌کرده‌اند لذا اقتضائات شغلی و این سفارشات نیز در گزارش وقائع تاریخی دخیل بوده‌اند همچنین برخی گزارشات تاریخی چون جنس دینی ندارند در کتب حدیثی جمع شده‌اند که در رجال کشی از این مقولات زیاد وجود دارد حتی در کافی بخش‌هایی کاملا تاریخی وجود دارد که می توانند در حوزه بحث ما مورد بررسی قرار گیرند.

طارمی اظهار کرد: به نحو موجبه جزئیهُ قطعا گزارشات تاریخی آموزه‌های کلامی را تدقیق و تحقیق می‌کنند و حتی می‌توانند آموزه بیافرینند؛ از جمله اینکه اهل سنت در کتب کلامی می‌گویند خلافت با بیعت یکنفر منعقد می‌شود و از همین موضوع برای تئوریزه کردن خلافت در اهل سنت بهره می برند.

وی ادامه داد: در نمونه دیگر اگر رفتار پیامبر(ص) در یک امر تاریخی عرفی و یا امری الهی باشد نگاه به هر کدام از این دو زاویه می‌تواند نتائج متفاوتی ایجاد کند لذا اگر امری الهی باشد در محدوه کلام خواهد بود ولی اگر عرفی باشد در حیطه کلام نمی‌گنجد.

این استاد و محقق حوزه بیان کرد: در کلام بحث سهوالنبی مطرح است که منشا آن شیخ صدوق است؛ این بحث معرکه آراء متکلمان بوده و کسانی مانند شیخ مفید آن را رد کرده است؛ صدوق توجیه کرده که خدا عمدا گاهی نبی را دچار سهو می‌کند تا این مسئله برای مردم بیان شود؛ در اینجا اگر این واقعه پذیرفته شود می‌تواند نگاه ما به عصمت را تدقیق کند البته آیت‎الله سبحانی در این زمینه بحث زیادی کرده و در نهایت به توقف رسیده است و با قاطعیت صدوق و یا مفید را رد نکرده‌اند.

طارمی در پایان اظهار کرد: صدوق روایتی نقل کرده که مفید به شدت آن را رد کرده است؛ صدوق گفته که روایت«ما منا الا مقتول او مسموم» که در مورد مرگ و شهادت ائمه(ع) است بحثی، اعتقادی است و مفید از زاویه تاریخی به آن نگریسته و مرگ ائمه را نشانه خدانبودن آنان می‌داند و شهادت را تنها در مورد چندتن از ائمه(ع) قبول دارد.