به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در صد و بیست و پنجمین جلسه شورای علمی گروه اخلاق دانشنامه قرآنشناسی، مقاله “صدق”، اثر مهدی نجیبی به تصویب رسید.
در این مجمل نگاه کوتاهی به این مقاله که پس از ارزیابی های سخت و نفس گیر از سوی شوراهای علمی پژوهشکده دانشنامه نگاری برای ثبت در این دائره المعارف ارزشمند دینی انتخاب شده خواهیم داشت:
در اصطلاح، صدق در همان معنای لغوی(مطابقت با واقع و تمامیت) استعمال شده است. صدق در خبر یعنی خبر دادن از چیزی به همان گونه که هست، یعنی خبر باید مطابق با واقع باشد بی کم و کاست که معنای تمامیت نیز لازمه آن است. همچنین صدق در هر فضیلتی به معنای تمامیت آن است به گونه ای که هر چه را بالقوه امکان داشته باشد، بالفعل دارا باشد. برخی صدق را موافقت سرّ با سخن، راست کردن ظاهر و باطن دانسته اند.
صدق در کتب اخلاقی یونان باستان به عنوان یک فضیلت اخلاقی به رسمیت شناخته شده است. برای نمونه، ارسطو تحت عنوان« فى الصدق و في الصراحة» مطالبی پیرامون آن بیان کرده است، ازجمله گفته:«رجل صادق» یا «رجل صدق» کسی است که در باره مطلبی که خبر می دهد مطابق با حق و واقع خبر دهد.
صدق در کتب روایی
ابواب خاصی در کتب روایی به صدق اختصاص داده شده است(مصباح الشریعه، ص۳۴؛ الکافی، ج۲، ص۱۰۴، ۳۴۱؛ الوافی، ج۴، ص۴۲۹؛ هدایه الامه الی احکام الائمه، ح۵، ص۱۷۵). افزون بر آن در بسیاری از کتب روایی دیگر در باره صدق مطالبی یافت می شود، برای نمونه در باره ثواب صدق (ثواب الاعمال، ص۱۷۸)، و در باره این که صدق از فضایل اخلاق است(معدن الجواهر، ص۷۰) و نشانه کمال ایمان است(امالی طوسی، ص۴۴)و از علایم امامت است(نزهه النواظر، ص۱۳۰)و آثار و نشانه ها صدق(نثر اللآلی، ص ۷۸) و غیر آن ها، روایات زیادی در مجامع روایی وجود دارد.
صدق در کتب تفسیری
در کتب تفسیری ذیل آیات مربوط به صدق مطالب مختلفی پیرامون صدق بیان شده است، برای نمونه:
برخی مفسران در ذیل آیه «وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِين» ضمن تبیین معنای صدق و صادق، صدق را عام تر از صدق در گفتار دانسته و شامل صدق در عمل، صدق در اراده و اعتقاد می داند(المیزان، ج۹، ص۴۰۲)، و ذیل آیه «أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا»(بقره، ۱۷۷) صدق را از اوصاف مومنان شمرده و آن را جامع تمامى فضائل دانسته است (المیزان، ج۱، ص۴۲۹-۴۳۰). برخی در تعیین معنای «مُبَوَّأَ صِدْق» (الدر المنثور، ج۳، ص ۳۱۷) و برخی در تبین معنای «لِسانَ صِدْقٍ» روایاتی آورده اند(تفسير القرآن العظيم(ابن ابی حاتم)، ج۸، ص۲۷۸۲). همچنین برخی ذیل آیه « هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُم»(مائده، ۱۱۹) با ذکر روایتی صدق را به توحید و صادق را به موحد تفسیر کرده اند.
صدق در کتب اخلاقی
صدق در متون اخلاقی بطور گسترده مطرح شده و مورد توجه عالمان اخلاق قار گرفته به گونه ای که کمتر کتاب اخلاقی معتبر و مورد توجه است که در آن به صدق پرداخته نشده باشد. در کتب اخلاقی مسائلی چون: حقیقت صدق(احیاء العلوم، ج۲۷، ص ۱۹۷؛ اللمع فی التصوف، ص۲۱۷)، تعریف صدق و تقابل آن با کذب( ادب الدنیا و الدین، ۲۷۱؛ الرساله القشیریه، ص۳۱۸؛ الذریعه، ص۲۷۰-۲۷۱؛ حدائق الحدائق، ص۱۵۳)، فضیلت، اهمیت و مدح صدق(اوصاف الاشراف، ص۱۷؛ منازل السائرین، ج۱، ص ۲۴۱؛ روضه العقلاء، ج۱، ص۲۳۱) اقسام و مراتب صدق (حدائق الحدائق، ص۱۵۴؛ اربعین(غزالی)، ص۱۴۲؛ تهذیب الاسرار فی اصول التصوف، ص۱۶۷؛ الوصایا، ص ۲۵۴؛ جامع السعادات، ج۲، ص۳۴۵) نشانه های و آثار صدق(الخصال، ج۱، ص۸۸؛ آداب النفوس، ص۵۰؛ تهذیب الاسرار ، ص ۱۶۳؛ سلوک عرفانی(بحرانی)، ص ۱۴۶)بیان شده است. برخی آثار که بطور اختصاصی پیرامون صدق( و ضد آن کذب)به نگارش در آمده است، عبارتند از:
« کتاب الصدق او الطریق السالمه» اثر احمد بن عيسى ابوسعيد خراز (۲۸۶ ه. ق)، «دروغ مصلحت آمیز» از سید حسن صدر، «صداقت و حق بینی» از محمد شبدینی و دیگران، «صداقت» از مصطفی کاظمی و عباس شفیعی نژاد، «اخلاق و صدق در قرآن کریم» از قاسم ریوندی، «صدق ایمان از دیدگاه ادیان» از یحیی مظهری، «الصدق و الکذب» فاطمه محمد محجوب؛ و چندین مقاله از جمله: «جلوه های صدق» و «صداقت و امانت» از جواد محدثی، «صداقت» از محمد سبحانی نیا، «اصل صداقت در قرآن کریم و تحلیل موارد جواز کذب» از جواد ایروانی، «بررسی تطبیقی مبانی صدق و کذب و توریه و احکام فقهی آن ها با تاکید بر دیدگاه امام خمینی» از هادی مصباح؛ و نیز چندین پایان نامه، همچون: «صدق و صادقین در قرآن کریم و نهج البلاغه» از زهرا سروی، «صدق و کذب از دیدگاه قرآن» از زهرا سادات هاشمی، «بررسی آثار صدق و صداقت در زندگی فردی و اجتماعی با تاکید بر آیات و احادیث» از عبدالله رحیمی.
جایگاه، ارزش و اهمیت صدق
نزد عالمان اخلاق صدق از جمله صفات پسندیده نفسانی است که با قوای مختلف شهوت، غضب و وهم درارتباط بوده و فضیلتی برای همه آن ها است(جامع السعادات، ج۱، ص۱۰۶). در ارزش و اهمیت صدق همین بس که خداوند متعال خود را صادق نامیده «ذلك جزيناهم ببغيهم و انّا لصادقون» (انعام، ۱۴۶) و صفت صدق را به خود نسبت داده است(احزاب، ۲۲)،همچون «وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثا»(نساء، ۸۷)، و به ملازمت با صادقان امر نموده است «كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ »(توبه، ۱۱۹). صدق از اوصاف انبیاء الهی است(احزاب، ۲۲)، همچون « وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُون»(یس، ۵۲)، همچنین بر اثر کثرت صدق انسان به مقام صدیقین نایل می آید (اربعین غزالی، ص۱۴۱-۱۴۲) که نزدیکترین مقام به نبوت است (مريم، ۴۱ ، ۵۶)، « فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ »(نساء، ۶۹)، (حدائق الحقائق، ص، ۱۵۴ ).
راستگويى و راستى در قرآن کریم ارزشى والاتر از ايمان و تقوا شمرده شده است«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ»( توبه، ۱۹)و نیز توصیف قرآن به صدق«وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ صِدْقاً» (انعام۱۱۵) حاکی از ارزش و اهمیت صدق است.