به گزارش اداره روابط عمومی و اطلاعرسانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و به نقل از مفتاح، حجتالاسلام محمد ملکزاده عضو هیأت علمی گروه سیاست در گفتگویی با تاکید بر این که وضعیت نامطلوب کنونی اقتصاد از منظر کارشناسان، لزوم ایجاد تحولاتی اساسی در نظام اقتصادی ایران را مضاعف کرده است، اظهار داشت: یکی از معضلات اساسی که مقام معظم رهبری نیز نیز بارها بر آن تاکید داشتهاند، مشکل وابستگی اقتصاد ایران به نفت است؛ اقتصاد نفتی ایران صرف نظر از توانایی یا عدم توانایی دشمن در تهدید به قطع کامل صادرات نفت ایران، این روزها به چالش جدی در ایران تبدیل شده و اهمیت عمل به توصیه رهبر معظم انقلاب را در قطع این وابستگی افزایش داده است. وی افزود: رهبر معظم انقلاب از سال ۱۳۷۳ تاکنون بارها به دولت های مختلف نسبت به کاهش میزان وابستگی به درآمدهای نفتی توصیه نموده و هشدار دادهاند که اگر برای رفع این مشکل اقدام میشد اهرم فشار دشمن در این زمینه از بین میرفت؛ ایشان به طور مشخص اردیبهشت ماه سال ۷۳ در جمع کارگران و معلمان فرمودند: «آرزوی واقعی من این است که ما در چاههای نفت را ببندیم و اقتصاد خود را براساس کالاها و محصولات غیر نفتی بنیاد نهیم» در آن زمان که این نقشه راه حساب شده مطرح شد، مدیران دولت وقت به مخالفت برخواستند و این را غیرعملی خواندند.
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه همچنین با اشاره به این که در وضعیت کنونی که فشارها و تهدیدات اقتصادی دشمنان افزایش یافته، بهترین موقعیت برای اجرایی نمودن اصلاحات اقتصادی و سیاستهای مربوط به آن به ویژه در قطع وابستگی به نفت فراهم شده است، خاطرنشان کرد: یکی از موثرترین راهکارها در قطع وابستگی به نفت از نگاه کارشناسان، برقراری نظام عادلانه مالیاتی در کشور است، چه آن که بر اساس آمارهای اعلام شده، درصد اندکی از جامعه ایران که غالبا از اقشار حقوق بگیر و آسیب پذیر جامعه هستند مالیات پرداخت میکنند و قشر وسیعی از سرمایه داران و مرفهان جامعه از پرداخت مالیات شانه خالی میکنند.
وی افزود: وجود این بی عدالتی در پرداخت مالیات در حالی است که مسئولان دولتی نیز بر آن صحه نهادهاند، ضمن آن که گرچه فرار مالیاتی امروزه به عنوان یکی از چالشهای اساسی بسیاری از کشورها در سراسر دنیا تلقی میشود، اما در ایران به دلیل بسیاری از کاستیها و عدم شفافیتهای درآمدی به ویژه اقشار پردرآمد و دارای مشاغل آزاد در مقایسه با بسیاری از کشورهای پیشرفته، این چالش نمود بیشتری یافته است.
حجتالاسلام ملک زاده خاطرنشان کرد: سوال به حق مردم این است که چرا باید یک کارمند ساده با حقوق و مزایای اندک هر ماه قبل از دریافت حقوق به طور مرتب مالیات بپردازد اما مشاغل با درآمدهای کلان به انحاء مختلف از پرداخت مالیات فرار کنند؟!
ملک زاده همچنین گفت: این روزها بارها شنیدهایم که برخی پزشکان، طلافروشان، آهنفروشان، آرایشگران، رستورانداران و سایر اقشار پردرآمد جامعه به شیوههای مختلف از جمله حذف دستگاه پوز و یا تهیه دستگاه به نام شخص دیگر، به راحتی از پرداخت مالیات فرار میکنند و ترجیح میدهند عمده بار مالیاتی کشور را همچنان بر دوش نحیف کارمندان و کارگران قرار دهند.
وی تصریح کرد: به راستی آیا رواست پزشکی که تنها برای یک عمل جراحی روزانه از بیمار خود ۲۰ میلیون تومان وجه طلب میکند، با درآمدی چند صد میلیونی خود مالیات نپردازد اما یک کارمند ساده با حقوق اندک ماهیانهای که کفاف زندگی او را نمیدهد به طور مرتب مالیات بپردازد؟
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه همچنین با طرح این پرسش کلیدی که به راستی اشکال ساختار مالیاتی کشور در چیست که افراد پر درآمد در ایران به راحتی میتوانند از پرداخت مالیات فرار کنند، اظهار داشت: به نظر میرسد یکی از علل عمده این پدیده در ایران، پیش بینی نشدن مجازاتهای مناسب در برابر تخلف فرار از مالیات باشد، زیرا در حالی که فرار مالیاتی در بیشتر کشورها جرم محسوب می شود و مجازات کیفری دارد، در کشور ما سخت گیری مناسبی برای فرار از مالیات پیش بینی نشده است.
وی ادامه داد: حتی در اصلاحات سال ۱۳۸۰ قانون مالیاتهای مستقیم عنوان مجرمانه مستقل از اقدام به فرار مالیاتی حذف شد و فقط در ماده ۲۰۱ قانون مذکور مقرر شد که استناد به دفاتر یا اسناد و مدارک خلاف حقیقت از روی علم و عمد به قصد فرار از مالیات، مستوجب جریمه و محرومیت از تمام معافیتها و بخشودگیهای قانونی می شود.
حجتالاسلام ملک زاده افزود: مسلم است که چنین جریمه خفیفی هرگز موجب کاهش انگیزه فرار از مالیات در ایران نخواهد شد، اما به نظر میرسد مهمترین عامل این معضل اجتماعی و اقتصادی در ایران را باید در علل و عوامل فرهنگی جستجو کرد.
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه همچنین با بیان این که به دلایل متعدد از جمله اقتصاد رانتی ایران و اتکاء به درآمدهای نفتی، فرهنگ پرداخت مالیات در ایران به درستی جا نیفتاده و به فرهنگ عمومی تبدیل نشده است، گفت: فرهنگ مالیاتی در هر کشور متأثر از فرهنگ عمومی جامعه است، کما این که متأسفانه در جامعه ما، فرار از پرداخت مالیات و طفره رفتن از آن، در میان مردم عیب به شمار نمیآید و مؤدیان به خاطر فرار از پرداخت مالیات نه تنها احساس شرمندگی نمی کنند بلکه به علت جو حاکم بر جامعه، این کار را چه بسا به حساب زرنگی خویش نیز میگذارند.
وی ابراز داشت: در واقع باید فرهنگ عمومی جامعه به این واقعیت دست یابد که نپرداختن مالیات موجب کاهش درآمد قانونی دولت میشود و تأثیرات منفی بر انجام وظایف و کارکرد حکومت خواهد داشت؛ این پدیده موجب تحقق نیافتن اهداف پیش بینی شده دولت در بهینه سازی نظام اجتماعی گردیده و ضرر آن متوجه عموم مردم خواهد بود.
حجتالاسلام ملک زاده تاکید کرد: در هر صورت چنانچه دولت قصد جدی در اصلاح این معضل اقتصادی و قطع وابستگی به درآمد نفتی داشته باشد میتواند با تنظیم راهکارهای مناسب در مسیر شفاف سازی درآمدهای عمومی به اصلاح ساختار اقتصادی کشور و اتکاء اصلی درآمدهای دولتی به مالیات اقدام نماید.
وی همچنین در خاتمه بیان داشت: با اصلاح این وضعیت و تبدیل نمودن نظام پرداخت مالیاتی به یک عادت شهروندی همچون بسیاری از کشورهای پیشرفته، میتوان امیدوار بود همان گونه که از سال ۱۳۴۵ تاکنون که قانون مالیاتهای مستقیم تصویب شد و از آن زمان تا به امروز پرداخت مالیات از سوی حقوق بگیران دولت به یک امر معمول تبدیل شده، به روزی خواهیم رسید که با شفاف شدن درآمد همه اقشار جامعه، پرداخت مالیات از سوی سایرین نیز به یک عادت شهروندی و وظیفه ملی تبدیل گردد.